۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ':ف' به ': ف') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
استاد محمدعلى حاجيلو، با بررسى عالمانه نظرات موجود | استاد محمدعلى حاجيلو، با بررسى عالمانه نظرات موجود درباره حيات مذهبى و دينى تاريخ ايران، ماهيت تشيع در ايران و بررسى وضعيت نفوذ تشيع در ايران در طى ده قرن تا دوران صفويه، به نقد آنها پرداخته است. علاوه بر ارائه اجمالى مباحث نظرى در مورد خاستگاه تشيّع، سعى كرده است، حقيقت موضوع را از لابهلاى مستندات تاريخى آشكار نمايد. نويسنده كتاب تقريبا عمده عوامل گرايش ايرانيان به مكتب اهل بيت(ع) را بهصورت مختصر بررسى نموده و هركدام را در سير تاريخى آن ارائه كرده است. | ||
در بخش اول كه موضوع آن خاستگاه تشيع است، از «تشيع و پيشينه آن»، «نقد آراى نويسندگان و مورخان | در بخش اول كه موضوع آن خاستگاه تشيع است، از «تشيع و پيشينه آن»، «نقد آراى نويسندگان و مورخان درباره علل پيدايش تشيع»، «تشيع در بين ايرانيان در قرن اول هجرى»، «كوفه و مدائن، پايگاه موالى و تشيع» و... سخن به ميان آمده است. | ||
بخشى از كلمات نويسنده در اين بخش چنين است: | بخشى از كلمات نويسنده در اين بخش چنين است: | ||
«كلمه شيعه، در لغت به معناى پيرو و تابع بودن است و از نظر اصطلاح، اكثر مورخين و نويسندگان معتقدند كه اين كلمه | «كلمه شيعه، در لغت به معناى پيرو و تابع بودن است و از نظر اصطلاح، اكثر مورخين و نويسندگان معتقدند كه اين كلمه درباره پيروان حضرت على (ع) به كار رفته است. درباره زمان پيدايش اين اصطلاح نيز بين مورخين و نويسندگان اختلاف نظر وجود دارد. به نظر مىرسد اكثر مورخين شيعه به قدمت اين كلمه و كاربرد آن در زمان حضرت رسول(ص) اعتقاد دارند. درباره علل پيدايش تشيع، بعضى از نويسندگان، جاهلانه يا مغرضانه نظراتى را مطرح كردهاند كه باتوجه به بحث پيشين ما درباره زمان مصطلح شدن اين كلمه و كاربرد آن توسط پيامبر اكرم(ص)، آن نظرات دور از حقيقت است» <ref>همان، ص 41 - 44</ref>. | ||
«نخستين دژهاى امپراتورى ساسانى در سال سيزدهم به دست اعراب مسلمان گشوده شد و در زمانى كوتاه بهتدريج تمام سرزمين ايران، بهجز كنارههاى درياى خزر به تصرف سپاهيان مسلمان درآمد» <ref>همان، ص 55</ref>. | «نخستين دژهاى امپراتورى ساسانى در سال سيزدهم به دست اعراب مسلمان گشوده شد و در زمانى كوتاه بهتدريج تمام سرزمين ايران، بهجز كنارههاى درياى خزر به تصرف سپاهيان مسلمان درآمد» <ref>همان، ص 55</ref>. | ||
بخش دوم | بخش دوم درباره نقش حكومتهاى شيعى در رواج تشيع در ايران است. مؤلف در اين راستا به بررسى نهضت علويان طبرستان پرداخته و بيان مىكند كه نهضت علويان طبرستان در ميان رويدادهاى تاريخى ايران پس از اسلام سرآغاز يك رشته دگرگونىهاى بسيار مهم در زمينههاى گوناگون فرهنگى، سياسى و اجتماعى بود. | ||
مؤلف در اين بخش، چگونگى شكلگيرى دولت آل بويه، اسماعيليه از نگاه منابع تاريخى، تشيع در دوره ايلخانيان، سربداران و مذهب تشيع و... را مورد بررسى قرار داده است. | مؤلف در اين بخش، چگونگى شكلگيرى دولت آل بويه، اسماعيليه از نگاه منابع تاريخى، تشيع در دوره ايلخانيان، سربداران و مذهب تشيع و... را مورد بررسى قرار داده است. | ||
بررسى منابعى كه | بررسى منابعى كه درباره پيدايش و خاستگاه اسماعيليه سخن گفتهاند، قابل توجه است؛ زيرا نوشتههاى اين منابع با توجه به پايگاه فكرى هركدام از آنان متفاوت است. بعضى از آنان با ديدگاه طرفدارى از حاكميت عباسى نسبت به شيعه عموما و نسبت به اسماعيليه خصوصا نگريستهاند و بر وفق مراد حاكمان سنىمذهب بغداد سخن گفتهاند، بهويژه اينكه اسماعيليان در بخشهاى عظيمى از سرزمينهاى اسلامى حكمرانى كردند و با خلفاى عباسى و حكومتهاى وابسته به آنان به مبارزه برخاستهاند. | ||
بخش سوم | بخش سوم درباره رسميت بخشيدن به تشيع دوازدهامامى در ايران است. مؤلف خاطرنشان مىكند كه اين امر توسط صفويان صورت گرفت. وى همچنين مىگويد پس از سقوط خلافت عباسيان در سال 656ق، جنبشهاى شيعى در جهان اسلام به دلايل متعددى اوج گرفت. اين اوجگيرى در شكلهاى مختلفى خود را نشان داد. | ||
در فاصله قرن پنجم تا قرن نهم هجرى، ايران در معرض يورشهاى پىدرپى بيگانگان قرار داشت. هجوم سلجوقيان در قرن پنجم، غزان بلخ در قرن ششم، مغولان در سده هفتم و تيمور در پايان سده هشتم و آغاز قرن نهم، كشور ايران را به ويرانهاى تبديل كرد و مردم را به فقر و فلاكت كشاند. هجوم مغولان نقطه اوج اين يورشها بود. آنان تمام شهرهاى ايران را با خاك يكسان كردند و انسانهاى بىشمارى را از دم تيغ خود گذراندند و شهر و فرهنگ شهرى را نابود كردند <ref>همان، ص 177</ref>. | در فاصله قرن پنجم تا قرن نهم هجرى، ايران در معرض يورشهاى پىدرپى بيگانگان قرار داشت. هجوم سلجوقيان در قرن پنجم، غزان بلخ در قرن ششم، مغولان در سده هفتم و تيمور در پايان سده هشتم و آغاز قرن نهم، كشور ايران را به ويرانهاى تبديل كرد و مردم را به فقر و فلاكت كشاند. هجوم مغولان نقطه اوج اين يورشها بود. آنان تمام شهرهاى ايران را با خاك يكسان كردند و انسانهاى بىشمارى را از دم تيغ خود گذراندند و شهر و فرهنگ شهرى را نابود كردند <ref>همان، ص 177</ref>. |
ویرایش