پرش به محتوا

التفسير (عیاشی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - ':ت' به ': ت')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۵۷: خط ۵۷:




عياشى، نخست، در مقدمه‌اى كوتاه به ذكر احاديثى در فضيلت قرآن كريم، ترك روايت احاديث مخالف با قرآن، مطالب مذكور در قرآن و لزوم مراجعه به ائمه اطهار (ع) براى فهم و تفسير قرآن، پرداخته است(همان، ج 1، ص 74 - 97)، سپس آياتى را تفسير كرده كه در آنها رواياتى از ائمه(ع) در باره اعتقادات و آموزه‌هاى شيعى، به‌ويژه در فضايل اهل بيت(ع) و منقصت دشمنان ايشان رسيده است. بيشتر اين روايات، از امام باقر و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل شده است. رجال‌شناسان امامى، با وجود ستودن عياشى، گفته‌اند كه وى از افراد ضعيف روايت مى‌كرده است(نجاشى، ص 350، طوسى، ص 317 - 320).
عياشى، نخست، در مقدمه‌اى كوتاه به ذكر احاديثى در فضيلت قرآن كريم، ترك روايت احاديث مخالف با قرآن، مطالب مذكور در قرآن و لزوم مراجعه به ائمه اطهار (ع) براى فهم و تفسير قرآن، پرداخته است(همان، ج 1، ص 74 - 97)، سپس آياتى را تفسير كرده كه در آنها رواياتى از ائمه(ع) درباره اعتقادات و آموزه‌هاى شيعى، به‌ويژه در فضايل اهل بيت(ع) و منقصت دشمنان ايشان رسيده است. بيشتر اين روايات، از امام باقر و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل شده است. رجال‌شناسان امامى، با وجود ستودن عياشى، گفته‌اند كه وى از افراد ضعيف روايت مى‌كرده است(نجاشى، ص 350، طوسى، ص 317 - 320).


در تفسير عياشى، علاوه بر مطالب تفسيرى و فقهى، به مسائل كلامى نيز پرداخته شده است؛ مثلا عياشى، در بحث از جبر و تفويض، رواياتى دال بر رد هر دو نظريه جبر و تفويض آورده و نظرى موافق با «امر بين أمرين» ارائه كرده است(ج 2، ص 140 - 141).
در تفسير عياشى، علاوه بر مطالب تفسيرى و فقهى، به مسائل كلامى نيز پرداخته شده است؛ مثلا عياشى، در بحث از جبر و تفويض، رواياتى دال بر رد هر دو نظريه جبر و تفويض آورده و نظرى موافق با «امر بين أمرين» ارائه كرده است(ج 2، ص 140 - 141).


عياشى، رواياتى در باره فرقه‌هاى شيعى و ديگر فرق، از جمله واقفيه و خوارج و عجليه و قَدَريه، آورده است(همان، ج 2، ص 55، 104، 112، 124، 125 و 163. براى آگاهى از جنبه‌هاى قصصى: همان، ج 1، ص 145 - 149، ج 2، ص 154 و 155).
عياشى، رواياتى درباره فرقه‌هاى شيعى و ديگر فرق، از جمله واقفيه و خوارج و عجليه و قَدَريه، آورده است(همان، ج 2، ص 55، 104، 112، 124، 125 و 163. براى آگاهى از جنبه‌هاى قصصى: همان، ج 1، ص 145 - 149، ج 2، ص 154 و 155).


متن موجود تفسير عياشى، نوشته‌اى مرسل است كه در آن، اسناد احاديث ذكر نشده است و تدوين كننده، بنا بر گزارش خود وى اسناد را حذف كرده تا در فرصتى مناسب، اين متن را نزد كسى كه آن را به طريق سماع يا اجازه از مؤلف يا احتمالا از شاگردان وى به دست آورده، برخواند(همان، ج 1، ص 73. در باره انتقاد [[مجلسی، محمدباقر|محمد باقر مجلسى]] از اين كار: ج 1، ص 28).
متن موجود تفسير عياشى، نوشته‌اى مرسل است كه در آن، اسناد احاديث ذكر نشده است و تدوين كننده، بنا بر گزارش خود وى اسناد را حذف كرده تا در فرصتى مناسب، اين متن را نزد كسى كه آن را به طريق سماع يا اجازه از مؤلف يا احتمالا از شاگردان وى به دست آورده، برخواند(همان، ج 1، ص 73. درباره انتقاد [[مجلسی، محمدباقر|محمد باقر مجلسى]] از اين كار: ج 1، ص 28).


حاكم حَسكانى، در «شواهد التنزيل»، از متن مسنَد تفسير استفاده كرده است و گويا متن مسند تفسير تا زمان [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]](متوفى 664)، در دست بوده است([[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]]، ص 79).
حاكم حَسكانى، در «شواهد التنزيل»، از متن مسنَد تفسير استفاده كرده است و گويا متن مسند تفسير تا زمان [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]](متوفى 664)، در دست بوده است([[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]]، ص 79).
خط ۷۳: خط ۷۳:
تفسير ابوالجارود، زياد بن مُنذر نيز از منابع مشترك اين دو بوده است، گو اينكه بخش‌هاى منقول از تفسير مذكور، در دو اثر، همانند نيست و هر يك از آنها از بخش‌هاى مختلف آن، استفاده كرده‌اند. نصوص بر جا مانده از تفسير عياشى در «شواهد التنزيل»، حاكى از آن است كه عياشى، از برخى منابع تفسيرى اهل سنت نيز استفاده كرده است(براى نمونه: عياشى، ج 3، ص 153، 163 - 165).
تفسير ابوالجارود، زياد بن مُنذر نيز از منابع مشترك اين دو بوده است، گو اينكه بخش‌هاى منقول از تفسير مذكور، در دو اثر، همانند نيست و هر يك از آنها از بخش‌هاى مختلف آن، استفاده كرده‌اند. نصوص بر جا مانده از تفسير عياشى در «شواهد التنزيل»، حاكى از آن است كه عياشى، از برخى منابع تفسيرى اهل سنت نيز استفاده كرده است(براى نمونه: عياشى، ج 3، ص 153، 163 - 165).


از تفسير عياشى، نسخه‌هاى خطى و چاپ‌هاى مختلفى در دست است؛ از جمله چاپ هاشم رسولى محلاتى در 1340ش(براى آگاهى بيشتر در باره مشخصات نسخه‌ها و نيز منابع ديگر: بكائى، ج 6، ص 2352؛ سزگين، ج 1، جزء 1، ص 99).
از تفسير عياشى، نسخه‌هاى خطى و چاپ‌هاى مختلفى در دست است؛ از جمله چاپ هاشم رسولى محلاتى در 1340ش(براى آگاهى بيشتر درباره مشخصات نسخه‌ها و نيز منابع ديگر: بكائى، ج 6، ص 2352؛ سزگين، ج 1، جزء 1، ص 99).


بنياد بعثت قم نيز اين تفسير را در 1379ش / 1421ق، در قم چاپ كرده است. در تصحيح اين چاپ، از تمام نسخه‌هاى موجود استفاده نشده، اما در آن، 116 مورد از نصوص مفقود(كه در ديگر متون امامى و غير امامى نقل شده‌اند)، گردآورى شده است كه تفسير كل قرآن را شامل مى‌شود. هم‌چنين در اين چاپ، اسنادها و طريق روايت عياشى به افراد مختلف ذكر شده است.
بنياد بعثت قم نيز اين تفسير را در 1379ش / 1421ق، در قم چاپ كرده است. در تصحيح اين چاپ، از تمام نسخه‌هاى موجود استفاده نشده، اما در آن، 116 مورد از نصوص مفقود(كه در ديگر متون امامى و غير امامى نقل شده‌اند)، گردآورى شده است كه تفسير كل قرآن را شامل مى‌شود. هم‌چنين در اين چاپ، اسنادها و طريق روايت عياشى به افراد مختلف ذكر شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش