۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
كتاب ترجمه «اعلام نهجالبلاغه»، تألیف [[امینی، محمد هادی|محمد هادى امينى]] به زبان فارسى با ترجمه [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامى]] | كتاب ترجمه «اعلام نهجالبلاغه»، تألیف [[امینی، محمد هادی|محمد هادى امينى]] به زبان فارسى با ترجمه [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامى]] درباره اشخاصى كه نام آنها در نهجالبلاغه آمده است، مىباشد. اين اثر اولين كتابى است كه در اين مورد نوشته شده است كه ترجمه مختصرى از اعلامى كه در ميان مطالب نهجالبلاغه از آنها ياد شده است، در آن آمده است. | ||
== ساختار كتاب == | == ساختار كتاب == | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
متن كتاب با ترجمه ابوذر غفارى صحابه بزرگوار پيامبر (ص) و على(ع) شروع شده است. به اين ترتيب كه: «جندب بن جنادة بن سفيان بن عبيد بن حرام بن غفار، كه به سال (32 31 هجرى) در زمان عثمان، در «ربذه» درگذشت و ابنمسعود بر جنازه او نماز گزارد. ابوذر از صحابه پيامبر (ص) و يكى از اركان چهارگانه بوده است. پيامبر (ص) دربارهاش فرمود: «هيچ درختى در سايه خود و هيچ زمينى بر روى خويش سخنگويى صادقتر از ابوذر نديده است...» | متن كتاب با ترجمه ابوذر غفارى صحابه بزرگوار پيامبر (ص) و على(ع) شروع شده است. به اين ترتيب كه: «جندب بن جنادة بن سفيان بن عبيد بن حرام بن غفار، كه به سال (32 31 هجرى) در زمان عثمان، در «ربذه» درگذشت و ابنمسعود بر جنازه او نماز گزارد. ابوذر از صحابه پيامبر (ص) و يكى از اركان چهارگانه بوده است. پيامبر (ص) دربارهاش فرمود: «هيچ درختى در سايه خود و هيچ زمينى بر روى خويش سخنگويى صادقتر از ابوذر نديده است...» | ||
از آن جايى كه بناى مؤلف | از آن جايى كه بناى مؤلف در اين كتاب بر اختصارگويى در مورد اشخاص بوده، مطالب پيرامون هر شخصيت را به صورت كوتاه بيان داشته و مطالب اشخاص معروف از صحابه را در حدود يك تا دو صفحه بيان داشته و اصحاب غير مشهور يا ذكر نشدهاند و يا اين كه به چند سطر در مورد آنها بسنده شده است. | ||
همانند اين كه درباره شخصى مثل سعد ابىوقاص دو صفحه تمام مطالب به خواننده ارائه نكردهاند و وقتى به شخصيتى؛ همانند؛ ذعلب يمانى را در چند سطر گزارش كردهاند: «ذعلب يمانى، از اصحاب على(ع) شيوا و رسا سخن مىگفت. هم اوست كه به على(ع) گفت: آيا پروردگارت را ديدهاى و على فرمود: «واى بر تو اى ذعلب من آن نيم كه خدايى را كه نديدهام، پرستش كنم» و ذعلب گفت: «چگونه او را ديدهاى على(ع) فرمود: «چشمان به ديدن جسمانى ببيندش ولى دلها به حقيقت ايمان او را توانند ديد». | همانند اين كه درباره شخصى مثل سعد ابىوقاص دو صفحه تمام مطالب به خواننده ارائه نكردهاند و وقتى به شخصيتى؛ همانند؛ ذعلب يمانى را در چند سطر گزارش كردهاند: «ذعلب يمانى، از اصحاب على(ع) شيوا و رسا سخن مىگفت. هم اوست كه به على(ع) گفت: آيا پروردگارت را ديدهاى و على فرمود: «واى بر تو اى ذعلب من آن نيم كه خدايى را كه نديدهام، پرستش كنم» و ذعلب گفت: «چگونه او را ديدهاى على(ع) فرمود: «چشمان به ديدن جسمانى ببيندش ولى دلها به حقيقت ايمان او را توانند ديد». |
ویرایش