پرش به محتوا

نامه‌های عین القضات همدانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ت«' به 'ت «'
جز (جایگزینی متن - 'ا«' به 'ا «')
جز (جایگزینی متن - 'ت«' به 'ت «')
خط ۷۳: خط ۷۳:
مكاتيب صوفيه هميشه حاوى نكات و مسائلى مربوط به سلوك و احوال خلق و اصول عرفان و تصوّف بوده و نامه‌هايى كه صوفيه به هم مى‌نوشته‌اند، اغلب متضمّن سؤال و جواب و تقاضاى حل مشكلى از مشكلات سالك بوده است. بايد گفت كه مكاتيب هيچ‌يك از عرفا، از لحاظ شامل بودن احوال طريقت و سلوك و از لحاظ چاشنى ذوق به پاى نامه‌هاى عين القضات نمى‌رسد.
مكاتيب صوفيه هميشه حاوى نكات و مسائلى مربوط به سلوك و احوال خلق و اصول عرفان و تصوّف بوده و نامه‌هايى كه صوفيه به هم مى‌نوشته‌اند، اغلب متضمّن سؤال و جواب و تقاضاى حل مشكلى از مشكلات سالك بوده است. بايد گفت كه مكاتيب هيچ‌يك از عرفا، از لحاظ شامل بودن احوال طريقت و سلوك و از لحاظ چاشنى ذوق به پاى نامه‌هاى عين القضات نمى‌رسد.


از نامه‌هايى كه عين القضات براى مريدان خود نوشته مى‌توان فهميد كه مجالس وى و طريقه ارشاد او همان است كه در نامه‌هايش منعكس شده، زيرا اين نامه‌ها براى مريدان وى، وسيله‌اى بوده است كه پس از اخذ تعليم و كسب فيض از محضر مرشد، به وسيله آنها بتوانند از نَفس پير خود مدد گرفته و به افكار و آراى پيشواى خود آگاهى يابند. عين القضات، از فلسفى بودن و پختگى مطالب عرفانى نامه‌ها باخبر بوده و پيوسته در مكاتيب خود مريدان را يادآور مى‌شده كه در نوشته‌هايش خوب تأمّل كنند و نامه‌هاى مبهم را همراه خود به خانقاه بياورند تا شرح و توضيح لازم را حضوراً براى آنها بيان نمايد. وى، مريدان را با آوردن تعبيرات«اى دوست» و «اى عزيز»، به طريق محاوره مخاطب ساخته و به شيوه سؤال و جواب دقايق و رموز را با روشن‌گرى و قدرت هر چه تمام‌تر بيان كرده است.
از نامه‌هايى كه عين القضات براى مريدان خود نوشته مى‌توان فهميد كه مجالس وى و طريقه ارشاد او همان است كه در نامه‌هايش منعكس شده، زيرا اين نامه‌ها براى مريدان وى، وسيله‌اى بوده است كه پس از اخذ تعليم و كسب فيض از محضر مرشد، به وسيله آنها بتوانند از نَفس پير خود مدد گرفته و به افكار و آراى پيشواى خود آگاهى يابند. عين القضات، از فلسفى بودن و پختگى مطالب عرفانى نامه‌ها باخبر بوده و پيوسته در مكاتيب خود مريدان را يادآور مى‌شده كه در نوشته‌هايش خوب تأمّل كنند و نامه‌هاى مبهم را همراه خود به خانقاه بياورند تا شرح و توضيح لازم را حضوراً براى آنها بيان نمايد. وى، مريدان را با آوردن تعبيرات «اى دوست» و «اى عزيز»، به طريق محاوره مخاطب ساخته و به شيوه سؤال و جواب دقايق و رموز را با روشن‌گرى و قدرت هر چه تمام‌تر بيان كرده است.


عين القضات، براى مريدان خود معلّم اخلاق و پير طريقت بود و برعكس وعاظ زمان خود و معلّمين اخلاق كه فقط در فروع دين و جزئيّات امور اخلاقى غرق بودند، به اصول اخلاقى توجّه داشت. مريدانش را به هدف اصلى زندگى توجّه مى‌داد و اين مسئله را گاه به اختصار و زمانى به تفصيل در مكتوباتش ذكر مى‌كرد. در اين نامه‌ها، جنبه‌ى اخلاقى بيشتر از هر مفهومى جلب نظر مى‌كند. وى، در پايان نامه‌ها، به‌قدر ميسور نكات اخلاقى دقيقى را يادآور مى‌شود و لزوم انجام آن‌ها را تأكيد مى‌نمايد. هميشه به آخرت و سعادت ابدى انديشيدن، جهان را ناچيز انگاشتن، ترك تعلّق، يارى و معونت هم‌نوعان، اصلاح اخلاق‌هاى ناستوده، تحريض به نماز و دعا و مناجات، صدقه و دعاى خير به همه بندگان خداى تعالى، از جمله مفاهيمى است كه در اين مورد به كار گرفته شده است. در هر مكتوب، ضمن نصيحت كلّى به ترك دنيا براى آخرت، دل‌بستگى به دنيا را ناپسند مى‌داند و آنها را از فريب و ناپايدارى دنيا برحذر مى‌دارد و توجه مريدان را به اصلاح برخى اخلاق ناپسند و افكار بيهوده جلب مى‌كند. وى معتقد بود كه اصلاح بشر بدون يارى حقّ ممكن نيست.
عين القضات، براى مريدان خود معلّم اخلاق و پير طريقت بود و برعكس وعاظ زمان خود و معلّمين اخلاق كه فقط در فروع دين و جزئيّات امور اخلاقى غرق بودند، به اصول اخلاقى توجّه داشت. مريدانش را به هدف اصلى زندگى توجّه مى‌داد و اين مسئله را گاه به اختصار و زمانى به تفصيل در مكتوباتش ذكر مى‌كرد. در اين نامه‌ها، جنبه‌ى اخلاقى بيشتر از هر مفهومى جلب نظر مى‌كند. وى، در پايان نامه‌ها، به‌قدر ميسور نكات اخلاقى دقيقى را يادآور مى‌شود و لزوم انجام آن‌ها را تأكيد مى‌نمايد. هميشه به آخرت و سعادت ابدى انديشيدن، جهان را ناچيز انگاشتن، ترك تعلّق، يارى و معونت هم‌نوعان، اصلاح اخلاق‌هاى ناستوده، تحريض به نماز و دعا و مناجات، صدقه و دعاى خير به همه بندگان خداى تعالى، از جمله مفاهيمى است كه در اين مورد به كار گرفته شده است. در هر مكتوب، ضمن نصيحت كلّى به ترك دنيا براى آخرت، دل‌بستگى به دنيا را ناپسند مى‌داند و آنها را از فريب و ناپايدارى دنيا برحذر مى‌دارد و توجه مريدان را به اصلاح برخى اخلاق ناپسند و افكار بيهوده جلب مى‌كند. وى معتقد بود كه اصلاح بشر بدون يارى حقّ ممكن نيست.
خط ۸۹: خط ۸۹:
2. پند و اندرز به كارگزاران: «اى عزيز! بدان كه در دنيا تو را كامل الدّوله مى‌خوانند، به اميد آنكه در ملكوت نيز فردا تو را همين لقب باشد»؛
2. پند و اندرز به كارگزاران: «اى عزيز! بدان كه در دنيا تو را كامل الدّوله مى‌خوانند، به اميد آنكه در ملكوت نيز فردا تو را همين لقب باشد»؛


3. دورى كردن از سلاطين جور: «چه گويى؟ اين سلطان محمود، نه چون تو مخلوق است«من نطفة قذر» و با اين همه عاجزى، اگر كسى آرزو كند كه از خواص او بود، در ساعت به آرزوى خود خواهد رسيد؟ هيهات! اكنون چه گويى؟ از خواص سلطان محمود بودن بدين دشخوارى بود، از خواص سلطان ازل بودن آسان كارى بود؟ حاشا! تو را از دين مردان چه خبر؟»؛
3. دورى كردن از سلاطين جور: «چه گويى؟ اين سلطان محمود، نه چون تو مخلوق است «من نطفة قذر» و با اين همه عاجزى، اگر كسى آرزو كند كه از خواص او بود، در ساعت به آرزوى خود خواهد رسيد؟ هيهات! اكنون چه گويى؟ از خواص سلطان محمود بودن بدين دشخوارى بود، از خواص سلطان ازل بودن آسان كارى بود؟ حاشا! تو را از دين مردان چه خبر؟»؛


4. دورى از تعصّب خشك: «و در عالم كم كسى يابى كه علم لذاته مطلوب او بود و نيز كم كسى يابى كه از تقليد و تعصّب مذهبى نادانسته دور بود»؛
4. دورى از تعصّب خشك: «و در عالم كم كسى يابى كه علم لذاته مطلوب او بود و نيز كم كسى يابى كه از تقليد و تعصّب مذهبى نادانسته دور بود»؛
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش