پرش به محتوا

مؤلفو الشيعة في صدر الإسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيد احمد حسينى' به 'سيد احمد حسينى ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:
در مورد روش و محتواى اثر حاضر چند نكته گفتنى است:
در مورد روش و محتواى اثر حاضر چند نكته گفتنى است:


1. كتاب حاضر سالها قبل در شماره‌هاى سال اول و دوم مجله عرفان به صورت مجموعه مقالاتى منتشر شده بود. نام اصلى كه نويسنده محترم براى مقاله‌اش انتخاب كرده بود چنين بود: «مختصر الكلام في مؤلفي الشيعة من صدر الإسلام». انتشار اين مقالات از سال 1327ق آغاز شد. هدف نويسنده آن بود كه اثبات كند كه شيعه نسبت به ديگران، در زمينه تأليف علوم اسلامى پيش‌قدم است و تبليغات منفى دشمنان، بى‌اساس است <ref>موسوعة الإمام ال[[شرف‌الدین، عبدالحسین|سيد عبدالحسين شرف الدين]]، ج 6، ص 72</ref>.
#كتاب حاضر سالها قبل در شماره‌هاى سال اول و دوم مجله عرفان به صورت مجموعه مقالاتى منتشر شده بود. نام اصلى كه نويسنده محترم براى مقاله‌اش انتخاب كرده بود چنين بود: «مختصر الكلام في مؤلفي الشيعة من صدر الإسلام». انتشار اين مقالات از سال 1327ق آغاز شد. هدف نويسنده آن بود كه اثبات كند كه شيعه نسبت به ديگران، در زمينه تأليف علوم اسلامى پيش‌قدم است و تبليغات منفى دشمنان، بى‌اساس است <ref>موسوعة الإمام ال[[شرف‌الدین، عبدالحسین|سيد عبدالحسين شرف الدين]]، ج 6، ص 72</ref>.
 
#خلاصه‌ى اين كتاب به اندازه يك مقاله شش صفحه‌اى در مجموعه آثار امام شرف الدين منتشر شده است <ref>همان، ج 6، ص 72- 77</ref>.
2. خلاصه‌ى اين كتاب به اندازه يك مقاله شش صفحه‌اى در مجموعه آثار امام شرف الدين منتشر شده است <ref>همان، ج 6، ص 72- 77</ref>.
#روش نويسنده در اين كتاب، يك روش كاملاً علمى و تحقيقى است و جنبه تبليغاتى و حماسى صرف ندارد. نويسنده براى اين منظور با استناد به تأليفات نويسندگان مختلف جهان اسلام اثبات كرده است كه شيعيان در زمينه نگارش علوم گوناگون نقشى اساسى و غيرقابل انكار داشته‌اند. به همين جهت با آنكه بيش از يك قرن از نگارش اين اثر گذشته است ولى هنوز هم ارزش و اعتبار علمى خود را در مجامع پژوهشى حفظ كرده است.
 
#به نظر مى‌رسد نويسنده در شرايطى اين كتاب را نوشته است كه پرسشها و شبهاتى درباره نقش علمى شيعه در تاريخ اسلام مطرح شده و بلكه تبليغاتى منفى و جنگ روانى و رسانه‌اى شديد و ظالمانه‌اى بر ضد مذهب تشيع در جريان بوده است <ref>همان، ج 6، ص 73</ref>. همان‌طور كه معاصران ايشان، علامه [[صدر، حسن |سيد حسن صدر]]كه «تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام» را نوشت و علامه شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] كه «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]إلى تصانيف الشيعة» را پديد آورد و آيت‌الله شيخ محمد حسين كاشف الغطاء كه كتاب «تاريخ آداب اللغة العربية» نوشته [[زیدان، جرجی|جرجى زيدان]] (درگذشته 1914م) را نقادى كرد؛ همگى همين دغدغه و هدف را داشتند و درصدد پاسخگويى علمى به شبهات دشمنان بودند. <ref>حكيمى، محمد رضا، ص24-22</ref>.
3. روش نويسنده در اين كتاب، يك روش كاملاً علمى و تحقيقى است و جنبه تبليغاتى و حماسى صرف ندارد. نويسنده براى اين منظور با استناد به تأليفات نويسندگان مختلف جهان اسلام اثبات كرده است كه شيعيان در زمينه نگارش علوم گوناگون نقشى اساسى و غيرقابل انكار داشته‌اند. به همين جهت با آنكه بيش از يك قرن از نگارش اين اثر گذشته است ولى هنوز هم ارزش و اعتبار علمى خود را در مجامع پژوهشى حفظ كرده است.
#موضوع كتاب حاضر عبارت از پيشتازى شيعه در تأليف كتاب است ولى نويسنده كتابش را با سرور همه شيعييان و افتخار همه بشريت حضرت اميرالمؤمنين على(ع) آغاز كرده است و روشن كرده كه اولين نويسنده، او بود كه بعد از رحلت پيامبر(ص) نخستين كارش را كتابت قرآن قرار داد و تا از آن فراغت حاصل نكرد مشغول كار ديگرى نشد. همچنين [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] بعد از آن كتابى درباره ديات نوشت <ref>متن كتاب، ص 12- 14</ref>.
 
#همچنين نويسنده نوشته است كه حضرت امام [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] مصحفى براى حضرت فاطمه(س) نگاشت كه در آن امثال و حكمتها و اخبار و قضايايى را بيان كرده بود. <ref>همان، ص 15</ref>.
4. به نظر مى‌رسد نويسنده در شرايطى اين كتاب را نوشته است كه پرسشها و شبهاتى درباره نقش علمى شيعه در تاريخ اسلام مطرح شده و بلكه تبليغاتى منفى و جنگ روانى و رسانه‌اى شديد و ظالمانه‌اى بر ضد مذهب تشيع در جريان بوده است <ref>همان، ج 6، ص 73</ref>. همان‌طور كه معاصران ايشان، علامه [[صدر، حسن |سيد حسن صدر]]كه «تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام» را نوشت و علامه شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] كه «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]إلى تصانيف الشيعة» را پديد آورد و آيت‌الله شيخ محمد حسين كاشف الغطاء كه كتاب «تاريخ آداب اللغة العربية» نوشته [[زیدان، جرجی|جرجى زيدان]] (درگذشته 1914م) را نقادى كرد؛ همگى همين دغدغه و هدف را داشتند و درصدد پاسخگويى علمى به شبهات دشمنان بودند. <ref>حكيمى، محمد رضا، ص24-22</ref>.
#[[حسینی اشکوری، احمد|سيد احمد حسينى]]  در مقدمه توضيح داده است كه عمده منابع نويسنده در اثر حاضر عبارت از كتابهاى اهل سنت است و اين مطلب، ردّ كردن ضمنى كسانى است كه خوش دارند شايعه بسازند و بدون هيچ سندى تبليغات و ادّعا كنند كه تشيّع در قرن‌هاى بعد به وجود آمد و اثرى از آن در صدر اسلام نيست و اين مذهب از زمان صفويه به بعد انتشار و گسترش يافته است! <ref>همان، ص 9</ref>. با مطالعه كتاب حاضر، بطلان اين گونه شايعات و اصالت مذهب تشيع و حقانيت آن و تقدم شيعه در موضوع نگارش علوم اسلامى ثابت مى‌شود و همچنين آشكار مى‌گردد كه اين مطلب، يقينى و متواتر است و در كتاب‌هاى معتبر اهل سنت نيز ثبت شده است و هيچ شكى در آن نيست.
 
#همان طور كه محقق گرامى [[حسینی اشکوری، احمد|سيد احمد حسينى]]  توضيح داده است؛ آنچه در اثر حاضر آمده، فقط بيان نمونه‌هايى از مؤلفان شيعه است و همه نويسندگان شيعى در صدر اسلام و دوره‌هاى بعد را شامل نمى‌شود <ref>همان، ص 9- 10</ref>.
5. موضوع كتاب حاضر عبارت از پيشتازى شيعه در تأليف كتاب است ولى نويسنده كتابش را با سرور همه شيعييان و افتخار همه بشريت حضرت اميرالمؤمنين على(ع) آغاز كرده است و روشن كرده كه اولين نويسنده، او بود كه بعد از رحلت پيامبر(ص) نخستين كارش را كتابت قرآن قرار داد و تا از آن فراغت حاصل نكرد مشغول كار ديگرى نشد. همچنين [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] بعد از آن كتابى درباره ديات نوشت <ref>متن كتاب، ص 12- 14</ref>.
#نويسنده در مورد ابومخنف نوشته است كه او كتاب‌هاى بسيارى تأليف كرد مانند كتاب مغازى، سقيفه، فتوح اسلام، جمل، صفين، نهروان، غارات، مقتل حجر بن عدى؛ البته كتاب مقتل ابى مخنف كه در مورد شهادت سيدالشهداء(س) و مشهور است منسوب به اوست و از ايشان نيست و به دروغ به او بسته‌اند و همين دلالت بر جلالت و عظمتش مى‌كند <ref>همان، ص 40- 42</ref>.
 
#نويسنده، سلمان و ابوذر را نيز از جمله نويسندگان شيعى دانسته كه درباره سيره رسول اكرم(ص) و على(ع) مطالبى تأليف كرده‌اند <ref>همان، ص 17</ref>.
6. همچنين نويسنده نوشته است كه حضرت امام [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] مصحفى براى حضرت فاطمه(س) نگاشت كه در آن امثال و حكمتها و اخبار و قضايايى را بيان كرده بود. <ref>همان، ص 15</ref>.
#نويسنده محترم در مورد طبقه صحابه به صورت بسيار مختصر، نوشته و در بيان شرح حال آنان با اشاراتى گذشته است ولى در مورد ديگران تفصيل داده است. بنا بر نظر [[حسینی اشکوری، احمد|سيد احمد حسينى]] ، اين مطلب از آنجا به وجود آمده كه مؤلف بنا بر اختصار داشته ولى بعد از بررسى زندگى نويسندگان شيعى طبقه صحابه، از نظرش برگشته و تفصيل داده است. <ref>همان، ص 10</ref>. به نظر مى‌رسد كه بهتر آن است كه بگوييم بر طبق نظر نويسنده، طبقه صحابه چون مشهورترند نياز به توضيح بيشتر نداشته ولى در مورد ديگران، تفصيل مناسب بوده است.
 
#نويسنده درباره ابوحمزه ثمالى ذكر كرده است كه او از ياران مقرب در نزد امامان معصوم(ع) بود و كتابى در مورد تفسير قرآن نوشت و همچنين كتابى در باب نوادر و زهد نگاشت <ref>همان، ص 34-35</ref>.
7. [[حسینی اشکوری، احمد|سيد احمد حسينى]]  در مقدمه توضيح داده است كه عمده منابع نويسنده در اثر حاضر عبارت از كتابهاى اهل سنت است و اين مطلب، ردّ كردن ضمنى كسانى است كه خوش دارند شايعه بسازند و بدون هيچ سندى تبليغات و ادّعا كنند كه تشيّع در قرن‌هاى بعد به وجود آمد و اثرى از آن در صدر اسلام نيست و اين مذهب از زمان صفويه به بعد انتشار و گسترش يافته است! <ref>همان، ص 9</ref>. با مطالعه كتاب حاضر، بطلان اين گونه شايعات و اصالت مذهب تشيع و حقانيت آن و تقدم شيعه در موضوع نگارش علوم اسلامى ثابت مى‌شود و همچنين آشكار مى‌گردد كه اين مطلب، يقينى و متواتر است و در كتاب‌هاى معتبر اهل سنت نيز ثبت شده است و هيچ شكى در آن نيست.
#نويسنده يادآور شده است كه ابان بن تغلب از ياران محبوب امامان(ع) بود و امام باقر(ع) به او گفته بود كه در مسجد مدينه بنشين و فتوا بده؛ بدرستى كه من دوست دارم كه در بين اصحابم كسى مانند تو ديده شود. ابان كتاب‌هاى بسيارى تأليف كرده بود مانند: تفسير غريب القرآن، فضائل، كتاب صفين <ref>همان، ص 32- 34</ref>.
 
#نويسنده ذكر كرده است كه هشام بن حكم كه از حاذق‌ترين مردم در مورد كلام، فقه، حديث، تفسير و لغت بود، كتاب‌هاى متعددى تأليف كرد مانند: توحيد، امامت، علل تحريم، فرائض، رد بر زنادقه و دهريه و خوارج <ref>همان، ص 79- 84</ref>.
8. همان طور كه محقق گرامى [[حسینی اشکوری، احمد|سيد احمد حسينى]]  توضيح داده است؛ آنچه در اثر حاضر آمده، فقط بيان نمونه‌هايى از مؤلفان شيعه است و همه نويسندگان شيعى در صدر اسلام و دوره‌هاى بعد را شامل نمى‌شود <ref>همان، ص 9- 10</ref>.
#اين اثر با ذكر ابوتمّام طائى، پايان يافته است و به نظر مى‌رسد كه مطلب ناتمام مانده و هدف نويسنده بيشتر و فراتر از اين بوده ولى مؤلف به هر صورت موفق به اتمام نشده است. همان‌طور كه [[حسینی اشکوری، احمد|سيد احمد حسينى]]  نوشته است به نظر مى‌رسد كه احتمالاً نويسنده از سوى مدير نشريه العرفان و ديگران در فشار قرار گرفته است و به ناچار مقصودش را ناتمام رها كرده است <ref>همان، ص 10</ref>.
 
9. نويسنده در مورد ابومخنف نوشته است كه او كتاب‌هاى بسيارى تأليف كرد مانند كتاب مغازى، سقيفه، فتوح اسلام، جمل، صفين، نهروان، غارات، مقتل حجر بن عدى؛ البته كتاب مقتل ابى مخنف كه در مورد شهادت سيدالشهداء(س) و مشهور است منسوب به اوست و از ايشان نيست و به دروغ به او بسته‌اند و همين دلالت بر جلالت و عظمتش مى‌كند <ref>همان، ص 40- 42</ref>.
 
10. نويسنده، سلمان و ابوذر را نيز از جمله نويسندگان شيعى دانسته كه درباره سيره رسول اكرم(ص) و على(ع) مطالبى تأليف كرده‌اند <ref>همان، ص 17</ref>.
 
11. نويسنده محترم در مورد طبقه صحابه به صورت بسيار مختصر، نوشته و در بيان شرح حال آنان با اشاراتى گذشته است ولى در مورد ديگران تفصيل داده است. بنا بر نظر [[حسینی اشکوری، احمد|سيد احمد حسينى]] ، اين مطلب از آنجا به وجود آمده كه مؤلف بنا بر اختصار داشته ولى بعد از بررسى زندگى نويسندگان شيعى طبقه صحابه، از نظرش برگشته و تفصيل داده است. <ref>همان، ص 10</ref>. به نظر مى‌رسد كه بهتر آن است كه بگوييم بر طبق نظر نويسنده، طبقه صحابه چون مشهورترند نياز به توضيح بيشتر نداشته ولى در مورد ديگران، تفصيل مناسب بوده است.
 
12. نويسنده درباره ابوحمزه ثمالى ذكر كرده است كه او از ياران مقرب در نزد امامان معصوم(ع) بود و كتابى در مورد تفسير قرآن نوشت و همچنين كتابى در باب نوادر و زهد نگاشت <ref>همان، ص 34-35</ref>.
 
13. نويسنده يادآور شده است كه ابان بن تغلب از ياران محبوب امامان(ع) بود و امام باقر(ع) به او گفته بود كه در مسجد مدينه بنشين و فتوا بده؛ بدرستى كه من دوست دارم كه در بين اصحابم كسى مانند تو ديده شود. ابان كتاب‌هاى بسيارى تأليف كرده بود مانند: تفسير غريب القرآن، فضائل، كتاب صفين <ref>همان، ص 32- 34</ref>.
 
14. نويسنده ذكر كرده است كه هشام بن حكم كه از حاذق‌ترين مردم در مورد كلام، فقه، حديث، تفسير و لغت بود، كتاب‌هاى متعددى تأليف كرد مانند: توحيد، امامت، علل تحريم، فرائض، رد بر زنادقه و دهريه و خوارج <ref>همان، ص 79- 84</ref>.
 
15. اين اثر با ذكر ابوتمّام طائى، پايان يافته است و به نظر مى‌رسد كه مطلب ناتمام مانده و هدف نويسنده بيشتر و فراتر از اين بوده ولى مؤلف به هر صورت موفق به اتمام نشده است. همان‌طور كه [[حسینی اشکوری، احمد|سيد احمد حسينى]]  نوشته است به نظر مى‌رسد كه احتمالاً نويسنده از سوى مدير نشريه العرفان و ديگران در فشار قرار گرفته است و به ناچار مقصودش را ناتمام رها كرده است <ref>همان، ص 10</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
 
نويسنده در مواردى پاورقى‌هايى براى مطالبش نوشته است: توضيح واقعه‌اى تاريخى، و منبع آن با ذكر شماره جلد و صفحه، ذكر لغت و يا اصطلاحى، معرفى شخصيتى تاريخى معرف‍‌ارجاع به ديگر منابع.
 
10. نويسنده در مواردى پاورقى‌هايى براى مطالبش نوشته است: توضيح واقعه‌اى تاريخى، و منبع آن با ذكر شماره جلد و صفحه، ذكر لغت و يا اصطلاحى، معرفى شخصيتى تاريخى معرف‍‌ارجاع به ديگر منابع.


==پانويس ==
==پانويس ==
خط ۹۰: خط ۷۴:
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


1. مقدمه و متن كتاب.
#مقدمه و متن كتاب.
 
#موسوعة الإمام ال[[شرف‌الدین، عبدالحسین|سيد عبدالحسين شرف الدين]]، إعداد و تحقيق مركز العلوم و الثقافة الإسلامية، قسم إحياء التراث الإسلامي، بيروت، دارالمورخ العربي، الطبعة الثانية، 1431ق.
2. موسوعة الإمام ال[[شرف‌الدین، عبدالحسین|سيد عبدالحسين شرف الدين]]، إعداد و تحقيق مركز العلوم و الثقافة الإسلامية، قسم إحياء التراث الإسلامي، بيروت، دارالمورخ العربي، الطبعة الثانية، 1431ق.
#حكيمى، محمد رضا، «شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]]»، انتشارات دليل ما، چاپ هشتم 1385ش.
 
3.حكيمى، محمد رضا، «شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]]»، انتشارات دليل ما، چاپ هشتم 1385ش.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش