۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن«' به 'ن «') |
جز (جایگزینی متن - 'ب«' به 'ب «') |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
«يحيى بن ايوب مقابرى گويد: سعدون ديوانه را ديدم كه در ميان گورها مىچرخيد و هر گورى را كه مىديد ويران شده است، آباد مىساخت و خشتى در آن مىنهاد. گفتمش: سعدونى؟ گفت: سعدونم. گفتم: چه مىكنى؟ گفت: كسى كه نمىداند من چه مىكنم، از كردارم مىپرسد، اما كسى كه مىداند چه مىكنم، پرسشش از كردار من چه معنا دارد، سپس گفت: اى يحيى! بيا بنشينيم و بر اين پيكرهاى فرسوده و استخوانهاى پوسيده بگرييم؛ نه، بلكه گريستن بر خودمان، سزاوارتر از گريستن بر اينان است. | «يحيى بن ايوب مقابرى گويد: سعدون ديوانه را ديدم كه در ميان گورها مىچرخيد و هر گورى را كه مىديد ويران شده است، آباد مىساخت و خشتى در آن مىنهاد. گفتمش: سعدونى؟ گفت: سعدونم. گفتم: چه مىكنى؟ گفت: كسى كه نمىداند من چه مىكنم، از كردارم مىپرسد، اما كسى كه مىداند چه مىكنم، پرسشش از كردار من چه معنا دارد، سپس گفت: اى يحيى! بيا بنشينيم و بر اين پيكرهاى فرسوده و استخوانهاى پوسيده بگرييم؛ نه، بلكه گريستن بر خودمان، سزاوارتر از گريستن بر اينان است. | ||
كتاب، با همه كوچكى حجمش، مفيد است و اخبارى را در بر دارد كه در مصادر يافت نمىشود. همچنين حكايتى را از يك كتاب ناياب يكى از اساتيدش به نام احمرى و دو خبر را از استاد ديگرش به نام دينورى نقل كرده است كه ظاهرا در | كتاب، با همه كوچكى حجمش، مفيد است و اخبارى را در بر دارد كه در مصادر يافت نمىشود. همچنين حكايتى را از يك كتاب ناياب يكى از اساتيدش به نام احمرى و دو خبر را از استاد ديگرش به نام دينورى نقل كرده است كه ظاهرا در كتاب «المجالسة» وى موجود نيست. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش