۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ')م' به ') م') |
جز (جایگزینی متن - '،پ' به '، پ') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
تسترى در شوشتر پرورش يافت و از سنين كودكى با تصوف آشنا گشت از وى نقل مىشود كه سه ساله بودم و شبها از خواب برخاسته نماز شب داييم را تماشا مىكردم.محمد بن سوّار (دايى تسترى) به من مىگفت كه به خواب روم، بيدارى تو قلب مرا به خود مشغول مىكند. روزى داييم به من گفت: نمىخواهى خدايت را ذاكر باشى، همان كسى كه تو را خلق كرد. كيفيت آن را از او پرسيدم گفت، شبها سه مرتبه در دل بگو:الله معى، الله ناظر الى، الله شاهدى. بر همين منوال عمل كرده پس از مدتى احساس شيرينى خاصى در دل نمودم و آن را به هفت بار رساندم.بعد از يكسال به من گفت بر همين عمل تا هنگام مرگ ادامه بده زيرا هم در دنيا و هم در آخرت به نفع تو خواهد بود.همواره از اين ذكر شيرينى درونى خاصى در خود احساس مىكردم، روزى به من گفت:اى سهل، كسيكه خدا با اوست و او ناظر اعمالش مىباشد و شاهد بر احوال اوست،گناه نمىكند، مبادا گناه از تو سر بزند. | تسترى در شوشتر پرورش يافت و از سنين كودكى با تصوف آشنا گشت از وى نقل مىشود كه سه ساله بودم و شبها از خواب برخاسته نماز شب داييم را تماشا مىكردم.محمد بن سوّار (دايى تسترى) به من مىگفت كه به خواب روم، بيدارى تو قلب مرا به خود مشغول مىكند. روزى داييم به من گفت: نمىخواهى خدايت را ذاكر باشى، همان كسى كه تو را خلق كرد. كيفيت آن را از او پرسيدم گفت، شبها سه مرتبه در دل بگو:الله معى، الله ناظر الى، الله شاهدى. بر همين منوال عمل كرده پس از مدتى احساس شيرينى خاصى در دل نمودم و آن را به هفت بار رساندم.بعد از يكسال به من گفت بر همين عمل تا هنگام مرگ ادامه بده زيرا هم در دنيا و هم در آخرت به نفع تو خواهد بود.همواره از اين ذكر شيرينى درونى خاصى در خود احساس مىكردم، روزى به من گفت:اى سهل، كسيكه خدا با اوست و او ناظر اعمالش مىباشد و شاهد بر احوال اوست،گناه نمىكند، مبادا گناه از تو سر بزند. | ||
شش يا هفت ساله بود كه قرآن را حفظ نمود.به مدت 12 سال همواره روزه بود تا اينكه براى يافتن پاسخ سؤالى به بصره و سپس به آبادان آمده و جواب مردى به نام ابوحبيب حمزه بن عبداللّه عبادى او را آرام كرد.مدتى نزد او به فراگيرى مشغول شد، سپس به شوشتر مراجعت نموده به زهد و تهجد و عبادت مشهور گشت.قوت سال خود را با يك درهم نان جو، سامان مىداد و سحر را با نان جو | شش يا هفت ساله بود كه قرآن را حفظ نمود.به مدت 12 سال همواره روزه بود تا اينكه براى يافتن پاسخ سؤالى به بصره و سپس به آبادان آمده و جواب مردى به نام ابوحبيب حمزه بن عبداللّه عبادى او را آرام كرد.مدتى نزد او به فراگيرى مشغول شد، سپس به شوشتر مراجعت نموده به زهد و تهجد و عبادت مشهور گشت.قوت سال خود را با يك درهم نان جو، سامان مىداد و سحر را با نان جو مىگذراند، پس از مدتى هر سه شب، پنج شب و هفت شب يك بار سحر مىخورد،20 سال بر اين منوال سپرى كرد.سپس به مسافرت پرداخت و بسيارى از علما و اوليا را ملاقات كرد و بعد از مدتى به شوشتر بازگشت و از آن پس تمام شب را به عبادت مىگذارند.وى از 21 سالگى مرجع پاسخگويى مشكلات علمى گشت و اين بيانگر مقام علمى او مىباشد. | ||
==اساتيد و شاگردان== | ==اساتيد و شاگردان== |
ویرایش