۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(←ولادت) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
از بزرگترین فقیهان شیعه قرن سیزدهم(۱۲۱۴ ه. ق، دزفول - ۱۲۸۱ ه. ق، نجف) | از بزرگترین فقیهان شیعه قرن سیزدهم(۱۲۱۴ ه. ق، دزفول - ۱۲۸۱ ه. ق، نجف) | ||
در روز | در روز 18 ذی حجه سال 1214ق در شهر دزفول به دنیا آمد<ref>ر.ک ؛ مقدمه مؤلف، ص 19</ref>. نسبش به جابر بن عبدالله انصارى سلمی خزرجی (م 78ق) صحابى بزرگ پيامبر (ص) مىرسيد<ref>ر.ک ؛ همان، ص 20</ref>.و بيشتر اعضاى خاندانش نيز عالمان دين بودند. | ||
پدرش محمد امين، عالمى پرهيزكار بود كه در سال 1248ق بر اثر بیماری طاعون از دنیا رفت<ref>ر.ک ؛ مقدمه مؤلف، ص 24</ref>. | |||
مادر ایشان، دختر علامه شیخ یعقوب انصاری از زنان پرهیزکار بود که در سال 1279ق در نجف اشرف وفات کرد<ref>ر.ک ؛ همان، ص 25 الی 27</ref>. | |||
==تحصیل== | ==تحصیل== | ||
شیخ آموختن را با خواندن قرآن کریم آغاز کرد و بعد از گذراندن مقدمات از صرف و نحو و غیره در محضر عموی خویش، شیخ حسین انصاری، به فراگیری فقه و اصول نزد استادان دیگر پرداخت<ref>ر.ک؛ همان، ص 29</ref>. | |||
در سال 1240ق پس از بازگشت به زادگاهش، رهسپار زيارت بارگاه ثامنالحجج گرديد و بر سر راهش به مشهد از حوزههاى علميه شهرهاى بروجرد، اصفهان و كاشان ديدن كرد. | در سال 1232ق براى ادامه تحصيلات به همراه پدرش به عراق مهاجرت كرد و در كربلا به مدت چهار سال از محضر سيدمحمد مجاهد (م 1242ق) و شريفالعلماى مازندرانى(م 1245ق) بهرهمند گرديد<ref>ر.ک؛ همان، ص 30</ref>. | ||
در سال چهارم، عدهاى از مردم دزفول كه به زيارت كربلا آمده بودند، به وى گفتند: پدرت شوق ديدار تو را دارد. شيخ به دزفول بازگشت اما بيش از دو نتوانست در دزفول بماند و مجدداً به كربلا بازگشت<ref>ر.ک؛ همان، ص 35</ref>. پس از گذشت يك سال عازم نجف گرديد و در مجلس درس شيخ موسى فرزند شيخ جعفر كاشفالغطاء شركت كرد<ref>ر.ک؛ همان، ص 36</ref>. | |||
در سال 1240ق پس از بازگشت به زادگاهش، رهسپار زيارت بارگاه ثامنالحجج گرديد و بر سر راهش به مشهد از حوزههاى علميه شهرهاى بروجرد، اصفهان و كاشان ديدن كرد<ref>ر.ک؛ همان، ص 38 الی 43</ref>. | |||
وى مدت چهار سال در كاشان توقف نمود و در خدمت ملااحمد نراقى(م 1244ق) به تكميل معلومات خود پرداخت<ref>ر.ک؛ همان، ص56</ref>. پس از گرفتن اجازه روايت و اجتهاد از نراقى رهسپار مشهد گرديد و پس از پنج ماه توقف در اين شهر به تهران و از آنجا به زادگاهش دزفول مراجعت نمود<ref>ر.ک؛ همان، ص77</ref>. | |||
==تدریس== | ==تدریس== | ||
شيخ در دزفول بساط تدريس گسترد و در رأس حوزه علميه اين شهر قرار گرفت. در سال | شيخ در دزفول بساط تدريس گسترد و در رأس حوزه علميه اين شهر قرار گرفت<ref>ر.ک؛ همان</ref>. | ||
در سال 1249ق براى هميشه به عتبات رفت و مدتى را در نجف در مجلس درس شيخ على فرزند شيخ جعفر كاشفالغطاء(م 1254ق) به مدت پنج سال حاضر شد<ref>ر.ک؛ همان، ص80</ref>. و به درجه اجتهاد نائل شد. | |||
بعد از فوت صاحب جواهر در سال 1266 ق ریاست مطلق دینی به شیخ منتقل شد و به دلیل مقام والای علمی و زهد و ورع کم نظیر، از لحاظ علمی و عملی به مرجعیت بسیار بالایی دست یافت ، در عین حال گویند با این که همه وجوه شرعی بلاد شیعه به جانب ایشان سرازیر بود با این حال هنگام مرگ کل ماترک این مرجع بزرگ مبلغ بسیار ناچیزی بود و معادل همان مبلغ هم بدهکار بودند و حتی هزینه مراسم ترحیم هم بوسیله برخی از متمکنان پرداخت شد<ref>ر.ک؛ تاریخ فقه و فقهاء، ص266</ref>. | |||
وى از برجستهترين نوابغ فقهى شيعه و مبتكر علم اصول جديد به شمار ميرود. دانش شيخ در علوم چندان گسترده بود كه او را «خاتم الفقهاء و المجتهدين» لقب دادهاند. به زبان عربى تسلطى استادانه داشت و آثار خود را ساده و روان مىنوشت و همين سادگى زبان سبب گرديد كه نوشتههاى وى در مدارس دينى در شمار كتب درسى درآيند. وى علم اصول و فقه را وارد مرحله تازهاى كرد و در هر دو زمينه ابتكارات | وى از برجستهترين نوابغ فقهى شيعه و مبتكر علم اصول جديد به شمار ميرود. دانش شيخ در علوم چندان گسترده بود كه او را «خاتم الفقهاء و المجتهدين» لقب دادهاند. به زبان عربى تسلطى استادانه داشت و آثار خود را ساده و روان مىنوشت و همين سادگى زبان سبب گرديد كه نوشتههاى وى در مدارس دينى در شمار كتب درسى درآيند. وى علم اصول و فقه را وارد مرحله تازهاى كرد و در هر دو زمينه ابتكارات بیسابقهاى دارد. | ||
شيخ در موقع تدريس خارج فقه و اصول در توضيح مطالب علمى، چنان خوشبيان بود و با استدلال، آراء ابتكارى خود را پيرامون مبانى اصولى و فقهى تقرير مىنمود كه همه انديشوران را مجذوب و شيفته خود مىكرد. او استادى بىبديل، پدرى مهربان و مربى دلسوز و داراى همتى بلند، اخلاقى نيكو و زهد و تقوايى بىنظير بود. | شيخ در موقع تدريس خارج فقه و اصول در توضيح مطالب علمى، چنان خوشبيان بود و با استدلال، آراء ابتكارى خود را پيرامون مبانى اصولى و فقهى تقرير مىنمود كه همه انديشوران را مجذوب و شيفته خود مىكرد. او استادى بىبديل، پدرى مهربان و مربى دلسوز و داراى همتى بلند، اخلاقى نيكو و زهد و تقوايى بىنظير بود. | ||
==اساتید== | |||
#شیخ حسین انصاری (عموی ایشان) | |||
#سید محمد مجاهد | |||
#شریف العلماء مازندرانی | |||
#مولی احمد نراقی | |||
#شیخ موسی کاشف الغظاء | |||
#شیخ علی کاشف الغطاء | |||
و......<ref>ر.ک؛ همان، ص90 الی 103</ref>. | |||
== شاگردان== | == شاگردان== | ||
یکی از ویژگیهای شیخ تربیت شاگردان بسیار بود به طوری که درآن زمان در غالب بلاد شیعه شاگردان مجتهد ایشان رهبری دینی مسلمانان را بر عهده داشتند. | |||
بنابر این ذکر نام این گروه کثیر از حوصله این نوشتار خارج است و تنها می توان به عنوان نمونه به نام بعضی اشاره کرد: | |||
# [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزا محمدحسن شيرازى]] (م 1312ق) | # [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزا محمدحسن شيرازى]] (م 1312ق) | ||
خط ۶۹: | خط ۸۶: | ||
# [[محمدحسن آشتيانى]](م 1319ق) | # [[محمدحسن آشتيانى]](م 1319ق) | ||
# [[ميرزا ابوالقاسم كلانترى]](م 1292ق) | # [[ميرزا ابوالقاسم كلانترى]](م 1292ق) | ||
و....<ref>ر.ک؛ همان، ص131 الی 174</ref>. | |||
== تأليفات== | == تأليفات== | ||
اين عالم بزرگ شيعى بيش از 30 كتاب و مقاله نوشته كه مهمترين آنها عبارت است از: | اين عالم بزرگ شيعى بيش از 30 كتاب و مقاله نوشته كه مهمترين آنها عبارت است از: | ||
خط ۸۳: | خط ۱۰۰: | ||
#المواسعه و المضايقه | #المواسعه و المضايقه | ||
#كتاب الرجال | #كتاب الرجال | ||
و......<ref>ر.ک؛ همان، ص185</ref>. | |||
[[شيخ انصارى]] در هيجدهم جمادى الثانى سال 1281ق پس از 67 سال عمر با بركت در نجف اشرف دارفانى را وداع گفت<ref>ر.ک؛ همان، ص212</ref>. | |||
==پانویس == | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله== | == منابع مقاله== | ||
# | # انصاری، مرتضی بن محمد امین انصاری،کتابالمکاسب(کلانتر)،مؤسسه مطبوعاتی دارالکتاب، 1410ق | ||
# | # گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقهاء،سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها(سمت،تهران،1379 | ||
{{فقیهان شیعه}} | {{فقیهان شیعه}} |
ویرایش