۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابوعلى سينا' به 'ابوعلى سينا ') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
باب دوم، در انواع مجاهدات وى: مؤلف مىگويد: آنچه از رياضت و مجاهدت ابوسعيد به ما رسيده دو نوع است: يكى آنكه در مجلسش، خود شيخ به آنها اشاره كرده و ديگر آنكه اصحاب وى ديدهاند و به زبان راندهاند. ابوسعيد ابتدا هجده چيز را بر خود واجب كرده بود: روزه دائم، پرهيز از حرام، ذكر دائم، شببيدارى، پهلو بر زمين ننهادن و خواب جز نشسته نكردن، روى به قبله نشستن، تكيه نزدن، به هيچ كودك امرد نگريستن، در محرمات نگاه نكردن، از خلق چيزى نگرفتن و... | باب دوم، در انواع مجاهدات وى: مؤلف مىگويد: آنچه از رياضت و مجاهدت ابوسعيد به ما رسيده دو نوع است: يكى آنكه در مجلسش، خود شيخ به آنها اشاره كرده و ديگر آنكه اصحاب وى ديدهاند و به زبان راندهاند. ابوسعيد ابتدا هجده چيز را بر خود واجب كرده بود: روزه دائم، پرهيز از حرام، ذكر دائم، شببيدارى، پهلو بر زمين ننهادن و خواب جز نشسته نكردن، روى به قبله نشستن، تكيه نزدن، به هيچ كودك امرد نگريستن، در محرمات نگاه نكردن، از خلق چيزى نگرفتن و... | ||
در بدايت حال كه رياضت مىكشيد، در اطراف ميهنه يك رباط كهنهاى بود كه هر شب آنجا مىرفت و تا صبح عبادت مىكرد. ابوسعيد، خود مىگويد: «من هر چه در كتابها ديدم و از مشايخ و ثقات | در بدايت حال كه رياضت مىكشيد، در اطراف ميهنه يك رباط كهنهاى بود كه هر شب آنجا مىرفت و تا صبح عبادت مىكرد. ابوسعيد، خود مىگويد: «من هر چه در كتابها ديدم و از مشايخ و ثقات درباره عبادت پيامبران و فرشتگان شنيدم، همه آنها را به جاى آوردم». | ||
باب سوم، در اظهار كرامات وى: ابوذر روايت مىكند كه يك روز رسول اكرم(ص) مرا فرستاد و فرمود: «امير المؤمنين، على را بخوان» و من به در خانه وى رفتم و صدا زدم. هيچكس جواب نداد، ولى صداى دستاسى مىآمد. زير در را نگاه كردم، ديدم دستاسى مىگردد، ولى هيچكس آنجا نبود. بار ديگر صدا زدم، على(ع) از خانه بيرون آمد. گفتم: رسول خدا تو را مىخواند. وى نزد رسول خدا رفت و رسول خدا با وى سخنى گفت كه من فهم نكردم. على(ع) رفت و رسول خدا در من نگريست و من نيز در وى مىنگريستم. پيامبر فرمود: يا ابا ذر! چه مىنگرى؟ گفتم: در سراى امير المؤمنين دستاسى مىگشت بدون آنكه كسى باشد و من در تعجب بودم. حضرت فرمود: خداوند را فرشتگانى است كه در زمين مىگردند و خداوند متعال ايشان را براى معونت آل من و امت من موكل كرده است. | باب سوم، در اظهار كرامات وى: ابوذر روايت مىكند كه يك روز رسول اكرم(ص) مرا فرستاد و فرمود: «امير المؤمنين، على را بخوان» و من به در خانه وى رفتم و صدا زدم. هيچكس جواب نداد، ولى صداى دستاسى مىآمد. زير در را نگاه كردم، ديدم دستاسى مىگردد، ولى هيچكس آنجا نبود. بار ديگر صدا زدم، على(ع) از خانه بيرون آمد. گفتم: رسول خدا تو را مىخواند. وى نزد رسول خدا رفت و رسول خدا با وى سخنى گفت كه من فهم نكردم. على(ع) رفت و رسول خدا در من نگريست و من نيز در وى مىنگريستم. پيامبر فرمود: يا ابا ذر! چه مىنگرى؟ گفتم: در سراى امير المؤمنين دستاسى مىگشت بدون آنكه كسى باشد و من در تعجب بودم. حضرت فرمود: خداوند را فرشتگانى است كه در زمين مىگردند و خداوند متعال ايشان را براى معونت آل من و امت من موكل كرده است. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
مؤلف بعد از ذكر وصاياى وفات شيخ، به ذكر حكايتهاى مختلف مىپردازد. وى همچنين مكاتبات بوسعيد و [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] را در اين كتاب مىآورد كه شايان توجه است، چون بو على با عظمت زيادى از شيخ ياد مىكند كه بيانگر موقعيت و عظمت عرفانى شيخ است. | مؤلف بعد از ذكر وصاياى وفات شيخ، به ذكر حكايتهاى مختلف مىپردازد. وى همچنين مكاتبات بوسعيد و [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] را در اين كتاب مىآورد كه شايان توجه است، چون بو على با عظمت زيادى از شيخ ياد مىكند كه بيانگر موقعيت و عظمت عرفانى شيخ است. | ||
اين كتاب، به لحاظ اطلاعات تاريخى و عرفانى و ادبى از اهم كتب موجود در زبان فارسى به شمار مىآيد و سند معتبرى است از احوال و اقوال عدهاى از مشايخ تصوف كه قديمتر از اين كتاب، سندى | اين كتاب، به لحاظ اطلاعات تاريخى و عرفانى و ادبى از اهم كتب موجود در زبان فارسى به شمار مىآيد و سند معتبرى است از احوال و اقوال عدهاى از مشايخ تصوف كه قديمتر از اين كتاب، سندى درباره آنها كمتر مىتوان يافت و در برخى از موارد شايد ارزش آن منحصربهفرد باشد، مانند آنچه در باب نساج بخارايى در آن آمده و تا حدودى زندگى و محيط عصر او را معرفى مىكند. | ||
اين كتاب به لحاظ اشتمال بر منقولاتى از مقالات كهنتر بوسعيد، آثارى از نيمه اول قرن پنجم را هم مىتوان در آن يافت. شايد بتوان اين كتاب را در رديف كتابهاى قرن چهارم به حساب آورد، چرا كه سنت صوفيان و مؤلفان كتابهاى صوفيه همواره بر آن بوده است كه حالات و سخنان مشايخ خويش را با همان عبارات اصلى عيناً نقل كنند و آنچه بوسعيد | اين كتاب به لحاظ اشتمال بر منقولاتى از مقالات كهنتر بوسعيد، آثارى از نيمه اول قرن پنجم را هم مىتوان در آن يافت. شايد بتوان اين كتاب را در رديف كتابهاى قرن چهارم به حساب آورد، چرا كه سنت صوفيان و مؤلفان كتابهاى صوفيه همواره بر آن بوده است كه حالات و سخنان مشايخ خويش را با همان عبارات اصلى عيناً نقل كنند و آنچه بوسعيد درباره مشايخ خويش و ديگران در اين كتاب آورده است، مرتبط با قرن چهارم نيز هست. | ||
اين كتاب به لحاظ اعتبار تاريخى از «اسرار التوحيد» قابل اعتمادتر است؛ مثلا قضيهى ديدار ابوسعيد و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] به روايت مؤلف اين كتاب در ميهنه بوده است و به روايت صاحب «اسرار التوحيد» در نيشابور؛ در حالى كه اسناد تاريخى نشان مىدهد كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] هرگز به نيشابور وارد نشده است. | اين كتاب به لحاظ اعتبار تاريخى از «اسرار التوحيد» قابل اعتمادتر است؛ مثلا قضيهى ديدار ابوسعيد و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] به روايت مؤلف اين كتاب در ميهنه بوده است و به روايت صاحب «اسرار التوحيد» در نيشابور؛ در حالى كه اسناد تاريخى نشان مىدهد كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] هرگز به نيشابور وارد نشده است. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
كتاب، توسط استاد شفيعى كدكنى، تحقيق و تصحيح شده است. وى در زير عنوان «در چاپ ششم»، از اصلاحات و افزودههايى كه در چاپ ششم كتاب صورت گرفته است، سخن گفته و در پيشگفتار از اهميت اين كتاب و كتب شبيه آن و ماجراى چاپ كتاب مزبور، سخن به ميان آورده و در مقدمه | كتاب، توسط استاد شفيعى كدكنى، تحقيق و تصحيح شده است. وى در زير عنوان «در چاپ ششم»، از اصلاحات و افزودههايى كه در چاپ ششم كتاب صورت گرفته است، سخن گفته و در پيشگفتار از اهميت اين كتاب و كتب شبيه آن و ماجراى چاپ كتاب مزبور، سخن به ميان آورده و در مقدمه درباره مؤلف و كتاب وى و چاپ ششم آن و توضيحات و تعليقات و بعضى خصوصيات رسم الخطى نسخه اساس و... بحث كرده است. | ||
فهرست محتويات، در آغاز كتاب و «چند يادداشت»( | فهرست محتويات، در آغاز كتاب و «چند يادداشت»(درباره توضيح برخى از واژهها و تركيبات و...)، «فهرستها»(شامل فهرست آيات قرآنى، فهرست توضيحى احاديث و اقوال مشايخ و امثال، فهرست توضيحى اعلام تاريخى، فهرست توضيحى اعلام اماكن، فهرست الفبايى اشعار، فهرست فرق و جماعات، فهرست مطالب متن كتاب، واژهنامهها و فهرست تطبيقى اسرار التوحيد و حالات و سخنان) و «مشخصات منابع و مراجع» در پايان آن ذكر شده است. | ||
ویرایش