۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
مسائل و مصائبى؛ مانند ناامنى پديد آمده از فوت سلطان عصر، بيمارى عمومى، هجرت از وطن مأنوف، دورى از اولاد و... كه مصنف در خاتمه به تلخى از آنها ياد مىكند. | مسائل و مصائبى؛ مانند ناامنى پديد آمده از فوت سلطان عصر، بيمارى عمومى، هجرت از وطن مأنوف، دورى از اولاد و... كه مصنف در خاتمه به تلخى از آنها ياد مىكند. | ||
مؤلف | مؤلف وجه تسميه اين كتاب را جامعيت آن بر افكار الهى و نقد آنها بيان مىكند. | ||
به خصوص نقد آرائى كه متعلق است به حواشى به كتاب شرح جديد قوشجى بر كتاب تجريد الاعتقاد خواجه. او در اين مورد مىگويد: «و لاشتماله على جميع الافكار الالهية و نقدها سيما مع ما تعلق بالشرح الجديد للتجريد من الحواشى سميته بجامع الافكار و ناقد الانظار». | به خصوص نقد آرائى كه متعلق است به حواشى به كتاب شرح جديد قوشجى بر كتاب تجريد الاعتقاد خواجه. او در اين مورد مىگويد: «و لاشتماله على جميع الافكار الالهية و نقدها سيما مع ما تعلق بالشرح الجديد للتجريد من الحواشى سميته بجامع الافكار و ناقد الانظار». | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
مقدمه اول: در اين مقدمه آراء اشاعره را در ترجّح مساوى و مرجوح، رد مىكند. | مقدمه اول: در اين مقدمه آراء اشاعره را در ترجّح مساوى و مرجوح، رد مىكند. | ||
مقدمۀ دوم: در مقدمه دوم مؤلف | مقدمۀ دوم: در مقدمه دوم مؤلف قاعدۀ ما لم يجب لم يوجد را اثبات مىكند. | ||
مقدمۀ سوم: مؤلف | مقدمۀ سوم: مؤلف در مقدمه سوم كه مفصلتر است، موجود شدن ممكن را بدون علت يا به اولويت ذاتى و يا خارجى مورد نقد قرار مىدهد و اثبات مىكند كه هر ممكن نياز به علتى دارد. | ||
مقالۀ اول: مؤلف | مقالۀ اول: مؤلف در مقاله اول واجب الوجود لذاته را به سه مسلك كه مسلك حكماء، متكلمين و مسلك اهل كشف مىباشد، اثبات مىكند. | ||
مسلك حكماء: حكماء به چهار برهان واجب الوجود را اثبات مىكنند كه عبارتند از: | مسلك حكماء: حكماء به چهار برهان واجب الوجود را اثبات مىكنند كه عبارتند از: | ||
1- برهان وجوب و امكان: مؤلف | 1- برهان وجوب و امكان: مؤلف اين برهان را به 22 تقرير بيان كرده و از ايرادات و شبهات موجود در آن جواب مىدهند. | ||
2- استدلال به مجرد امكان وقوعى: كه مؤلف | 2- استدلال به مجرد امكان وقوعى: كه مؤلف اين برهان را قبول نمىكنند. | ||
3- برهان حركت: مؤلف | 3- برهان حركت: مؤلف براى اثبات واجب الوجود، يك بار به مطلق حركت استدلال مىكند و بار ديگر به حركت افلاك كه اين طريق را به سه تقرير بيان و ايرادات آنها را ذكر و نقد مىكنند. | ||
4- برهان انفسى: مؤلف | 4- برهان انفسى: مؤلف به دو طريق، از نفس ناطقه براى اثبات واجب الوجود استدلال كرده و آنها را نقد مىكند. | ||
در مسلك دوم كه مسلك متكلمين مىباشد، براى اثبات واجب الوجود، از دو راه استدلال مىكنند. راه اول برهان حدوث است كه مؤلف | در مسلك دوم كه مسلك متكلمين مىباشد، براى اثبات واجب الوجود، از دو راه استدلال مىكنند. راه اول برهان حدوث است كه مؤلف ايرادها و تقريرى خالى از اشكال از اين برهان را بيان مىكنند. طريق دوم هم برهان امكان مىباشد. | ||
مؤلف | مؤلف در مسلك سوم كه همان مسلك اهل كشف است، براى اثبات واجب الوجود؛ مثل آنها به وجود صرف استدلال كرده و در آخر اين دليل را رد مىكند، زيرا قائل است نظر آنها مبتنى است بر وحدت وجود كه مخالف عقل است! | ||
مقالۀ دوم: اين مقاله از دو باب تشكيل يافته است، يكى در مورد صفات ثبوتيه و ديگرى در مورد صفات سلبيه. | مقالۀ دوم: اين مقاله از دو باب تشكيل يافته است، يكى در مورد صفات ثبوتيه و ديگرى در مورد صفات سلبيه. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
باب اول در صفات ثبوتيه: اين باب 8 فصل دارد كه عبارتند از: | باب اول در صفات ثبوتيه: اين باب 8 فصل دارد كه عبارتند از: | ||
فصل اول: در اين فصل قدرت الهى ثابت و آراء متكلمين و حكماء مورد بحث و بررسى واقع شده است. مؤلف | فصل اول: در اين فصل قدرت الهى ثابت و آراء متكلمين و حكماء مورد بحث و بررسى واقع شده است. مؤلف ذيل همين بحث يكى از مسائل مهم كلامى؛ يعنى حدوث عالم را نيز مطرح و آراء مختلف را در اين مورد به تفصيل ذكر و بررسى مىكند، همچنين از كيفيت ربط حادث به قديم كه يكى از مباحث دقيق كلامى و حكمى است، بحث مىكند. | ||
مؤلف | مؤلف در ذيل مباحث قدرت بحثى مفصل در مورد اختيار و ارادۀ انسان، همراه با آراء و نظرات اشاعره و معتزله بيان نموده و آنها را مورد نقادى قرار مىدهد. | ||
او تقريرهاى مختلفى از امر بين الامرين بيان نموده و نظريۀ حق را در مورد آن ذكر مىكند. | او تقريرهاى مختلفى از امر بين الامرين بيان نموده و نظريۀ حق را در مورد آن ذكر مىكند. | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
بحث اول: اثبات علم حق تعالى به ذات خويش و ديگر موجودات. | بحث اول: اثبات علم حق تعالى به ذات خويش و ديگر موجودات. | ||
مؤلف | مؤلف در اين بحث نيز همچون بحثهاى ديگر كتاب، ابتدا آراء و انظار ديگران را بيان و سپس به طور مفصل آنها را مورد بحث و بررسى و گاه نقد قرار مىدهد. | ||
بحث دوم در كيفيت علم حق تعالى به اشياء مىباشد. از آن جا كه اين بحث يكى از قديمىترين بحثهاى الهيات است، مؤلف | بحث دوم در كيفيت علم حق تعالى به اشياء مىباشد. از آن جا كه اين بحث يكى از قديمىترين بحثهاى الهيات است، مؤلف آراء تمام حكماء را به ترتيب از افلاطون، فرفوريوس، تالس و...تا حكماء و متكلمين اسلامى؛ همچون شيخ، بهمنيار، اشاعره، معتزله و... بيان كرده و ايرادات سخن آنها را روشن نموده و در نهايت نظر خود را در كيفيت علم حق تعالى به اشياء بيان مىكند. | ||
فصل سوم در اثبات حيات خداوند سبحان است. مؤلف | فصل سوم در اثبات حيات خداوند سبحان است. مؤلف در اين فصل حقيقت حيات را بيان نموده و نظرات خود و آراء متكلمين و حكماء را در اين باره ذكر مىكند. | ||
مؤلف | مؤلف در ادامۀ اين فصل از عينيت صفات با ذات بحث نموده و آراء قائلين به زيادت صفات بر ذات را نقد مىكند. | ||
فصل چهارم كه در اثبات ارادۀ حضرت حق تعالى است، همچون فصول قبلى نظر اشاعره و معتزله و ديگر متكلمين را بيان و نقد كرده و نظر شيعه را ذكر نموده و به اشكالهاى آنها جواب مىدهد. | فصل چهارم كه در اثبات ارادۀ حضرت حق تعالى است، همچون فصول قبلى نظر اشاعره و معتزله و ديگر متكلمين را بيان و نقد كرده و نظر شيعه را ذكر نموده و به اشكالهاى آنها جواب مىدهد. | ||
فصل پنجم: در اثبات سمع و بصر الهى است. مؤلف | فصل پنجم: در اثبات سمع و بصر الهى است. مؤلف رأى متكلمين اسلامى در حقيقت سمع و بصر را بيان كرده و علت عدم اطلاق شام و ذائقه بر حضرت حق را ذكر نموده و از عينيت و زيادت صفت سمع و بصر در حضرت حق بحث مىكند. | ||
فصل ششم: اثبات كلام حضرت حق نزد اديان و مذاهب مختلف. از قديم الايام در مورد حقيقت كلام و تكلم حضرت حق بحث بوده و هر كس تكلم الهى را به نحوى تاويل مىكرده است. مؤلف | فصل ششم: اثبات كلام حضرت حق نزد اديان و مذاهب مختلف. از قديم الايام در مورد حقيقت كلام و تكلم حضرت حق بحث بوده و هر كس تكلم الهى را به نحوى تاويل مىكرده است. مؤلف در اين فصل، آراء و تاويلات مختلف را در اين زمينه بيان و آنها را مورد نقد و بررسى قرار مىدهد. مؤلف در ادامه از قرآن و حقيقت وحى الهى و كيفيت كلام الهى بودن قرآن بحث مىكند. | ||
فصل هفتم در اثبات صفت صدق مىباشد. مؤلف | فصل هفتم در اثبات صفت صدق مىباشد. مؤلف در اين فصل با استناد به ادلۀ عقلى و گاه نقلى در مورد خداوند كذب را محال مىداند. سپس بحث مىكند كه آيا لزوم صدق در كلام نفسى هم هست يا اختصاص به كلام لفظى دارد. | ||
در فصل هشتم آخرين صفت ثبوتى كه مؤلف | در فصل هشتم آخرين صفت ثبوتى كه مؤلف براى خداوند اثبات مىكند، صفت سرمديت و بقاء حضرت حق مىباشد. عمده مطالب اين فصل به نقد كلام اشاعره در زيادت صفت بقاء بر ذات حضرت حق اختصاص يافته است. | ||
باب دوم، در رابطه با صفات سلبيۀ خداوند است كه خود از چهار فصل به شرح زير تشكيل يافته: | باب دوم، در رابطه با صفات سلبيۀ خداوند است كه خود از چهار فصل به شرح زير تشكيل يافته: | ||
فصل اول: نفى تركيب از حضرت حق تعالى. مؤلف | فصل اول: نفى تركيب از حضرت حق تعالى. مؤلف در اين فصل طى سه بحث تركيب حضرت حق از وجود و ماهيت، تركيب از ذات و صفات و تركيب از اجزاء خارجيه و عقليه را نفى مىكند و با براهين متعدد توحيد حضرت بارى تعالى را اثبات مىكند. | ||
فصل دوم: نفى شريك از حضرت حق جل جلاله. در اين فصل براهين وحدت واجب الوجود را بيان كرده و به شبهات آن جواب مىدهد. | فصل دوم: نفى شريك از حضرت حق جل جلاله. در اين فصل براهين وحدت واجب الوجود را بيان كرده و به شبهات آن جواب مىدهد. | ||
مؤلف | مؤلف براى اثبات وحدت واجب الوجود 22 برهان اقامه نموده است. | ||
فصل سوم: نفى جوهريت حضرت حق. در اين فصل مؤلف | فصل سوم: نفى جوهريت حضرت حق. در اين فصل مؤلف اثبات مىكند كه حضرت حق جوهر نيست، گرچه نزد متكلمين اطلاق جوهر بر او شرعا جايز است. | ||
فصل چهارم: عدم محل بودن حضرت حق بر حوادث. مؤلف | فصل چهارم: عدم محل بودن حضرت حق بر حوادث. مؤلف در اين فصل آراء متكلمين را در محل حوادث بودن حضرت حق بيان كرده و آنها را مورد نقد قرار مىدهد. | ||
==ويژگىها و معايب كتاب== | ==ويژگىها و معايب كتاب== | ||
1-ناهمگونى قسمت اول و دوم كتاب: مؤلف | 1-ناهمگونى قسمت اول و دوم كتاب: مؤلف در آغاز كتاب، ظاهرا قصد داشته كه موضوعات كلامى و حكمى را به تفصيل مورد بررسى قرار دهد. | ||
به طورى كه 330 صفحه از كتاب تنها به بحث قدرت اختصاص يافته است و 350 صفحۀ آن به بحث علم پرداخته است. اين دو بحث به تنهايى حدود 60 درصد از حجم كتاب را دربر گرفته و از بقيۀ صفات ثبوتيه و صفات سلبيه تنها در 250 صفحه بحث شده است. شايد اين ناهمگونى معلول مصائبى است كه مؤلف | به طورى كه 330 صفحه از كتاب تنها به بحث قدرت اختصاص يافته است و 350 صفحۀ آن به بحث علم پرداخته است. اين دو بحث به تنهايى حدود 60 درصد از حجم كتاب را دربر گرفته و از بقيۀ صفات ثبوتيه و صفات سلبيه تنها در 250 صفحه بحث شده است. شايد اين ناهمگونى معلول مصائبى است كه مؤلف به آنها گرفتار شده است و در خاتمه به آنها اشاره مىكند «و قد وقع اتمامه فى اول يوم من شهر الربيع الاول من شهور سنة 1193 من الهجرة المباركة النبوية و قد كان ذلك عند تراكم الهموم و الاحزان و تفاقم الغموم و الاشجان و فرط الملال و ضيق البال من هجوم المصائب و المحن و تواتر النوائب و الفتن...»[1] | ||
2-برهانى بودن شيوۀ نراقى: مؤلف | 2-برهانى بودن شيوۀ نراقى: مؤلف در اكثر مباحث و موضوعات براى اثبات مطالب به برهان استناد نموده است. او بيش از همۀ روشهاى فلسفى به روش مشاء تمايل دارد و از [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] و پيروان او مطالب بيشترى نقل مىكند و از آنها با القابى فاخر ياد مىنمايد. | ||
3-عدم توجه به حكمت متعاليه: گرچه نراقى بعد از صدر المتألهين مىزيست و از آراء و عقائد او هم اطلاع داشت؛ ولى كمتر از ديگر حكما به اين حكيم توجه داشته است. | 3-عدم توجه به حكمت متعاليه: گرچه نراقى بعد از صدر المتألهين مىزيست و از آراء و عقائد او هم اطلاع داشت؛ ولى كمتر از ديگر حكما به اين حكيم توجه داشته است. | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
اين اثر براى اولينبار در سال 1423ق توسط انتشارات حكمت در تهران با تصحيح و مقدمۀ آقاى مجيد هادىزاده در دو جلد و 517 صفحه+681 صفحه به چاپ رسيد. | اين اثر براى اولينبار در سال 1423ق توسط انتشارات حكمت در تهران با تصحيح و مقدمۀ آقاى مجيد هادىزاده در دو جلد و 517 صفحه+681 صفحه به چاپ رسيد. | ||
اين نسخه مشتمل است، بر مقدمهاى كوتاه در مورد مؤلف | اين نسخه مشتمل است، بر مقدمهاى كوتاه در مورد مؤلف و محتويات كتاب، فهرست آيات، فهرست احاديث، فهرست اعلام، فهرست اسماء فرق و جماعات، فهرست اسماء كتب، فهرست اشعار و فهرست مطالب كه در آن همۀ مباحث به صورت تفصيلى فهرست شدهاند. | ||
(1)-ص 598. | (1)-ص 598. |
ویرایش