۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ح' به '، ح') |
جز (جایگزینی متن - '،ن' به '، ن') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
قاضى سعيد | قاضى سعيد قمى، نام او محمد،فرزند محمد مفيد، مدعوّ به سعيد شريف قمى، معروف به قاضى سعيد، ملقب به حكيم كوچك، طبيب، عارف، فقيه،شاعر، محدث، اديب، آشنا به علوم رياضى و از علماى اماميه عصر صفوى در قرن يازدهم هجرى(صاحب تذكرة نصرآبادى، نام وى را محمد باقر ذكر كرده است). | ||
محمد سعيد در دهم ذى القعده سال 1049 ق در قم متولد شد.در نوجوانى علم طب را نزد پدرش فرا گرفت و در جوانى به اصفهان مهاجرت نمود.برادر بزرگتر وى، | محمد سعيد در دهم ذى القعده سال 1049 ق در قم متولد شد.در نوجوانى علم طب را نزد پدرش فرا گرفت و در جوانى به اصفهان مهاجرت نمود.برادر بزرگتر وى، | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
افندى در [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] و به نقل از وى صاحب [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] و طرائق الحقائق<ref>الميرزا عبدالله الافندى الاصفهانى،[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] و حياض الفضلاء، تحقيق السيد احمد الحسينى،قم 1401،ج 2،ص 284«و قد قرأ فى اوائل امره الحكميات فى قم على المولى عبدالرزاق اللاهيجى».</ref>، وى را شاگرد فياض به حساب آوردهاند.[[کربن، هانری|هانرى كربن]] و استاد [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلال الدين آشتيانى]]،قاضى سعيد را متأثّر از درس اشراق فياض دانستهاند.<ref> كربن، هانرى، تاريخ فلسفۀ اسلامى، ترجمه جواد طباطبايى،ج 2، ص 165.</ref> | افندى در [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] و به نقل از وى صاحب [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] و طرائق الحقائق<ref>الميرزا عبدالله الافندى الاصفهانى،[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] و حياض الفضلاء، تحقيق السيد احمد الحسينى،قم 1401،ج 2،ص 284«و قد قرأ فى اوائل امره الحكميات فى قم على المولى عبدالرزاق اللاهيجى».</ref>، وى را شاگرد فياض به حساب آوردهاند.[[کربن، هانری|هانرى كربن]] و استاد [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلال الدين آشتيانى]]،قاضى سعيد را متأثّر از درس اشراق فياض دانستهاند.<ref> كربن، هانرى، تاريخ فلسفۀ اسلامى، ترجمه جواد طباطبايى،ج 2، ص 165.</ref> | ||
اما از آثار قاضى سعيد به رغم تصريح بر شاگرديش در محضر رجبعلى و فيض.تلمذ در محضر صاحب شوارق به دست نمىآيد، به علاوه ولادت قاضى تنها دو سال قبل از وفات فيض اتفاق افتاده،چگونه اين طفل دوساله به درك محضر استاد | اما از آثار قاضى سعيد به رغم تصريح بر شاگرديش در محضر رجبعلى و فيض.تلمذ در محضر صاحب شوارق به دست نمىآيد، به علاوه ولادت قاضى تنها دو سال قبل از وفات فيض اتفاق افتاده،چگونه اين طفل دوساله به درك محضر استاد فياض، نائل آمده است؟ | ||
قاضى سعيد در فلسفه بيشتر از مولى رجبعلى متأثر است تااز فيض.مولى رجبعلى تبريزى متخلّص به واحد از شاگردان حكيم مير ابوالقاسم فندرسكى استرآبادى(م 1050)از حكماى نامدار عصر صفوى و مورد احترام سلاطين صفوى بوده است.وى از حكماى مشاء به حساب مىآيد.در محضر پرفيض او قاضى سعيد قمى، و برادرش حكيم محمّد حسن قمى، مير قوام الدين حكيم، ملا عباس مولوى صاحب اصول الفوائد، ملا محمّد تنكابنى، مير قوام الدين رازى و محمّد رفيع پيرزاده تربيت شدهاند.پيرزاده تقريرات استاد خود را به نام معارف الهيه<ref> منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران،ج 2، تهيه و مقدمه و تعليق از [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلال الدين آشتيانى]]، بخشى از المعارف الاهيه،ص 448-449.</ref>ضبط كرده است.از ملا رجبعلى تبريزى رسالهاى در اثبات واجب<ref> ملا رجبعلى تبريزى، رسالۀ اثبات واجب،در جلد اوّل منتخباتى از آثار حكماى ايران،ص 220-243.</ref>و كتابى به نام اصول آصفيه<ref> منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران،ج 1،گزيدهاى از رساله آصفيه(الاصل الاصيل)ص 244-271.</ref> به جا مانده است.آثار رجبعلى و تقريرات شاگردانش از دروس وى، حاكى از احاطۀ وى بر آراى فلسفى است.اما در فلسفه صاحب آراى متفرّدى است كه اشاره به امهات آنها بىوجه نيست: | قاضى سعيد در فلسفه بيشتر از مولى رجبعلى متأثر است تااز فيض.مولى رجبعلى تبريزى متخلّص به واحد از شاگردان حكيم مير ابوالقاسم فندرسكى استرآبادى(م 1050)از حكماى نامدار عصر صفوى و مورد احترام سلاطين صفوى بوده است.وى از حكماى مشاء به حساب مىآيد.در محضر پرفيض او قاضى سعيد قمى، و برادرش حكيم محمّد حسن قمى، مير قوام الدين حكيم، ملا عباس مولوى صاحب اصول الفوائد، ملا محمّد تنكابنى، مير قوام الدين رازى و محمّد رفيع پيرزاده تربيت شدهاند.پيرزاده تقريرات استاد خود را به نام معارف الهيه<ref> منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران،ج 2، تهيه و مقدمه و تعليق از [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلال الدين آشتيانى]]، بخشى از المعارف الاهيه،ص 448-449.</ref>ضبط كرده است.از ملا رجبعلى تبريزى رسالهاى در اثبات واجب<ref> ملا رجبعلى تبريزى، رسالۀ اثبات واجب،در جلد اوّل منتخباتى از آثار حكماى ايران،ص 220-243.</ref>و كتابى به نام اصول آصفيه<ref> منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران،ج 1،گزيدهاى از رساله آصفيه(الاصل الاصيل)ص 244-271.</ref> به جا مانده است.آثار رجبعلى و تقريرات شاگردانش از دروس وى، حاكى از احاطۀ وى بر آراى فلسفى است.اما در فلسفه صاحب آراى متفرّدى است كه اشاره به امهات آنها بىوجه نيست: | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
5-شرح توحيد الصدوق،جلد سوّم، كه بايد ظاهرا از باب 27 يعنى معنى قوله عز و جل و نفخت فيه من روحى آغاز شده باشد و در سال 1107 از آن فارغ شده است.اين اثر را آخرين اثر وى به حساب آوردهاند. | 5-شرح توحيد الصدوق،جلد سوّم، كه بايد ظاهرا از باب 27 يعنى معنى قوله عز و جل و نفخت فيه من روحى آغاز شده باشد و در سال 1107 از آن فارغ شده است.اين اثر را آخرين اثر وى به حساب آوردهاند. | ||
6-بخشى از اشعار قاضى سعيد.افزون از دويست بيت در تذكرۀ محمّد نصير نصرت، بيست و هفت بيت در سفينۀ خوشگوى | 6-بخشى از اشعار قاضى سعيد.افزون از دويست بيت در تذكرۀ محمّد نصير نصرت، بيست و هفت بيت در سفينۀ خوشگوى هندى، نه بيت در تذكرۀ نصرآبادى،چند بيت در | ||
آتشكدۀ آذر.<ref> سيد محمد مشكوة، مقدمۀ كليد بهشت،قاضى سعيد قمى،ص 11.</ref> | آتشكدۀ آذر.<ref> سيد محمد مشكوة، مقدمۀ كليد بهشت،قاضى سعيد قمى،ص 11.</ref> | ||
خط ۲۵۷: | خط ۲۵۷: | ||
آنچه نمونهوار ذكر شد، بخشى از آراى خاص قاضى سعيد است كه بىشك استقصاى تفصيلى اين آرا تنها پس از انتشار مجموعۀ آثار وى ممكن خواهد بود. | آنچه نمونهوار ذكر شد، بخشى از آراى خاص قاضى سعيد است كه بىشك استقصاى تفصيلى اين آرا تنها پس از انتشار مجموعۀ آثار وى ممكن خواهد بود. | ||
تأمل در آراى فلسفى قاضى | تأمل در آراى فلسفى قاضى سعيد، نشان مىدهد كه اين نظريات بر دو بخش است: بخشى برگرفته از استادش مولى رجبعلى تبريزى و بخشى وام گرفته از حكمت متعاليه، متّخذ از استاد ديگرش فيض. قاضى سعيد در آراى خاصش كه ذكرش اخيرا گذشت،در مجموع متأثر از رجبعلى است و جز مسألۀ زمان همه را عينا از | ||
مبانى استادش اخذ كرده است. | مبانى استادش اخذ كرده است. | ||
خط ۲۶۵: | خط ۲۶۵: | ||
ديدگاههاى فلسفى قاضى سعيد دو شكل اساسى دارد: | ديدگاههاى فلسفى قاضى سعيد دو شكل اساسى دارد: | ||
اوّل:ضعف عمومى مبانى متّخذ از مولى رجبعلى تبريزى.رجبعلى حكيمى مشائى است با تفرّد در حدود ده مسألۀ مبنايى.از قبيل اشتراك لفظى وجود بين واجب و ممكن، نفى وجود | اوّل:ضعف عمومى مبانى متّخذ از مولى رجبعلى تبريزى.رجبعلى حكيمى مشائى است با تفرّد در حدود ده مسألۀ مبنايى.از قبيل اشتراك لفظى وجود بين واجب و ممكن، نفى وجود ذهنى، نفى حركت جوهرى، نفى عينيت صفات و ذات در واجب، تركيب انضمامى وجود و ماهيت، اصالت ماهيت در تحقق و جعل.ضعف اين مبانى همگى در جاى خوداثبات شده است.رجبعلى حتى در مبانى يادشده نيز نوآورى ندارد.قبل از او هريكى از مبانى توسط متكلم يا حكيمى اتخاذ شده بود.براى مثال دوانى به نحوى قبلا قائل به اشتراك لفظى وجود بين واجب و ممكن شده بود.در بحث صفات واجب بويژه برگرداندن صفات ثبوته به صفات سلبيه و نفى صفات، به معتزله نزديك مىشود.در اصالت ماهيت در تحقق و جعل متأثر، از [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] است.بارى، استدلالهاى رجبعلى و شاگردش قاضى سعيد در بحث اصالت ماهيت از استحسانات | ||
لفظى تجاوز نمىكند.در نفى حركت جوهرى قدمى از آراى [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] فراتر ننهاده است.در بخشى از بحث وجود ذهنى اگرچه متأثر از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] است، اما قول مختار و استدلال استاد و شاگرد در ادراك حضورى حتى در محسوسات، موهون و ضعيف است. | لفظى تجاوز نمىكند.در نفى حركت جوهرى قدمى از آراى [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] فراتر ننهاده است.در بخشى از بحث وجود ذهنى اگرچه متأثر از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] است، اما قول مختار و استدلال استاد و شاگرد در ادراك حضورى حتى در محسوسات، موهون و ضعيف است. | ||
شاهد ضعف اقوال متفرد رجبعلى در فلسفه اين است كه اين مبانى از حوزۀ درسى شاگردان طبقۀ اوّل مولى رجبعلى تجاوز نكرده،در سينۀ همانها دفن شده است.نظريات رجبعلى نه در مجامع علمى پذيرفته شد و نه در كتب فلسفى پس از ايشان نفيا و اثباتا به بحث گذاشته شد. | شاهد ضعف اقوال متفرد رجبعلى در فلسفه اين است كه اين مبانى از حوزۀ درسى شاگردان طبقۀ اوّل مولى رجبعلى تجاوز نكرده،در سينۀ همانها دفن شده است.نظريات رجبعلى نه در مجامع علمى پذيرفته شد و نه در كتب فلسفى پس از ايشان نفيا و اثباتا به بحث گذاشته شد. | ||
به علاوه مبانى يادشده لوازمى دارد كه نه استاد رجبعلى و نه شاگردانش از جمله قاضى سعيد به آنها التفات نكردهاند.لذا فارغ از پذيرش يا عدم پذيرش حكمت متعاليه، مدرسه ملا رجبعلى از نوعى ناهماهنگى درونى و عدم انتظام رنج مىبرد.<ref> رجوع كنيد به نقدهاى استاد [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلال الدين آشتيانى]] در تعليقه بر آثار ملا رجبعلى تبريزى در جلد اوّل منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ص 218-271.</ref>و دقيقا همان متفرداتش نسبت به حكمت | به علاوه مبانى يادشده لوازمى دارد كه نه استاد رجبعلى و نه شاگردانش از جمله قاضى سعيد به آنها التفات نكردهاند.لذا فارغ از پذيرش يا عدم پذيرش حكمت متعاليه، مدرسه ملا رجبعلى از نوعى ناهماهنگى درونى و عدم انتظام رنج مىبرد.<ref> رجوع كنيد به نقدهاى استاد [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلال الدين آشتيانى]] در تعليقه بر آثار ملا رجبعلى تبريزى در جلد اوّل منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ص 218-271.</ref>و دقيقا همان متفرداتش نسبت به حكمت مشاء، نقاط ضعف و عدم انسجام با ديگر مبانى فلسفى آنها محسوب مىشود.از آنجا كه قاضى سعيد در مبانى فلسفى كلا متأثر از استادش مولى رجبعلى است، تمامى اشكالات استاد بر شاگرد نيز وارد است. | ||
دوم:آثار قاضى سعيد علاوه بر ضعف عمومى مدرسۀ فلسفى مولى رجبعلى مشكل ديگرى نيز دچار است و آن ناهماهنگى فلسفه ملا رجبعلى و حكمت متعاليه است.قاضى | دوم:آثار قاضى سعيد علاوه بر ضعف عمومى مدرسۀ فلسفى مولى رجبعلى مشكل ديگرى نيز دچار است و آن ناهماهنگى فلسفه ملا رجبعلى و حكمت متعاليه است.قاضى |
ویرایش