۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
از برخى آثار او چنين برمىآيد كه زمانى، روابطش با ملك افضل تيره شد و بهناچار مدتى از ديوان انشا كناره گرفت، اما عاقبت به يمن بلاغت و ظرافتى كه در چند رساله اعتذاريه به كار بست، دل وزير را به دست آورد و دوباره به منصب سابق خود بازگشت. بركنارى موقت او از ديوان انشا، در واقع بىحاصل نبود؛ چه، وى توانست وقت خود را صرف نگارش مجموعه رسائلى كند كه بعدها، «الافضليات» ناميده شد. | از برخى آثار او چنين برمىآيد كه زمانى، روابطش با ملك افضل تيره شد و بهناچار مدتى از ديوان انشا كناره گرفت، اما عاقبت به يمن بلاغت و ظرافتى كه در چند رساله اعتذاريه به كار بست، دل وزير را به دست آورد و دوباره به منصب سابق خود بازگشت. بركنارى موقت او از ديوان انشا، در واقع بىحاصل نبود؛ چه، وى توانست وقت خود را صرف نگارش مجموعه رسائلى كند كه بعدها، «الافضليات» ناميده شد. | ||
ذوق و استعداد ابن صيرفى، بيشتر در 4 زمينه تجلّى داشته است: مسائل ديوانى؛ تاريخ؛ کتابت و شعر. آثارى كه در اين زمينهها از وى برجاى مانده، همه سخت سودمندند. به ادعاى خود وى، «قانون ديوان الرسائل» او نخستين اثر در اين باب است و او مىگويد كه ديگران | ذوق و استعداد ابن صيرفى، بيشتر در 4 زمينه تجلّى داشته است: مسائل ديوانى؛ تاريخ؛ کتابت و شعر. آثارى كه در اين زمينهها از وى برجاى مانده، همه سخت سودمندند. به ادعاى خود وى، «قانون ديوان الرسائل» او نخستين اثر در اين باب است و او مىگويد كه ديگران درباره شعر و کتابت خراج و سپاه، آثار متعددى تأليف كرده و كار ديوان انشا يا کتابت دستگاه ملوك را فرونهادهاند؛ ازاينرو، وى به اين مهم پرداخته است. نمىدانيم اين ادعا تا چه حد مقرون به صواب است، زيرا 300 سال پس از وى، [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] اشاره مىكند كه درباره کتابت خراج و انشا، آثار متعددى نگاشته شده، اما او هيچ کتابى درباره کتابت سپاه نديده است و نيز در فهارس، به انبوهى کتاب برمىخوريم كه درباره آيين کتابت تأليف يافته است. | ||
بنابراين، ادعاى ابن صيرفى تنها از اين جهت درست مىتواند بود كه بگوييم وى احوال رئيس ديوان انشا و كاتبان زيردست او، علومى كه بايد بدانند، صفاتى را كه بايد داشته باشند و بهخصوص سازمان ادارى ديوان را به شيوهاى شرح كرده كه سابقه نداشته است. در معدود آثارى كه در اين باب به دست رسيده، بهراستى اشاره به اين گونه مسائل، اندك است. | بنابراين، ادعاى ابن صيرفى تنها از اين جهت درست مىتواند بود كه بگوييم وى احوال رئيس ديوان انشا و كاتبان زيردست او، علومى كه بايد بدانند، صفاتى را كه بايد داشته باشند و بهخصوص سازمان ادارى ديوان را به شيوهاى شرح كرده كه سابقه نداشته است. در معدود آثارى كه در اين باب به دست رسيده، بهراستى اشاره به اين گونه مسائل، اندك است. |
ویرایش