۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ':ف' به ': ف') |
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
بحث بعدى كتاب در اين جلد در مورد نسخ مىباشد. در اين بخش ابتدا نويسنده به فرق بين نسخ و تخصيص اشاره كرده و سپس شروط نسخ و مواردى از نسخ كتاب توسط كتاب و سنت را مورد ارزيابى قرار داده است. در قسمت بعد وى به حجيت سنت اشاره نموده و ضمن ارائه تعريفى از سنت از ديدگاه شافعى، تأسى كردن به قول و فعل پيامبر اسلام و تقرير ايشان را سنت ناميده و معيار صحت نقل قول از ايشان (خبر واحد) را نيز بررسى نموده است. وى در اين زمينه به نقش صحابى پيامبرو و استناد شرعى به قول و فعل آنان نيز اشاره كرده و آن را نيز در رديف سنت حجت دانسته است. در ادامه وى به اثبات حجيت اجماع پرداخته و ادله متعددى بر اثبات حجيت آن ارائه نموده و معيارهاى حجيت اجماع و كيفيت وقوع آن را نيز بيان كرده است. | بحث بعدى كتاب در اين جلد در مورد نسخ مىباشد. در اين بخش ابتدا نويسنده به فرق بين نسخ و تخصيص اشاره كرده و سپس شروط نسخ و مواردى از نسخ كتاب توسط كتاب و سنت را مورد ارزيابى قرار داده است. در قسمت بعد وى به حجيت سنت اشاره نموده و ضمن ارائه تعريفى از سنت از ديدگاه شافعى، تأسى كردن به قول و فعل پيامبر اسلام و تقرير ايشان را سنت ناميده و معيار صحت نقل قول از ايشان (خبر واحد) را نيز بررسى نموده است. وى در اين زمينه به نقش صحابى پيامبرو و استناد شرعى به قول و فعل آنان نيز اشاره كرده و آن را نيز در رديف سنت حجت دانسته است. در ادامه وى به اثبات حجيت اجماع پرداخته و ادله متعددى بر اثبات حجيت آن ارائه نموده و معيارهاى حجيت اجماع و كيفيت وقوع آن را نيز بيان كرده است. | ||
در جلد پنجم نگارنده به بحث در مورد اثبات حجيت قياس پرداخته و آن را معيار اصلى اجتهاد از نظر اهلسنت دانسته است. در اين زمينه وى به اقسام قياس اشاره كرده و و لزوم | در جلد پنجم نگارنده به بحث در مورد اثبات حجيت قياس پرداخته و آن را معيار اصلى اجتهاد از نظر اهلسنت دانسته است. در اين زمينه وى به اقسام قياس اشاره كرده و و لزوم تعبدبه قياس را به عنوان يكى از ادله استنباط حكم شرعى تبيين نموده و اركان قياس و نمونههايى از قياس در احكام عبادى را بيان نموده است. بحث در مورد علت و معلول به عنوان يكى ديگر از منابع استنباط حكم شرعى و شروط علت و روشهاى استفاده از آن در اصول فقه از ديگر مباحث مهم مطرح شده در جلد پنجم است. | ||
در آخرين جلد كتاب نيز نويسنده به برخى ديگر از ادله شرعى از ديدگاه علماى اهلسنت بهويژه مذهب شافعى اشاره نموده و استقراء، استصحاب، استناد كردن به قول فقهاى سلف، استناد به شرايع سابق، استناد به قول صحابى پيامبر اسلام، مصالح مرسله، سد ذرايع، استحسان، اقتران، الهام و رؤياهاى شخص پيامبر را نيز از منظر ايشان حجت شرعى دانسته است. | در آخرين جلد كتاب نيز نويسنده به برخى ديگر از ادله شرعى از ديدگاه علماى اهلسنت بهويژه مذهب شافعى اشاره نموده و استقراء، استصحاب، استناد كردن به قول فقهاى سلف، استناد به شرايع سابق، استناد به قول صحابى پيامبر اسلام، مصالح مرسله، سد ذرايع، استحسان، اقتران، الهام و رؤياهاى شخص پيامبر را نيز از منظر ايشان حجت شرعى دانسته است. |
ویرایش