پرش به محتوا

تسنيم المقربين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ا«' به 'ا «'
جز (جایگزینی متن - 'ب«' به 'ب «')
جز (جایگزینی متن - 'ا«' به 'ا «')
خط ۴۹: خط ۴۹:
وى، اين شرح را با عنايت تام به شرح كاشانى نگاشته است، بدون اينكه هيچ‌گونه اشارتى به آن شرح داشته باشد. وى، به‌جز خاتمه‌اى كه در پايان شرح آمده و فصولى كه در آخر هر باب از ابواب صدگانه افزوده شده است، غالب مطالب را از شرح كاشى اخذ كرده است تا آنجا كه «تسنيم المقربين» را بايد تحرير فارسى شرح كاشى دانست.
وى، اين شرح را با عنايت تام به شرح كاشانى نگاشته است، بدون اينكه هيچ‌گونه اشارتى به آن شرح داشته باشد. وى، به‌جز خاتمه‌اى كه در پايان شرح آمده و فصولى كه در آخر هر باب از ابواب صدگانه افزوده شده است، غالب مطالب را از شرح كاشى اخذ كرده است تا آنجا كه «تسنيم المقربين» را بايد تحرير فارسى شرح كاشى دانست.


اين شرح، به تبع«[[منازل السائرين]]»، داراى ده قسم از بدايات تا نهايات است كه هر قسم، خود، مشتمل بر ده باب است. تبادكانى، در پايان هر باب، فصلى را افزوده است و طى آن، صورت عنوان آن باب را در ده قسم«بدايات» تا«نهايات» بيان مى‌كند.
اين شرح، به تبع«[[منازل السائرين]]»، داراى ده قسم از بدايات تا نهايات است كه هر قسم، خود، مشتمل بر ده باب است. تبادكانى، در پايان هر باب، فصلى را افزوده است و طى آن، صورت عنوان آن باب را در ده قسم«بدايات» تا «نهايات» بيان مى‌كند.


وى، پس از اتمام شرح منازل، خاتمه‌اى مشتمل بر 16 فصل در فوايد عرفانى به كتاب افزوده است كه البته هيچ نامى بر اين بخش نگذاشته است. پاره‌اى از آن فوايد چنين است:
وى، پس از اتمام شرح منازل، خاتمه‌اى مشتمل بر 16 فصل در فوايد عرفانى به كتاب افزوده است كه البته هيچ نامى بر اين بخش نگذاشته است. پاره‌اى از آن فوايد چنين است:
خط ۵۵: خط ۵۵:
وجود مطلق كه بعضى مشايخ بر حق اطلاق كرده‌اند، مراد وجود بحت خالص است كه در وى تركيب و امتزاج نباشد؛
وجود مطلق كه بعضى مشايخ بر حق اطلاق كرده‌اند، مراد وجود بحت خالص است كه در وى تركيب و امتزاج نباشد؛


حضرت هويت، عبارت از ذات ازلى است كه در وى نه ملاحظه ماسوا بود و نه ملاحظه عدم ماسوا و اين حضرت را«غيب الغيب» و «ابطن كل باطن» و «هويت مطلقه» گويند؛
حضرت هويت، عبارت از ذات ازلى است كه در وى نه ملاحظه ماسوا بود و نه ملاحظه عدم ماسوا و اين حضرت را «غيب الغيب» و «ابطن كل باطن» و «هويت مطلقه» گويند؛


حق تعالى، در غيب هر چيز را چنانچه موجود خواست بود، دانست و آن صور، عين علم الهى‌اند كه اعيان ثابته عبارت از آن بود.
حق تعالى، در غيب هر چيز را چنانچه موجود خواست بود، دانست و آن صور، عين علم الهى‌اند كه اعيان ثابته عبارت از آن بود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش