۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'م«' به 'م «') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
منجمان، ماه محرم را به حساب وسطى، سى روز مىگيرند و صفر را 29 روز و همچنين ماههاى فرد را سى روز مىگيرند و زوج را 29 روز و در زيجات بر اين نهج آوردهاند، به دليلى كه در محلش ثابت است، ولى ماه قمرى در خارج از رؤيت هلال است تا رؤيت هلال ديگر و ممكن است كه تا چهار ماه متوالى سى روز، سى روز آيد بدون زياده و تا سه ماه متوالى بيست و نه روز، بيست و نه روز مىتواند باشد و زياده، نه، چنانكه در زيجات هر دو قسم با ادّلهى آن بيان شده است. | منجمان، ماه محرم را به حساب وسطى، سى روز مىگيرند و صفر را 29 روز و همچنين ماههاى فرد را سى روز مىگيرند و زوج را 29 روز و در زيجات بر اين نهج آوردهاند، به دليلى كه در محلش ثابت است، ولى ماه قمرى در خارج از رؤيت هلال است تا رؤيت هلال ديگر و ممكن است كه تا چهار ماه متوالى سى روز، سى روز آيد بدون زياده و تا سه ماه متوالى بيست و نه روز، بيست و نه روز مىتواند باشد و زياده، نه، چنانكه در زيجات هر دو قسم با ادّلهى آن بيان شده است. | ||
با دقّت در حواشى استاد، معلوم مىشود كه بيشتر حواشى ايشان، | با دقّت در حواشى استاد، معلوم مىشود كه بيشتر حواشى ايشان، درباره مسائل هيوى و نجومى است و اين، به خاطر تضلّع استاد، در علم هيئت و نجوم است. | ||
لازم به ذكر است كه حواشى استاد، خالى از مطايبه نبوده و از ابدع البدايع گرگانى لطيفهاى ذكر مىكند كه روزى مردى را گريان ديدند، از سبب پرسيدند، گفت: امروزه با كنيزكان قدرى دوغ خوردهام، از آن پس، قرآن تلاوت كردم تا اين آيه رسيدم «فاعتزلوا النساء فى المخيض(به خاء)» و نيز مردى با قرآن تفأل نمود، به خواهش زنى كه پسرش حسن، به سفر رفته و خبر به وى نرسيده بود، اتفاقاً اين آيه آمد: '''«طوبى لهم و حسن مآب»'''. آن مرد، به تصحيف خواند كه حسن مات. زن بىچاره به مرگ فرزند، ماتمزده شد. ديگرى گفته كه پيغمبر عسل را در روز جمعه خيلى دوست داشت، معلوم شد، غسل را تصحيف كرده است. | لازم به ذكر است كه حواشى استاد، خالى از مطايبه نبوده و از ابدع البدايع گرگانى لطيفهاى ذكر مىكند كه روزى مردى را گريان ديدند، از سبب پرسيدند، گفت: امروزه با كنيزكان قدرى دوغ خوردهام، از آن پس، قرآن تلاوت كردم تا اين آيه رسيدم «فاعتزلوا النساء فى المخيض(به خاء)» و نيز مردى با قرآن تفأل نمود، به خواهش زنى كه پسرش حسن، به سفر رفته و خبر به وى نرسيده بود، اتفاقاً اين آيه آمد: '''«طوبى لهم و حسن مآب»'''. آن مرد، به تصحيف خواند كه حسن مات. زن بىچاره به مرگ فرزند، ماتمزده شد. ديگرى گفته كه پيغمبر عسل را در روز جمعه خيلى دوست داشت، معلوم شد، غسل را تصحيف كرده است. |
ویرایش