۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
'''تاريخ بيهق'''، تأليف ابوالحسن، [[بیهقی، علی بن زید|على بن زيد بيهقى]]، مشهور به ابن فندق(متوفاى 565ق)، با موضوع تاريخ و جغرافياى بيهق، به زبان فارسى است. اين اثر، حاوى نكات ارزشمندى در باب تاريخ و جغرافياى مشرق ايران در عصر غزنويان و سلجوقيان است و از آنجا كه برخى از اين اطلاعات در ديگر آثار آن دوران نيامده، اين كتاب، از اهميت ويژهاى برخوردار است. | '''تاريخ بيهق'''، تأليف ابوالحسن، [[بیهقی، علی بن زید|على بن زيد بيهقى]]، مشهور به ابن فندق(متوفاى 565ق)، با موضوع تاريخ و جغرافياى بيهق، به زبان فارسى است. اين اثر، حاوى نكات ارزشمندى در باب تاريخ و جغرافياى مشرق ايران در عصر غزنويان و سلجوقيان است و از آنجا كه برخى از اين اطلاعات در ديگر آثار آن دوران نيامده، اين كتاب، از اهميت ويژهاى برخوردار است. | ||
[[بهار، محمدتقی|ملك الشعراى بهار]] | [[بهار، محمدتقی|ملك الشعراى بهار]] در باره اين كتاب مىنويسد: «تاريخ بيهق، يكى از كتب بسيار مفيد و سودمند فارسى است كه نظيرش از دو الى سه تجاوز نمىكند، چه از حيث سبك و اسلوب و چه از حيث ثقه بودن و چه از حيث پر بودن از مطالب تاريخى و ادبى و علمى بسيار مفيد كه در عالم خود بىنظير است.» | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب، با مقدمهاى به قلم مصحح كتاب، [[بهمنیار، احمد|احمد بهمنيار]] | كتاب، با مقدمهاى به قلم مصحح كتاب، [[بهمنیار، احمد|احمد بهمنيار]] آغاز شده است. پس از آن، مقدمه ديگرى به قلم محمد بن عبدالوهاب قزوينى در شرح زندگى مؤلف و آثار او آمده است. متن كتاب، از ابواب و فصول متعدد تشكيل شده است. | ||
نويسنده، افزون بر مشاهدات و شنيدههاى شخصى، به تعدادى از اسناد كهن و منابع مختلف ناشناخته مراجعه كرده است؛ ازاينرو، اين كتاب، داراى اهميت تاريخى فراوانى است. نثر كتاب، بر خلاف كتابهايى چون مقامات حميدى و تاريخ وصاف كه آراسته به صنايع بديعىاند، از سادگى و ايجاز و پختگى برخوردار است. | نويسنده، افزون بر مشاهدات و شنيدههاى شخصى، به تعدادى از اسناد كهن و منابع مختلف ناشناخته مراجعه كرده است؛ ازاينرو، اين كتاب، داراى اهميت تاريخى فراوانى است. نثر كتاب، بر خلاف كتابهايى چون مقامات حميدى و تاريخ وصاف كه آراسته به صنايع بديعىاند، از سادگى و ايجاز و پختگى برخوردار است. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
كتاب، هر چند به لحاظ عنوان، در شمار تاريخهاى محلى محسوب مىشود، اما از نظر محتوا داراى جامعيتى است كه حدود آن را فراتر از تواريخ محلى مىنماياند. بيهق، نام قديم ناحيهاى از ولايت خراسان بوده كه سبزوار كنونى شهر عمدهى آن بوده است. در كتاب تاريخ بيهق، نه تنها تاريخ و جغرافياى اين ناحيه از ايران مورد بررسى قرار گرفته، بلكه به شرح احوال و آثار و انساب اهل علم و ادب، دولتمردان، بزرگان، سادات و خاندانهاى برگزيدهاى كه به ناحيه بيهق منسوب بودهاند نيز پرداخته شده است. | كتاب، هر چند به لحاظ عنوان، در شمار تاريخهاى محلى محسوب مىشود، اما از نظر محتوا داراى جامعيتى است كه حدود آن را فراتر از تواريخ محلى مىنماياند. بيهق، نام قديم ناحيهاى از ولايت خراسان بوده كه سبزوار كنونى شهر عمدهى آن بوده است. در كتاب تاريخ بيهق، نه تنها تاريخ و جغرافياى اين ناحيه از ايران مورد بررسى قرار گرفته، بلكه به شرح احوال و آثار و انساب اهل علم و ادب، دولتمردان، بزرگان، سادات و خاندانهاى برگزيدهاى كه به ناحيه بيهق منسوب بودهاند نيز پرداخته شده است. | ||
بيهقى، در اولين فصل كتاب، به اهميت تاريخ و فوايد آن پرداخته است. او معتقد است كه تواريخ، خزاين اسرار امور است و در آن، عبر و مواعظ و نصايح نهفته است. او، در اهميت اين علم و فوايد آن، كمتر نكتهاى را فرو گذاشته است؛ بهطورى كه مرحوم [[زرینکوب، عبدالحسین|زرينكوب]] | بيهقى، در اولين فصل كتاب، به اهميت تاريخ و فوايد آن پرداخته است. او معتقد است كه تواريخ، خزاين اسرار امور است و در آن، عبر و مواعظ و نصايح نهفته است. او، در اهميت اين علم و فوايد آن، كمتر نكتهاى را فرو گذاشته است؛ بهطورى كه مرحوم [[زرینکوب، عبدالحسین|زرينكوب]] معتقد است: «در باره فوايد تاريخ و هدفهاى تجربى و علمى آن، آنچه ابن فندق آورده است، شايد خلاصه جامعى باشد از تمام ملاحظات مسلمين در اين باب». | ||
بيهقى، علم تاريخ را با همه فوايد آن نه تنها سهل التناول، بلكه لذتبخش دانسته و عقيده دارد كه: «علم تواريخ، علمى لذيذ است و مقبول... چنانكه چشم را از نگريستن در صورتهاى نيكو كمالى است، سمع را در شنيدن تواريخ و اخبار كمالى است». | بيهقى، علم تاريخ را با همه فوايد آن نه تنها سهل التناول، بلكه لذتبخش دانسته و عقيده دارد كه: «علم تواريخ، علمى لذيذ است و مقبول... چنانكه چشم را از نگريستن در صورتهاى نيكو كمالى است، سمع را در شنيدن تواريخ و اخبار كمالى است». | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
آخرين فصل كتاب، خاتمهاى است كه در آن، مذمت دنيا با نقل حكاياتى مورد تأكيد قرار گرفته و در آخر، معايب دنيا در ده وجه با نقل اشعار عربى بيان شده است. | آخرين فصل كتاب، خاتمهاى است كه در آن، مذمت دنيا با نقل حكاياتى مورد تأكيد قرار گرفته و در آخر، معايب دنيا در ده وجه با نقل اشعار عربى بيان شده است. | ||
راجع به ويژگىهاى نثر كتاب تاريخ بيهق، [[بهمنیار، احمد|احمد بهمنيار]] | راجع به ويژگىهاى نثر كتاب تاريخ بيهق، [[بهمنیار، احمد|احمد بهمنيار]] عقيده دارد كه: «تاريخ بيهق، به نثر ساده نوشته شده و انشاء آن با وجود متوسط بودن، از مزايا و محسنات لفظى و معنوى كه خاص مؤلفات قرن چهارم تا هفتم است، بهره و نصيب كافى دارد و از خصايص انشايى كه در آن ديده مىشود، يكى اين است كه مؤلف سالهاى وقايع را به عربى نوشته و در انساب طوايف و اشخاص نيز غالباً براى اختصار يا احتراز از تكرار، به عبارات عربى متوسل شده و از به هم آميختن جملههاى فارسى و تازى، نثرى ملمع به وجود آورده است، ليكن ساير مطالب را به فارسى يكدست نوشته و سبك تحرير او در اين قسمت، پسنديده و در تاريخنويسى قابل پيروى و تقليد است.» | ||
در هر صورت اين نكته را نمىتوان انكار كرد كه نثر تاريخ بيهق سرشار از لغات و اصطلاحات و اشعار عربى است. [[صفا، ذبیح الله|ذبيح الله صفا]]، در اين مورد مىگويد: «اين كتاب، اگرچه از حيث لغات و تركيبات عربى وافرى كه در آن به كار رفته از ديگر كتب هم عصر خود تمايز دارد، ليكن بههرحال نثرى روان و پخته و بسيار متين و استوار دارد.» | در هر صورت اين نكته را نمىتوان انكار كرد كه نثر تاريخ بيهق سرشار از لغات و اصطلاحات و اشعار عربى است. [[صفا، ذبیح الله|ذبيح الله صفا]]، در اين مورد مىگويد: «اين كتاب، اگرچه از حيث لغات و تركيبات عربى وافرى كه در آن به كار رفته از ديگر كتب هم عصر خود تمايز دارد، ليكن بههرحال نثرى روان و پخته و بسيار متين و استوار دارد.» | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
كتاب تاريخ بيهق را [[بهمنیار، احمد|احمد بهمنيار]] | كتاب تاريخ بيهق را [[بهمنیار، احمد|احمد بهمنيار]] بر اساس مقابله دو نسخه عكسى از آن، تصحيح نموده و همراه با تعليقاتى بسيار سودمند منتشر ساخته است. بهمنيار، با كمال دقتى كه در مقابله نسخ و تصحيح متن تاريخ بيهق به كار برده، نسخهاى منقح از اين كتاب ارزشمند را در اختيار اهل فضل قرار داده است. در انتهاى اثر، دو بخش به قلم مصحح، به متن اثر افزوده گشته است. تعليقاتى كه بهمنيار در باب بعضى از موضوعات مندرج در پارهاى صفحات كتاب نوشته، علاوه بر آنكه در ابهامزدايى از برخى موارد مبهم مؤثر بوده، در تكميل اطلاعات هم مفيد واقع مىشوند. علاوه بر تعليقات ياد شده در صفحات متعدد، ذيل عنوان «شرح و توضيح بعضى از كلمات و عبارات، به ترتيب حروف تهجى»، بعضى لغات و اسامى را از جنبههاى گوناگون ادبى و تاريخى و جغرافيايى مورد توجه قرار داده و بهويژه توضيحات جغرافيايى وى بسيار مغتنم است. در پايان كتاب نيز فهرست مطالب كتاب آمده است. | ||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش