پرش به محتوا

پاسداری از مرقد پیامبران و امامان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا ('
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا (')
خط ۵۶: خط ۵۶:
#:علت اينكه فقط براى اين سه مسجد «شدّ رحال» مى‌شود اين است كه غير اين سه مسجد، در همه جا ثواب يكسانى دارد؛ مثلاً آن كس كه در تهران است شايسته نيست براى درك ثواب مسجد جامع به شهر ديگر برود؛ زيرا ثواب مسجد جامع تهران و سمنان يكسان است و اين ارتباطى به زيارت قبور ندارد <ref>متن كتاب، ص23 و 24</ref>.
#:علت اينكه فقط براى اين سه مسجد «شدّ رحال» مى‌شود اين است كه غير اين سه مسجد، در همه جا ثواب يكسانى دارد؛ مثلاً آن كس كه در تهران است شايسته نيست براى درك ثواب مسجد جامع به شهر ديگر برود؛ زيرا ثواب مسجد جامع تهران و سمنان يكسان است و اين ارتباطى به زيارت قبور ندارد <ref>متن كتاب، ص23 و 24</ref>.
#حفاظت از قبور اولياى الهى: از جمله شبهاتى كه نويسنده در اين بخش پاسخ مى‌دهد اين است كه وهابيون ساختمان‌سازى بر قبور را نوعى عبادت صاحب قبر و پرستش او مى‌پندارند. اين گروه پيش از آنكه «شرك در پرستش» را به‌نحو جامع و مانع تعريف كنند، هر نوع حركتى را كه به‌عنوان تقدير و تكريم بزرگان بشمار آيد «پرستش» مى‌دانند؛ درحالى‌كه عبادت اين است كه انسان در مقابل موجودى خضوع و كرنش كند كه به عقيده او يا خداى آفريدگار جهان و انسان باشد و يا مخلوقى كه سرنوشت انسان به‌نوعى به دست اوست؛ بنابراين، در صدق عبادت، دو قيد لازم است: يكى مربوط به عمل او و ديگرى مربوط به عقيده و انديشه او <ref>همان، ص31</ref>.
#حفاظت از قبور اولياى الهى: از جمله شبهاتى كه نويسنده در اين بخش پاسخ مى‌دهد اين است كه وهابيون ساختمان‌سازى بر قبور را نوعى عبادت صاحب قبر و پرستش او مى‌پندارند. اين گروه پيش از آنكه «شرك در پرستش» را به‌نحو جامع و مانع تعريف كنند، هر نوع حركتى را كه به‌عنوان تقدير و تكريم بزرگان بشمار آيد «پرستش» مى‌دانند؛ درحالى‌كه عبادت اين است كه انسان در مقابل موجودى خضوع و كرنش كند كه به عقيده او يا خداى آفريدگار جهان و انسان باشد و يا مخلوقى كه سرنوشت انسان به‌نوعى به دست اوست؛ بنابراين، در صدق عبادت، دو قيد لازم است: يكى مربوط به عمل او و ديگرى مربوط به عقيده و انديشه او <ref>همان، ص31</ref>.
#مسجدسازى در كنار مشاهد مشرفه: مؤلف با اشاره به ساختن مسجد در كنار مدفن اصحاب كهف مى‌گويد: نه‌تنها قبر رسول خدا(ص) در دل مسجد قرار گرفته، بلكه تاريخ بر وجود مسجدهاى فراوانى در كنار مرقد انسان‌هاى ارجمند گواهى مى‌دهد؛ جايگاه قبر فاطمه بنت اسد، مسجد شده است و نيز كنار قبر حمزه، مسجدى است كه بر روى قبرهاى مصعب بن عمير و عبداللّه بن جحش ساخته شده است <ref>ر.ك: ص73 و 74</ref>.
#مسجدسازى در كنار مشاهد مشرفه: مؤلف با اشاره به ساختن مسجد در كنار مدفن اصحاب كهف مى‌گويد: نه‌تنها قبر رسول خدا (ص) در دل مسجد قرار گرفته، بلكه تاريخ بر وجود مسجدهاى فراوانى در كنار مرقد انسان‌هاى ارجمند گواهى مى‌دهد؛ جايگاه قبر فاطمه بنت اسد، مسجد شده است و نيز كنار قبر حمزه، مسجدى است كه بر روى قبرهاى مصعب بن عمير و عبداللّه بن جحش ساخته شده است <ref>ر.ك: ص73 و 74</ref>.
#سوگوارى در فراق عزيزان: مؤلف سوگوارى در فراق عزيزان را امرى فطرى مى‌داند و مى‌گويد: هنگامى كه عثمان بن مظعون از دنيا رفت، پيامبر(ص) بر جنازه او بوسه زد و گريست، به‌گونه‌اى كه اشك آن حضرت بر گونه‌هايش جارى شد.
#سوگوارى در فراق عزيزان: مؤلف سوگوارى در فراق عزيزان را امرى فطرى مى‌داند و مى‌گويد: هنگامى كه عثمان بن مظعون از دنيا رفت، پيامبر(ص) بر جنازه او بوسه زد و گريست، به‌گونه‌اى كه اشك آن حضرت بر گونه‌هايش جارى شد.
#:دخت پاك رسول خدا، فاطمه زهرا(س) در كنار تربت پاك پدر ايستاد و مشتى از خاك قبر برداشت و آن را بوييد و با چشمان گريان دو بيت شعر را با اين مضمون سرود:
#:دخت پاك رسول خدا، فاطمه زهرا (س) در كنار تربت پاك پدر ايستاد و مشتى از خاك قبر برداشت و آن را بوييد و با چشمان گريان دو بيت شعر را با اين مضمون سرود:
#:«آن كس كه تربت پاك رسول خدا را ببويد، بر او چه باك اگر هيچ بوى خوشى را تا پايان عمر نبويد؟ بر من مصايبى روى آورد كه اگر بر روزها فرود مى‌آمد، به شب تيره تبديل مى‌شدند».
#:«آن كس كه تربت پاك رسول خدا را ببويد، بر او چه باك اگر هيچ بوى خوشى را تا پايان عمر نبويد؟ بر من مصايبى روى آورد كه اگر بر روزها فرود مى‌آمد، به شب تيره تبديل مى‌شدند».
#:گريه در فراق عزيزان، اختصاص به پيامبر(ص) و ذوى‌القربى نداشته و گروه عظيمى از صحابه و تابعان در فراق دوستان خود گريستند كه نقل آنها به درازا مى‌كشد؛ حتى هنگامى كه عبدالرحمن بن عوف بر گريه پيامبر در مرگ ابراهيم اعتراض كرد، حضرت فرمود: گريه من ناشى از عطوفت و رحمت است و كسى كه رحم نكند بر او رحم نمى‌شود <ref>همان، ص80 و 81</ref>.
#:گريه در فراق عزيزان، اختصاص به پيامبر(ص) و ذوى‌القربى نداشته و گروه عظيمى از صحابه و تابعان در فراق دوستان خود گريستند كه نقل آنها به درازا مى‌كشد؛ حتى هنگامى كه عبدالرحمن بن عوف بر گريه پيامبر در مرگ ابراهيم اعتراض كرد، حضرت فرمود: گريه من ناشى از عطوفت و رحمت است و كسى كه رحم نكند بر او رحم نمى‌شود <ref>همان، ص80 و 81</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش