پرش به محتوا

ترجمه جلد دوازدهم بحار الانوار (مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ':ت' به ': ت'
جز (جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا (')
جز (جایگزینی متن - ':ت' به ': ت')
خط ۶۷: خط ۶۷:
#:أ- ولادت و وفات و نام‌ها و القاب.
#:أ- ولادت و وفات و نام‌ها و القاب.
#:ب- تصريح بامامت آن جناب.
#:ب- تصريح بامامت آن جناب.
#:ت- عجزات امام جواد عليه السلام.
#: ت- عجزات امام جواد عليه السلام.
#:ث- ازدواج با ام الفضل و آنچه در اين مجلس اتفاق افتاد.
#:ث- ازدواج با ام الفضل و آنچه در اين مجلس اتفاق افتاد.
#:ج- فضائل و مناقب امام عليه السلام و اشاره‌اى به زندگى خلفاى ستمگر آن زمان شده است. چنانچه در اختصاص مفيد- ص 102- آمده است، على بن ابراهيم از پدر خود نقل كرد كه گفت پس از فوت حضرت رضا (ع)، به مكه رفتيم و خدمت حضرت جواد(ع) رسيديم، گروهى از شيعيان آمده بودند از نواحى مختلف تا از نزديك امام جواد(ع) را زيارت كنند. در اين موقع عمويش عبداللَّه بن موسى كه پير مرد مسنى بود با شخصيت وارد شد، لباس‌هاى خشن و زبر در تن داشت و اثر سجده در پيشانى او آشكار بود نشست. حضرت جواد(ع) كه پيراهنى عالى و ردائى قشنگ بر تن داشت و كفشهايى نو پوشيده بود، وارد شد. عبداللَّه بن موسى عمويش از جاى حركت كرد و به استقبال او رفت، پيشانيش را بوسيد، تمام شيعيان به احترام امام از جاى حركت كردند، آن جناب روى صندلى نشستند، مردم به خاطر سن كم حضرت يك ديگر را نگاه مى‌كردند. يكى از حاضرين رو به عموى امام(ع) نموده گفت: آقا اگر شخصى با حيوانى جمع شد چه بايد كرد؟ جواب داد دست او را قطع مى‌كنند و حد نيز بر او جارى مى‌شود. حضرت جواد(ع) خشمگين شده، نگاهى به عموى خود نموده فرمودند: عمو جان از خدا بترس اين كار خيلى سخت است كه در روز قيامت به پيشگاه پروردگار بايستي از تو بازخواست كند كه چرا براى مردم فتوى دادى با اين كه اطلاع نداشتى. عمويش عرض كرد، سرورم مگر پدرت همين فرمايش را نفرموده بودند. حضرت جواد فرمودند: از پدرم پرسيدند مردى قبر زنى را شكافت و با آن زن جمع شد، فرمود بايد دست راستش قطع شود كه نبش قبر نموده و حد زنا نيز بر او جارى مى‌شود، زيرا احترام زن مرده و زنده يكسان است. عرض كرد صحيح مى‌فرمائيد، سرورم من استغفار و توبه مي‌كنم. مردم در شگفت شدند، عرض كردند اجازه مى‌فرمائيد سؤال بكنيم، فرمود: بگوئيد در يك مجلس از سى هزار مسأله پرسيدند جواب آنها را داد با اين كه نه ساله بود.
#:ج- فضائل و مناقب امام عليه السلام و اشاره‌اى به زندگى خلفاى ستمگر آن زمان شده است. چنانچه در اختصاص مفيد- ص 102- آمده است، على بن ابراهيم از پدر خود نقل كرد كه گفت پس از فوت حضرت رضا (ع)، به مكه رفتيم و خدمت حضرت جواد(ع) رسيديم، گروهى از شيعيان آمده بودند از نواحى مختلف تا از نزديك امام جواد(ع) را زيارت كنند. در اين موقع عمويش عبداللَّه بن موسى كه پير مرد مسنى بود با شخصيت وارد شد، لباس‌هاى خشن و زبر در تن داشت و اثر سجده در پيشانى او آشكار بود نشست. حضرت جواد(ع) كه پيراهنى عالى و ردائى قشنگ بر تن داشت و كفشهايى نو پوشيده بود، وارد شد. عبداللَّه بن موسى عمويش از جاى حركت كرد و به استقبال او رفت، پيشانيش را بوسيد، تمام شيعيان به احترام امام از جاى حركت كردند، آن جناب روى صندلى نشستند، مردم به خاطر سن كم حضرت يك ديگر را نگاه مى‌كردند. يكى از حاضرين رو به عموى امام(ع) نموده گفت: آقا اگر شخصى با حيوانى جمع شد چه بايد كرد؟ جواب داد دست او را قطع مى‌كنند و حد نيز بر او جارى مى‌شود. حضرت جواد(ع) خشمگين شده، نگاهى به عموى خود نموده فرمودند: عمو جان از خدا بترس اين كار خيلى سخت است كه در روز قيامت به پيشگاه پروردگار بايستي از تو بازخواست كند كه چرا براى مردم فتوى دادى با اين كه اطلاع نداشتى. عمويش عرض كرد، سرورم مگر پدرت همين فرمايش را نفرموده بودند. حضرت جواد فرمودند: از پدرم پرسيدند مردى قبر زنى را شكافت و با آن زن جمع شد، فرمود بايد دست راستش قطع شود كه نبش قبر نموده و حد زنا نيز بر او جارى مى‌شود، زيرا احترام زن مرده و زنده يكسان است. عرض كرد صحيح مى‌فرمائيد، سرورم من استغفار و توبه مي‌كنم. مردم در شگفت شدند، عرض كردند اجازه مى‌فرمائيد سؤال بكنيم، فرمود: بگوئيد در يك مجلس از سى هزار مسأله پرسيدند جواب آنها را داد با اين كه نه ساله بود.
خط ۷۳: خط ۷۳:
#:أ- ولادت امام(ع) و نام‌ها و كنيه و لقبهاى آن جناب.
#:أ- ولادت امام(ع) و نام‌ها و كنيه و لقبهاى آن جناب.
#:ب- تصريح به امامت آن جناب.
#:ب- تصريح به امامت آن جناب.
#:ت- معجزات و اخلاق و رفتار شايسته امام(ع) است، چنانچه در اعلام الورى- ص 343- سيد ابوطالب محمّد بن حسين حسينى گرگانى از پدر خود حسين بن حسن... از ابوهاشم جعفرى نقل كرد كه گفت: در مدينه بودم كه بغاء (يكى از سپهداران متوكل) در جستجوى اعراب بود، لشكر به مدينه رسيد، حضرت هادى(ع) فرمود: برويم ببينيم اين سپهدار ترك چگونه صف آرائى كرده است. بيرون شديم ايستاديم تا سپاه آمد، مردى از ترك‌ها از كنار ما گذشت، حضرت هادى(ع) با او به زبان تركى صحبت كرد مرد ترك از اسب پياده شد و سم مركب سوارى امام را بوسيد. من او را قسم دادم كه اين مرد به تو چه گفت. از من پرسيد اين مرد پيامبر است؟ گفتم: نه، گفت: مرا بنامى صدا زد كه در كودكى آن نام را بر من گذاشته بودند، در سرزمين ترك و كسى تا اين ساعت از آن نام اطلاع نداشت.
#: ت- معجزات و اخلاق و رفتار شايسته امام(ع) است، چنانچه در اعلام الورى- ص 343- سيد ابوطالب محمّد بن حسين حسينى گرگانى از پدر خود حسين بن حسن... از ابوهاشم جعفرى نقل كرد كه گفت: در مدينه بودم كه بغاء (يكى از سپهداران متوكل) در جستجوى اعراب بود، لشكر به مدينه رسيد، حضرت هادى(ع) فرمود: برويم ببينيم اين سپهدار ترك چگونه صف آرائى كرده است. بيرون شديم ايستاديم تا سپاه آمد، مردى از ترك‌ها از كنار ما گذشت، حضرت هادى(ع) با او به زبان تركى صحبت كرد مرد ترك از اسب پياده شد و سم مركب سوارى امام را بوسيد. من او را قسم دادم كه اين مرد به تو چه گفت. از من پرسيد اين مرد پيامبر است؟ گفتم: نه، گفت: مرا بنامى صدا زد كه در كودكى آن نام را بر من گذاشته بودند، در سرزمين ترك و كسى تا اين ساعت از آن نام اطلاع نداشت.
#:ث- بخش چهارم رفتار خلفاى زمان با امام هادى(ع) و تاريخ شهادت آن جناب.
#:ث- بخش چهارم رفتار خلفاى زمان با امام هادى(ع) و تاريخ شهادت آن جناب.
#:ج- شرح حال اصحاب و ياران امام على النقى(ع).
#:ج- شرح حال اصحاب و ياران امام على النقى(ع).
خط ۸۰: خط ۸۰:
#:أ- ولادت و نام‌ها و نقش انگشترى و شرح حال مادر آن جناب.
#:أ- ولادت و نام‌ها و نقش انگشترى و شرح حال مادر آن جناب.
#:ب- تصريح به امامت حضرت عسكرى(ع) شده است.
#:ب- تصريح به امامت حضرت عسكرى(ع) شده است.
#:ت- به معجزات و مناقب [[امام عسكرى(ع)]] پرداخته شده است.
#: ت- به معجزات و مناقب [[امام عسكرى(ع)]] پرداخته شده است.
#ث- دربردارنده‌ى اختلاق پسنديده و قسمت‌هاى حساس زندگى آن جناب و شرح وقايعى كه با خلفاى زمان خود داشت و شرح احوال اصحاب و اهل زمان امام(ع) مى‌باشد.
#ث- دربردارنده‌ى اختلاق پسنديده و قسمت‌هاى حساس زندگى آن جناب و شرح وقايعى كه با خلفاى زمان خود داشت و شرح احوال اصحاب و اهل زمان امام(ع) مى‌باشد.
#:ج- شهادت امام(ع) و رد كسانى كه منكر وفات آن جنابند، چنانچه در اقبال الاعمال مى‌نويسد: استاد مورد اعتماد محمّد بن جرير طبرى شيعه در كتاب تعريف و محمّد بن هارون تلعكبرى و حسين بن مهران خطيب و مفيد در مولد النبى و الاوصياء و شيخ در تهذيب و حسين بن خزيمه و نصر بن على جهضمى در كتاب مواليد و خشاب نيز در كتاب مواليد و ابن شهر آشوب در كتاب مواليد خود مي‌نويسند كه وفات مولاى ما حضرت عسكرى(ع) در هشتم ماه ربيع الاول بوده است.
#:ج- شهادت امام(ع) و رد كسانى كه منكر وفات آن جنابند، چنانچه در اقبال الاعمال مى‌نويسد: استاد مورد اعتماد محمّد بن جرير طبرى شيعه در كتاب تعريف و محمّد بن هارون تلعكبرى و حسين بن مهران خطيب و مفيد در مولد النبى و الاوصياء و شيخ در تهذيب و حسين بن خزيمه و نصر بن على جهضمى در كتاب مواليد و خشاب نيز در كتاب مواليد و ابن شهر آشوب در كتاب مواليد خود مي‌نويسند كه وفات مولاى ما حضرت عسكرى(ع) در هشتم ماه ربيع الاول بوده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش