پرش به محتوا

چهارده رساله: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،ه' به '، ه'
جز (جایگزینی متن - '،آ' به '، آ')
جز (جایگزینی متن - '،ه' به '، ه')
خط ۲۰۶: خط ۲۰۶:
فصل چهارم:
فصل چهارم:


در فصل چهارم به حقيقت مرگ اشاره مى‌شود براهين محكمى ارائه شده كه روح انسان در ذات خودش،هيچ‌گونه احتياجى به بدن و آلت ندارد ولى روح به‌واسطه اين آلت كسب كمال نموده و به سعادت ابدى رهنمون مى‌شود اگر آلت و ابزار فاعلى در حين كار بشكند فعل او از بين مى‌رود ولى حقيقت انسانى چنين نيست كه با نابودى بدن روح هم از بين برود بلكه روح باقى مى‌ماند.منتهى اگر در نشئه طبيعت كسب سعادت اخروى كرد در آن نشئه اخروى نيز سعادتمند خواهد بود ولى اگر خداى ناكرده با اين ابزار محبّت دنيا را بدست آورد و رضايت حقّ تعالى را از دست داد در آن سراى باقى بى‌كس و ياور خواهد بود و حسرت ابدى گريبانگير وى خواهد بود.
در فصل چهارم به حقيقت مرگ اشاره مى‌شود براهين محكمى ارائه شده كه روح انسان در ذات خودش، هيچ‌گونه احتياجى به بدن و آلت ندارد ولى روح به‌واسطه اين آلت كسب كمال نموده و به سعادت ابدى رهنمون مى‌شود اگر آلت و ابزار فاعلى در حين كار بشكند فعل او از بين مى‌رود ولى حقيقت انسانى چنين نيست كه با نابودى بدن روح هم از بين برود بلكه روح باقى مى‌ماند.منتهى اگر در نشئه طبيعت كسب سعادت اخروى كرد در آن نشئه اخروى نيز سعادتمند خواهد بود ولى اگر خداى ناكرده با اين ابزار محبّت دنيا را بدست آورد و رضايت حقّ تعالى را از دست داد در آن سراى باقى بى‌كس و ياور خواهد بود و حسرت ابدى گريبانگير وى خواهد بود.


فصل ششم:
فصل ششم:
خط ۲۴۹: خط ۲۴۹:
در فصل دوّم به سير روحانى نفس مى‌پردازد و براساس نقشۀ فوق به حركت خود ادامه مى‌دهد قبل از شروع به حركت به ذكر مقدّماتى مى‌پردازيم:
در فصل دوّم به سير روحانى نفس مى‌پردازد و براساس نقشۀ فوق به حركت خود ادامه مى‌دهد قبل از شروع به حركت به ذكر مقدّماتى مى‌پردازيم:
1-همانطوريكه عالم دوتاست عالم جسمانى و عالم روحانى، سيرو سفر نيز دوتاست جسمانى و روحانى.
1-همانطوريكه عالم دوتاست عالم جسمانى و عالم روحانى، سيرو سفر نيز دوتاست جسمانى و روحانى.
2-در سفر جسمانى،همراهى جسم و روح شرط است ولى در سفر روحانى فقط روح شرط است نه جسم.
2-در سفر جسمانى، همراهى جسم و روح شرط است ولى در سفر روحانى فقط روح شرط است نه جسم.
3-همانطوريكه سفر جسمانى دو پاى قوى مى‌خواهد براى سفر روحانى هم عقل و معرفت قوى لازم است.
3-همانطوريكه سفر جسمانى دو پاى قوى مى‌خواهد براى سفر روحانى هم عقل و معرفت قوى لازم است.
4-چنانكه در سفر جسمانى مقامات و منازل را بايد به ترتيب سپرى نمود تا به سر منزل مقصود رسيد در سفر روحانى هم مقامات و منازل را واحدا بعد واحد بايد طى كرد تا به مقام وحدت باريتعالى رسيد.
4-چنانكه در سفر جسمانى مقامات و منازل را بايد به ترتيب سپرى نمود تا به سر منزل مقصود رسيد در سفر روحانى هم مقامات و منازل را واحدا بعد واحد بايد طى كرد تا به مقام وحدت باريتعالى رسيد.
خط ۳۰۴: خط ۳۰۴:
فصل دهم:
فصل دهم:


باب دهم كه آخرين باب كتاب را تشكيل مى‌دهد به شرح فرق بيگانه از اسلام مى‌پردازد كه عبارتند از:يهوديان،نصارى،زردتشتيان،صابيان و فلاسفه همه يهوديان به حضرت موسى(ع)،هارون،يوشع ايمان دارند يهوديان منكر نسخ در احكام و بداء در امور تكوينى هستند و براين باورند كه خداى تعالى از روز ازل پروندۀ نظام هستى را بسته و هيچ چيزى قابل نسخ و تغيير نيست به نظر فخر بيشتر طوايف يهود مشبّهه‌اند.
باب دهم كه آخرين باب كتاب را تشكيل مى‌دهد به شرح فرق بيگانه از اسلام مى‌پردازد كه عبارتند از:يهوديان،نصارى،زردتشتيان،صابيان و فلاسفه همه يهوديان به حضرت موسى(ع)، هارون،يوشع ايمان دارند يهوديان منكر نسخ در احكام و بداء در امور تكوينى هستند و براين باورند كه خداى تعالى از روز ازل پروندۀ نظام هستى را بسته و هيچ چيزى قابل نسخ و تغيير نيست به نظر فخر بيشتر طوايف يهود مشبّهه‌اند.
گروه دوّم كه به نصارى معروف است مى‌گويند كه حضرت عيسى فرزند خداست و مصلوب شده است اين گروه خود 5 طايفه‌اند:
گروه دوّم كه به نصارى معروف است مى‌گويند كه حضرت عيسى فرزند خداست و مصلوب شده است اين گروه خود 5 طايفه‌اند:


خط ۵۰۴: خط ۵۰۴:
افلاك متحرّك بر وسط هستند چون حركات افلاك دورى مى‌باشند راست حركت نمى‌كنند.
افلاك متحرّك بر وسط هستند چون حركات افلاك دورى مى‌باشند راست حركت نمى‌كنند.
در بحث متحرّكات به عناصر چهارگانه اشاره كرده و تبديل آنها را بيان مى‌كند دربارۀ اجسام اثيرى گفته مى‌شود كه نه سبك‌اند و نه سنگين چون سبكى قوّتى است كه جسم را همواره از وسط بسوى بالا حركت مى‌دهد و سنگينى هم قوّتى است كه جسم را بسوى وسط مى‌كشاند و اجسام اثيرى كه همان افلاكند داراى چنين مشخّصاتى هستند بلكه حركت آنها بر وسط است آنهم به حركت مستدير.
در بحث متحرّكات به عناصر چهارگانه اشاره كرده و تبديل آنها را بيان مى‌كند دربارۀ اجسام اثيرى گفته مى‌شود كه نه سبك‌اند و نه سنگين چون سبكى قوّتى است كه جسم را همواره از وسط بسوى بالا حركت مى‌دهد و سنگينى هم قوّتى است كه جسم را بسوى وسط مى‌كشاند و اجسام اثيرى كه همان افلاكند داراى چنين مشخّصاتى هستند بلكه حركت آنها بر وسط است آنهم به حركت مستدير.
عناصر چهارگانه مى‌توانند تبديل به ديگرى شوند مثلا آب در درجه حرارت بالا تبديل به هوا مى‌شود و هوا در اثر سرما آب مى‌شود در برخى مواقع آب وقتى مى‌چكد سنگ مى‌شود و مانند اينها كه در علوم تجربى ثابت شده است البته وقتى گفته مى‌شود كه آب مى‌تواند به هوا تبديل شود نه اينكه ماهيت آب بطور كلّى از بين مى‌رود و هوا حاصل مى‌شود بلكه تحقيق اينست كه صورت آبى از او زايل شده و صورت هوايى در او بوجود مى‌آيد لازم به ذكر است كه صورت آبى، آتشى،هوائى و زمينى جز اين كيفيّات چهارگانه است لذا وقتى حرارت، برودت، رطوبت و يبوست در هيولى حاصل مى‌شود برخى از اين كيفيّات اقتضاء كند لذا وقتى كيفيّتى از جسم زايل مى‌شود آنرا استحاله مى‌نامند ولى وقتى صورتى مى‌رود و صورت ديگر جايگزين آن مى‌شود آنرا كون و فساد مى‌نامند.
عناصر چهارگانه مى‌توانند تبديل به ديگرى شوند مثلا آب در درجه حرارت بالا تبديل به هوا مى‌شود و هوا در اثر سرما آب مى‌شود در برخى مواقع آب وقتى مى‌چكد سنگ مى‌شود و مانند اينها كه در علوم تجربى ثابت شده است البته وقتى گفته مى‌شود كه آب مى‌تواند به هوا تبديل شود نه اينكه ماهيت آب بطور كلّى از بين مى‌رود و هوا حاصل مى‌شود بلكه تحقيق اينست كه صورت آبى از او زايل شده و صورت هوايى در او بوجود مى‌آيد لازم به ذكر است كه صورت آبى، آتشى، هوائى و زمينى جز اين كيفيّات چهارگانه است لذا وقتى حرارت، برودت، رطوبت و يبوست در هيولى حاصل مى‌شود برخى از اين كيفيّات اقتضاء كند لذا وقتى كيفيّتى از جسم زايل مى‌شود آنرا استحاله مى‌نامند ولى وقتى صورتى مى‌رود و صورت ديگر جايگزين آن مى‌شود آنرا كون و فساد مى‌نامند.
البته عده‌اى استحاله را قبول نداشته و به منع آن برهان اقامه كرده‌اند.
البته عده‌اى استحاله را قبول نداشته و به منع آن برهان اقامه كرده‌اند.
يكى از مسائل مهمّ در باب اجسام، مواليد سه‌گانه است كه از عناصر چهارگانه توليد مى‌شوند و آنها عبارتند از:
يكى از مسائل مهمّ در باب اجسام، مواليد سه‌گانه است كه از عناصر چهارگانه توليد مى‌شوند و آنها عبارتند از:
خط ۶۰۸: خط ۶۰۸:
خداى متعال اولين چيزى را كه در عالم اجسام آفريده ماده بود و از آنجا كه ماده استعداد پذيرش صورتهاى مختلفى را
خداى متعال اولين چيزى را كه در عالم اجسام آفريده ماده بود و از آنجا كه ماده استعداد پذيرش صورتهاى مختلفى را
داشت لذا طبايع چهارگانه خاك، آب، باد و آتش را بوجود آورد دراين ميان نسبت ماده به طبايع چهارگانه مانند
داشت لذا طبايع چهارگانه خاك، آب، باد و آتش را بوجود آورد دراين ميان نسبت ماده به طبايع چهارگانه مانند
نسبت آهن است به شمشير چنانچه آهن استعداد دارد تا صورتهاى مختلفى را قبول كند مادّه نيز مستعدّ قبول صورتهاى مختلف است از آنجا كه طبايع هركدام خصوصيّاتى را داراست لذا با بررسى بيشتر وجوه اشتراك آنها دانسته مى‌شود خاك داراى دو صفت سردى و خشكى، آب داراى دو صفت سردى و ترى،هوا داراى دو صفت ترى و گرمى و آتش نيز داراى دو صفت خشكى و گرمى است.با مقايسه اين اوصاف فهميده مى‌شود كه خاك با آب در سردى، آب با هوا در ترى،هوا با آتش در گرمى مناسب است.
نسبت آهن است به شمشير چنانچه آهن استعداد دارد تا صورتهاى مختلفى را قبول كند مادّه نيز مستعدّ قبول صورتهاى مختلف است از آنجا كه طبايع هركدام خصوصيّاتى را داراست لذا با بررسى بيشتر وجوه اشتراك آنها دانسته مى‌شود خاك داراى دو صفت سردى و خشكى، آب داراى دو صفت سردى و ترى، هوا داراى دو صفت ترى و گرمى و آتش نيز داراى دو صفت خشكى و گرمى است.با مقايسه اين اوصاف فهميده مى‌شود كه خاك با آب در سردى، آب با هوا در ترى، هوا با آتش در گرمى مناسب است.
در اينجا تبديل طبايع به يكديگر را بررسى مى‌كنيم:خاك چون لطيف شود آب، آب چون لطيف شود هوا،هوا چون لطيف شود آتش، آتش چون كثيف شود هوا، و هوا چون كثيف شود آب و بالاخره آب چون كثيف شود خاك مى‌گردد.
در اينجا تبديل طبايع به يكديگر را بررسى مى‌كنيم:خاك چون لطيف شود آب، آب چون لطيف شود هوا، هوا چون لطيف شود آتش، آتش چون كثيف شود هوا، و هوا چون كثيف شود آب و بالاخره آب چون كثيف شود خاك مى‌گردد.
در طبقات آتش و هوا گفته مى‌شود كه آتش داراى يك طبقه است و آنرا كرۀ اثير مى‌نامند و مكان آن نيز زير فلك ماه است ولى هوا داراى سه طبقه است.
در طبقات آتش و هوا گفته مى‌شود كه آتش داراى يك طبقه است و آنرا كرۀ اثير مى‌نامند و مكان آن نيز زير فلك ماه است ولى هوا داراى سه طبقه است.
دربارۀ نحوۀ بوجود آمدن باران، برف و تگرگ مى‌گوئيم زمانيكه سردى ب‍
دربارۀ نحوۀ بوجود آمدن باران، برف و تگرگ مى‌گوئيم زمانيكه سردى ب‍
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش