پرش به محتوا

خصال شيخ صدوق: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،ن' به '، ن'
جز (جایگزینی متن - '،ك' به '، ك')
جز (جایگزینی متن - '،ن' به '، ن')
خط ۵۳: خط ۵۳:
هركس بتواند متنى را بطور مستقيم بخواند و آنرا دريابد و در فضاى متن قرار گيرد اين بهترين حالت است امّا اين حالت براى افراد كمى اتفاق مى‌افتد و براى افراد خاصى شدنى است در نتيجه ضرورت ترجمه احساس مى‌شود.
هركس بتواند متنى را بطور مستقيم بخواند و آنرا دريابد و در فضاى متن قرار گيرد اين بهترين حالت است امّا اين حالت براى افراد كمى اتفاق مى‌افتد و براى افراد خاصى شدنى است در نتيجه ضرورت ترجمه احساس مى‌شود.


مترجم بايد براى اين كار،نخست متن را بفهمد و سپس براى خواننده توضيح دهد.مترجم مى‌كوشد آنچه را كه در متن اصلى وجود دارد براى خواننده‌اى به زبان ديگر مفهوم سازد.و اين زمانى ميسّر است كه ميان افق فرهنگ متن اصلى و مترجم امروزى اختلاف فرهنگى زيادى نباشد تا مسئله‌ساز نشود و زمانى كه ميان افق فرهنگى مترجم با افق اصلى امتزاج حاصل شود مى‌توان انتظار داشت متن ترجمه شده با متن اصلى يكسان است لذا اگر مى‌بينيم غالب ترجمه‌هاى متون حديثى درست و بى‌هيچ آرايه‌هاى كلامى منتقل شده‌اند به دليل يگانگى افق‌هاى آنهاست و ترجمه آية ا...كمره‌اى از اين قبيل است با اينكه ترجمه ايشان متأثر از تركيب زبان عربى و متن حديث است يعنى فعلها معمولا در اول جمله مى‌آيد و حال آنكه در فارسى فعل بايد در آخر جمله بيايد يا به عبارت ديگر ترجمه‌ها تقريبا به شيوه تحت اللفظى است جلد اول حديث 66 صفحه 73 عن ابى عبدالله(ع)قال:اصبر على اعداء النعم فانك لن تكافى من عصى الله فيك بافضل من ان تطيع الله فيه «امام ششم فرمود:صبر كن بر دشمنان نعمت اللهى يعنى حسودان زيرا نمى‌توانى بكسى كه خدا درباره تو معصيت مى‌كند پاداشى بهتر از اين بدهى كه خدا مرا درباره او اطاعت كنى.» حديث 45 از همين جلد صفحه 69: الى امير المؤمنين قال:كونوا على قبول العمل اشد عناية منكم على العمل الزهد فى الدنيا قصر الامل و شكر كل نعمه الودع عما حرّم الله عز و جل من اسخطبدنه ارضى ربه و من لم يسخط بدنه عصى ربه «امير المؤمنين (ع)فرمود:قبول شدن عمل را از خود عمل بيشتر اهميّت بدهيد،در دنيا زهد كوتاه كردن آرزو است و شكر هر نعمتى كناره‌گيرى از حرام‌هاى الهى است كسى كه تن خود را تعب داد خداى خود را خشنود كرد و كسى كه تن خود را تعب نداد معصيّت خدا را نموده» و نمونه‌هاى ديگرى كه در كتاب خواهيد ديد و در مجموع روان و سليس و خوشخوان نيست و اين اشكال ترجمه تحت اللفظى مى‌باشد: و به همين دليل معمولا بعد از ترجمه كلمه شرح يا معنى يا توضيح آورده مى‌شود تا با جملات ديگر معنا و مفهوم را براى خواننده روشن‌تر نمايند.اگر اينگونه توضيحات و شروح نباشد خواننده بايد با كمى تأمل و انديشه متوجّه معنا شود.
مترجم بايد براى اين كار، نخست متن را بفهمد و سپس براى خواننده توضيح دهد.مترجم مى‌كوشد آنچه را كه در متن اصلى وجود دارد براى خواننده‌اى به زبان ديگر مفهوم سازد.و اين زمانى ميسّر است كه ميان افق فرهنگ متن اصلى و مترجم امروزى اختلاف فرهنگى زيادى نباشد تا مسئله‌ساز نشود و زمانى كه ميان افق فرهنگى مترجم با افق اصلى امتزاج حاصل شود مى‌توان انتظار داشت متن ترجمه شده با متن اصلى يكسان است لذا اگر مى‌بينيم غالب ترجمه‌هاى متون حديثى درست و بى‌هيچ آرايه‌هاى كلامى منتقل شده‌اند به دليل يگانگى افق‌هاى آنهاست و ترجمه آية ا...كمره‌اى از اين قبيل است با اينكه ترجمه ايشان متأثر از تركيب زبان عربى و متن حديث است يعنى فعلها معمولا در اول جمله مى‌آيد و حال آنكه در فارسى فعل بايد در آخر جمله بيايد يا به عبارت ديگر ترجمه‌ها تقريبا به شيوه تحت اللفظى است جلد اول حديث 66 صفحه 73 عن ابى عبدالله(ع)قال:اصبر على اعداء النعم فانك لن تكافى من عصى الله فيك بافضل من ان تطيع الله فيه «امام ششم فرمود:صبر كن بر دشمنان نعمت اللهى يعنى حسودان زيرا نمى‌توانى بكسى كه خدا درباره تو معصيت مى‌كند پاداشى بهتر از اين بدهى كه خدا مرا درباره او اطاعت كنى.» حديث 45 از همين جلد صفحه 69: الى امير المؤمنين قال:كونوا على قبول العمل اشد عناية منكم على العمل الزهد فى الدنيا قصر الامل و شكر كل نعمه الودع عما حرّم الله عز و جل من اسخطبدنه ارضى ربه و من لم يسخط بدنه عصى ربه «امير المؤمنين (ع)فرمود:قبول شدن عمل را از خود عمل بيشتر اهميّت بدهيد،در دنيا زهد كوتاه كردن آرزو است و شكر هر نعمتى كناره‌گيرى از حرام‌هاى الهى است كسى كه تن خود را تعب داد خداى خود را خشنود كرد و كسى كه تن خود را تعب نداد معصيّت خدا را نموده» و نمونه‌هاى ديگرى كه در كتاب خواهيد ديد و در مجموع روان و سليس و خوشخوان نيست و اين اشكال ترجمه تحت اللفظى مى‌باشد: و به همين دليل معمولا بعد از ترجمه كلمه شرح يا معنى يا توضيح آورده مى‌شود تا با جملات ديگر معنا و مفهوم را براى خواننده روشن‌تر نمايند.اگر اينگونه توضيحات و شروح نباشد خواننده بايد با كمى تأمل و انديشه متوجّه معنا شود.


==ساختار و محتوا==
==ساختار و محتوا==




يكى از ويژگيهاى مهم در مترجم اين است كه معمولا پس از اتمام كار،در مقدّمه كتاب به معرفى كتاب، مؤلف، نسخه‌هاى مورد اعتماد،نحوه تحقيق و شيوه ترجمه مى‌پردازد.آية ا...كمره‌اى در جلد اوّل كه از دو مقدّمه و 4 فصل در 60 صفحه مى‌باشد، مباحث مهمّى از مكتب [[شيخ صدوق]] را مطرح كه قابل تامل و بررسى است.مقدمه اوّل به بيان اهميّت حسن اخلاق در جامعه بشرى اشاره مى‌كند و به تعليمات انبياء و روش آنها در تهذيب نفوس كه يك روش ابتكارى و نو بود مى‌پردازد كه هر انسانى كه يك دوره تربيت آنها را طى مى‌كرد داراى روحى مى‌شد كه او را از عالم زمينى جدا و به تمام فرشتگان ميرسيد.مقدمه دوم در شرح‌حال [[شيخ صدوق]] و روزگارى كه او در آن زيست ميكرده هم از لحاظ تاريخى و هم از لحاظ سياسى و چگونگى همكارى شيخ با سياستمداران دوران خود.فصل اوّل روش نگارش شيخ در بيان تاريخ و داستان‌نويسى كه از سه روش رومانتيك، كلاسيك فلسفه تاريخى و كلاسيك تاريخ ساده، روش اخير را برمى‌گزيند.شيخ داستانهاى تاريخى را با عبارتى ساده مى‌نوشت همچنانكه بر زبان مى‌راند.كتب تاريخى صدر اسلام تا اواسط قرن 4 هجرى مانند سيره ابن هشام،[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] و كامل [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] گواه اين مطلب است.سبب اين نوع نگارش، وفورلغات كه در آن دوره دائر و معمول بوده و ديگر اصرار زياد خود صدوق و پدرش بر نصوص صادره از ائمه معصومين (ع) خصوصا نظر به اينكه اكثر تأليفات آنها جمع‌آورى متن روايات است و كمتر از خود بيانى آورده‌اند.
يكى از ويژگيهاى مهم در مترجم اين است كه معمولا پس از اتمام كار،در مقدّمه كتاب به معرفى كتاب، مؤلف، نسخه‌هاى مورد اعتماد، نحوه تحقيق و شيوه ترجمه مى‌پردازد.آية ا...كمره‌اى در جلد اوّل كه از دو مقدّمه و 4 فصل در 60 صفحه مى‌باشد، مباحث مهمّى از مكتب [[شيخ صدوق]] را مطرح كه قابل تامل و بررسى است.مقدمه اوّل به بيان اهميّت حسن اخلاق در جامعه بشرى اشاره مى‌كند و به تعليمات انبياء و روش آنها در تهذيب نفوس كه يك روش ابتكارى و نو بود مى‌پردازد كه هر انسانى كه يك دوره تربيت آنها را طى مى‌كرد داراى روحى مى‌شد كه او را از عالم زمينى جدا و به تمام فرشتگان ميرسيد.مقدمه دوم در شرح‌حال [[شيخ صدوق]] و روزگارى كه او در آن زيست ميكرده هم از لحاظ تاريخى و هم از لحاظ سياسى و چگونگى همكارى شيخ با سياستمداران دوران خود.فصل اوّل روش نگارش شيخ در بيان تاريخ و داستان‌نويسى كه از سه روش رومانتيك، كلاسيك فلسفه تاريخى و كلاسيك تاريخ ساده، روش اخير را برمى‌گزيند.شيخ داستانهاى تاريخى را با عبارتى ساده مى‌نوشت همچنانكه بر زبان مى‌راند.كتب تاريخى صدر اسلام تا اواسط قرن 4 هجرى مانند سيره ابن هشام،[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] و كامل [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] گواه اين مطلب است.سبب اين نوع نگارش، وفورلغات كه در آن دوره دائر و معمول بوده و ديگر اصرار زياد خود صدوق و پدرش بر نصوص صادره از ائمه معصومين (ع) خصوصا نظر به اينكه اكثر تأليفات آنها جمع‌آورى متن روايات است و كمتر از خود بيانى آورده‌اند.


قلم صدوق،قلم علمى و دينى بوده برخلاف ديگر نويسندگان كه قلم ادبى را برگزيده بودند.نمونه‌هايى از اين سبك ساده داستان تألیف [[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه]]، عيون اخبار الرضا و خطبه‌هاى [[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه]] و التوحيد است كه جمله‌هاى كوتاه و بسيار بليغ و شيوا آورده است.فصل دوم روش و نظام تعليم و تربيت دينى در مكتب [[شيخ صدوق]] است كه روش او طريقه پيغمبر(ص)و ائمه(ع)و بزرگان صدر اسلام مى‌باشد.
قلم صدوق،قلم علمى و دينى بوده برخلاف ديگر نويسندگان كه قلم ادبى را برگزيده بودند.نمونه‌هايى از اين سبك ساده داستان تألیف [[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه]]، عيون اخبار الرضا و خطبه‌هاى [[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه]] و التوحيد است كه جمله‌هاى كوتاه و بسيار بليغ و شيوا آورده است.فصل دوم روش و نظام تعليم و تربيت دينى در مكتب [[شيخ صدوق]] است كه روش او طريقه پيغمبر(ص)و ائمه(ع)و بزرگان صدر اسلام مى‌باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش