پرش به محتوا

شهرستانی، محمد بن عبدالکریم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،آ' به '، آ'
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
جز (جایگزینی متن - '،آ' به '، آ')
خط ۸۸: خط ۸۸:
شواهد و نمونه‌ها در آثار شهرستانى
شواهد و نمونه‌ها در آثار شهرستانى


نمونه اول؛آنچه بيش از هر اثر ديگر شهرستانى، اسماعيلى بودن او را نشان مى‌دهد، تفسير «مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار»است.در اين تفسير،شهرستانى يگانه شيوه بهينه فهم آيات قرآن را سخنان و ديدگاه‌هاى تفسيرى اهل بيت معرفى مى‌كند،آنان را تنها آشنايان با قرآن و معارف قرآنى نشان مى‌دهد و تفسير خويش را انعكاس سخنان و روايات عترت مى‌داند.همو در مقدمه تفسير «مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار»استاد تفسيرش را انصارى معرفى مى‌كند: «ناصر الانصارى تلقفا،ثم اطلعنى مطالعات كلمات شريفه عن اهل البيت و اوليائهم على اسرار دفينة و اصول متينة فى علم القرآن.»
نمونه اول؛آنچه بيش از هر اثر ديگر شهرستانى، اسماعيلى بودن او را نشان مى‌دهد، تفسير «مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار»است.در اين تفسير،شهرستانى يگانه شيوه بهينه فهم آيات قرآن را سخنان و ديدگاه‌هاى تفسيرى اهل بيت معرفى مى‌كند، آنان را تنها آشنايان با قرآن و معارف قرآنى نشان مى‌دهد و تفسير خويش را انعكاس سخنان و روايات عترت مى‌داند.همو در مقدمه تفسير «مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار»استاد تفسيرش را انصارى معرفى مى‌كند: «ناصر الانصارى تلقفا،ثم اطلعنى مطالعات كلمات شريفه عن اهل البيت و اوليائهم على اسرار دفينة و اصول متينة فى علم القرآن.»


و سلمان بن ناصر بن عمران انصارى چنان كه در تراجم آمده است در سال 512 ه‍.ق از دنيا رفته است. بنابر اين محمد شهرستانى در حدود 35 سالگى يعنى پيش از وفات انصارى به باطنيان وابستگى داشته و مانند آنان تفسير بهينه آيات قرآن را مخصوص عترت پيامبر مى‌دانسته، ولى به جهت تقيد و مشكلاتى كه فراروى او بوده است نتوانسته نظريات خود را تا سال 538 كه شروع به نوشتن تفسير كرد ابراز كند.
و سلمان بن ناصر بن عمران انصارى چنان كه در تراجم آمده است در سال 512 ه‍.ق از دنيا رفته است. بنابر اين محمد شهرستانى در حدود 35 سالگى يعنى پيش از وفات انصارى به باطنيان وابستگى داشته و مانند آنان تفسير بهينه آيات قرآن را مخصوص عترت پيامبر مى‌دانسته، ولى به جهت تقيد و مشكلاتى كه فراروى او بوده است نتوانسته نظريات خود را تا سال 538 كه شروع به نوشتن تفسير كرد ابراز كند.
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:
«و احق النعم بالشكر و أعمّها نفعا للخلق و أخصّها درجة عند الحق نعمة النبوة.و أحقّ العهود بالوفاء و أعمّها نفعا للخلق و أخصّها درجة عند الحق عهد الامامة.»
«و احق النعم بالشكر و أعمّها نفعا للخلق و أخصّها درجة عند الحق نعمة النبوة.و أحقّ العهود بالوفاء و أعمّها نفعا للخلق و أخصّها درجة عند الحق عهد الامامة.»


همو آن چنان بر مسأله امامت و وصايت تأكيد و اصرار دارد كه مانند يك شيعه متعصّب، منافق در امامت را كافر مى‌نامد و با اشاره به يك روايت پيامبر در مقام و منزلت على(ع)،آن حضرت را بجا آورنده وظيفه‌اى كه پيامبر بر عهده داشت مى‌خواند.
همو آن چنان بر مسأله امامت و وصايت تأكيد و اصرار دارد كه مانند يك شيعه متعصّب، منافق در امامت را كافر مى‌نامد و با اشاره به يك روايت پيامبر در مقام و منزلت على(ع)، آن حضرت را بجا آورنده وظيفه‌اى كه پيامبر بر عهده داشت مى‌خواند.


او بر اين باور است كه پيامبر وظيفه داشت با كفار و منافقين،هم جهاد با حجت و دليل كند و هم جهاد با سيف، اما پيامبر با كفار،جهاد با حجت و سيف كرد، ولى نسبت به منافقين تنها جهاد با حجت كرد و جهاد با سيف را ترك نمود.به همين جهت پيامبر فرمود:على قضاء كننده دين من است، و على(ع)نيز دين پيامبر را ادا كرد و با مارقين و قاسطين و ناكثين جهاد كرد.صريح عبارت شهرستانى در اين باره چنين است:
او بر اين باور است كه پيامبر وظيفه داشت با كفار و منافقين،هم جهاد با حجت و دليل كند و هم جهاد با سيف، اما پيامبر با كفار،جهاد با حجت و سيف كرد، ولى نسبت به منافقين تنها جهاد با حجت كرد و جهاد با سيف را ترك نمود.به همين جهت پيامبر فرمود:على قضاء كننده دين من است، و على(ع)نيز دين پيامبر را ادا كرد و با مارقين و قاسطين و ناكثين جهاد كرد.صريح عبارت شهرستانى در اين باره چنين است:
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
همو على(ع)را تنها كسى مى‌داند كه به آيه نجوى عمل نمود:«و لذلك كلّ من كان يريد مناجاة الرسول(ص)وجب عليه أن يقدّم بين يدى نجواه صدقة،فلا عمل بهذه الآية إلاّ أمير المؤمنين علىّ رضى الله عنه،حيث تصدّق بعشرة دراهم على عشرة مناجيات.»
همو على(ع)را تنها كسى مى‌داند كه به آيه نجوى عمل نمود:«و لذلك كلّ من كان يريد مناجاة الرسول(ص)وجب عليه أن يقدّم بين يدى نجواه صدقة،فلا عمل بهذه الآية إلاّ أمير المؤمنين علىّ رضى الله عنه،حيث تصدّق بعشرة دراهم على عشرة مناجيات.»


نويسنده مفاتيح الاسرار،آيات شريفه'''«الذين ينفقون أموالهم بالليل و النهار سرّا و علانية»'''(بقره274/)و'''«و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضاة الله»'''(بقره207/)را در شأن و منزلت على(ع)مى نماياند.[1]و مخاطب آيه شريفه'''«يا ايها الذين آمنوا استعينوا بالصبر و الصلاة ان الله مع الصابرين»'''(بقره153/)را على(ع)مى داند و ايشان را امام ائمه در صبر و صلات معرفى مى‌كند:
نويسنده مفاتيح الاسرار، آيات شريفه'''«الذين ينفقون أموالهم بالليل و النهار سرّا و علانية»'''(بقره274/)و'''«و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضاة الله»'''(بقره207/)را در شأن و منزلت على(ع)مى نماياند.[1]و مخاطب آيه شريفه'''«يا ايها الذين آمنوا استعينوا بالصبر و الصلاة ان الله مع الصابرين»'''(بقره153/)را على(ع)مى داند و ايشان را امام ائمه در صبر و صلات معرفى مى‌كند:


«قال الصابرون على البلاء الشاكرون للنعماء:ان امام الائمة فى الصبر و الصلوة امير المؤمنين علىّ رضى الله عنه،حيث قال ان للمحن نهايات و لها غايات،فشأن المؤمن أن يصبر و يستغفر حتى ينقضى ايامها، و لقد كان عليه السلام مقبلا على شأنه، راضيا بزمانه،صابرا على ما يصيبه من المحن، مشغولا بالعبادة على ما تنوبه من الفتن، و كان المخاطب ب‍'''«يا ايها الذين آمنوا استعينوا بالصبر و الصلاة»'''هو، و لقد قال النبى(ص)كلّ ما ورد فى القرآن'''«يا ايها الذين آمنوا»'''فعلىّ رأسه بل و الله هو الوافى بموجب الخطاب، و هو الخارج عن التكليف التى تضمّنه الخطاب،فمن أدّى ما كلّف كان هو المعنىّ بالخطاب.»
«قال الصابرون على البلاء الشاكرون للنعماء:ان امام الائمة فى الصبر و الصلوة امير المؤمنين علىّ رضى الله عنه،حيث قال ان للمحن نهايات و لها غايات،فشأن المؤمن أن يصبر و يستغفر حتى ينقضى ايامها، و لقد كان عليه السلام مقبلا على شأنه، راضيا بزمانه،صابرا على ما يصيبه من المحن، مشغولا بالعبادة على ما تنوبه من الفتن، و كان المخاطب ب‍'''«يا ايها الذين آمنوا استعينوا بالصبر و الصلاة»'''هو، و لقد قال النبى(ص)كلّ ما ورد فى القرآن'''«يا ايها الذين آمنوا»'''فعلىّ رأسه بل و الله هو الوافى بموجب الخطاب، و هو الخارج عن التكليف التى تضمّنه الخطاب،فمن أدّى ما كلّف كان هو المعنىّ بالخطاب.»
خط ۲۲۶: خط ۲۲۶:




از نشانه‌ها،دلايل و شواهد بسيارى كه در آثار شهرستانى به خصوص تفسير گران سنگ او «مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار» وجود دارد و ما تنها به بخشى از آنها اشاره كرديم نتيجه مى‌گيريم نويسنده «مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار» به مذهب شيعه وابسته بوده است.اكنون اين سؤال مطرح است كه شهرستانى از ميان فرقه‌هاى متعدد شيعه مانند اماميه،كيسانيه،زيديه، اسماعيليه و...به كدام يك وابستگى و دلبستگى داشته است؟آيا او يك مفسر كيسانى يا امامى و يا زيدى است و يا مفسرى است پيرو باطنيان كه با عقايد و باورهاى آنها،آيات قرآن را تفسير مى‌كند؟
از نشانه‌ها،دلايل و شواهد بسيارى كه در آثار شهرستانى به خصوص تفسير گران سنگ او «مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار» وجود دارد و ما تنها به بخشى از آنها اشاره كرديم نتيجه مى‌گيريم نويسنده «مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار» به مذهب شيعه وابسته بوده است.اكنون اين سؤال مطرح است كه شهرستانى از ميان فرقه‌هاى متعدد شيعه مانند اماميه،كيسانيه،زيديه، اسماعيليه و...به كدام يك وابستگى و دلبستگى داشته است؟آيا او يك مفسر كيسانى يا امامى و يا زيدى است و يا مفسرى است پيرو باطنيان كه با عقايد و باورهاى آنها، آيات قرآن را تفسير مى‌كند؟


دلايل و شواهد بسيارى شهرستانى را از بزرگان و به اصطلاح از داعيان اسماعيليه نشان مى‌دهد.در جاى جاى آثار او به خصوص تفسير وى كه در محيطى تقريبا امن و به دور از ترس و وحشت از اهل سنت نوشته شده و نسبت به آثار ديگرش كمتر حكايت از تقيه دارد،نشانه‌هايى از وابستگى و دلبستگى نويسنده مفاتيح الاسرار به اسماعيليه، باطنيه، تعليميه و ملاحده وجود دارد؛نشانه‌هايى كه تنها در صورت آشنايى با عقايد و باورهاى خاص اسماعيليه و مقايسه آن با ديدگاه‌ها و انديشه‌هاى شهرستانى در خور رديابى است.برخى از اين نشانه‌ها عبارتند از:
دلايل و شواهد بسيارى شهرستانى را از بزرگان و به اصطلاح از داعيان اسماعيليه نشان مى‌دهد.در جاى جاى آثار او به خصوص تفسير وى كه در محيطى تقريبا امن و به دور از ترس و وحشت از اهل سنت نوشته شده و نسبت به آثار ديگرش كمتر حكايت از تقيه دارد،نشانه‌هايى از وابستگى و دلبستگى نويسنده مفاتيح الاسرار به اسماعيليه، باطنيه، تعليميه و ملاحده وجود دارد؛نشانه‌هايى كه تنها در صورت آشنايى با عقايد و باورهاى خاص اسماعيليه و مقايسه آن با ديدگاه‌ها و انديشه‌هاى شهرستانى در خور رديابى است.برخى از اين نشانه‌ها عبارتند از:
خط ۲۴۲: خط ۲۴۲:
#:اسماعيليه مانند ساير فرقه‌هاى شيعى جانشين پيامبر را على(ع)مى‌دانند.آنها بر اين باورند كه على(ع)به نص پيامبر و به سبب حقانيت خويش،شايسته اين مقام گرديد.
#:اسماعيليه مانند ساير فرقه‌هاى شيعى جانشين پيامبر را على(ع)مى‌دانند.آنها بر اين باورند كه على(ع)به نص پيامبر و به سبب حقانيت خويش،شايسته اين مقام گرديد.
#:باطنيان مانند اماميه و گروهى ديگر از شيعيان،حضرت على، امام حسن و امام حسين، [[علی بن حسین (ع)، امام چهارم|امام سجاد]]  ، امام باقر و [[امام صادق]](عليهم السلام)را از ائمه به شمار مى‌آورند، اما بر اين باورند كه امامت پس از [[امام صادق]] به فرزند ارشد ايشان يعنى اسماعيل و پس از وى به محمد بن اسماعيل و...رسيد.
#:باطنيان مانند اماميه و گروهى ديگر از شيعيان،حضرت على، امام حسن و امام حسين، [[علی بن حسین (ع)، امام چهارم|امام سجاد]]  ، امام باقر و [[امام صادق]](عليهم السلام)را از ائمه به شمار مى‌آورند، اما بر اين باورند كه امامت پس از [[امام صادق]] به فرزند ارشد ايشان يعنى اسماعيل و پس از وى به محمد بن اسماعيل و...رسيد.
#:از باورهاى اساسى باطنيان كه آنان را از ساير فرقه‌هاى شيعه نمودار مى‌سازد،لزوم وجود امام در هر عصرى است؛ امامى كه به نص امام پيش از خود به اين مقام مى‌رسد. به همين جهت آنان در عصر حاضر،آقاخان چهارم يعنی «كريم»را امام زمان مى‌دانند. در نوشته‌ها و گفته‌هاى شهرستانى نشانه‌هايى از پايبندى او به اين باور وجود دارد.
#:از باورهاى اساسى باطنيان كه آنان را از ساير فرقه‌هاى شيعه نمودار مى‌سازد،لزوم وجود امام در هر عصرى است؛ امامى كه به نص امام پيش از خود به اين مقام مى‌رسد. به همين جهت آنان در عصر حاضر، آقاخان چهارم يعنی «كريم»را امام زمان مى‌دانند. در نوشته‌ها و گفته‌هاى شهرستانى نشانه‌هايى از پايبندى او به اين باور وجود دارد.
#:براى نمونه او در دفاع از امام عصر خود، اهل سنت و شيعه را-مقصود او از شيعه اماميه است،زيرا در عصر وى شيعه انصراف به اماميه داشت-به جهت عدم اعتقاد به امام حاضر مانند خوارج مى‌خواند:
#:براى نمونه او در دفاع از امام عصر خود، اهل سنت و شيعه را-مقصود او از شيعه اماميه است،زيرا در عصر وى شيعه انصراف به اماميه داشت-به جهت عدم اعتقاد به امام حاضر مانند خوارج مى‌خواند:
#:«و كما أنّ ابليس خرج على خليفة الحق،كذلك الخوارج فى هذه الامة خرجوا على امام الوقت، و كما ان ابليس لم يقل بالامام الحاضر الحىّ القائم كذلك العامة و الشيعة.»
#:«و كما أنّ ابليس خرج على خليفة الحق،كذلك الخوارج فى هذه الامة خرجوا على امام الوقت، و كما ان ابليس لم يقل بالامام الحاضر الحىّ القائم كذلك العامة و الشيعة.»
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش