پرش به محتوا

الهی‌نامه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ مارس ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'ب«' به 'ب «'
جز (جایگزینی متن - 'ى(' به 'ى (')
جز (جایگزینی متن - 'ب«' به 'ب «')
خط ۷۵: خط ۷۵:
آوردن حكايت‌ها و تمثيل‌هاى ادبيات شفاهى مردم در شعر، با سنايى و مثنوى‌هاى عرفانى او آغاز شد. وى آنها را از راه شعر به زبان اهل فضل و درباريان برد، اما عطار آنها را در چارچوبى گسترده‌تر به كار بست تا پس از بار كردن معانى عرفانى و اخلاقى بر آنها، دوباره به مردم بازشان گرداند؛ ازاين‌رو، زبان عطار ساده و از پيرايه‌هاى شعرى شاعران پيش از خود تهى است.
آوردن حكايت‌ها و تمثيل‌هاى ادبيات شفاهى مردم در شعر، با سنايى و مثنوى‌هاى عرفانى او آغاز شد. وى آنها را از راه شعر به زبان اهل فضل و درباريان برد، اما عطار آنها را در چارچوبى گسترده‌تر به كار بست تا پس از بار كردن معانى عرفانى و اخلاقى بر آنها، دوباره به مردم بازشان گرداند؛ ازاين‌رو، زبان عطار ساده و از پيرايه‌هاى شعرى شاعران پيش از خود تهى است.


لب لباب«الهى‌نامه»، داستان پادشاهى است كه شش پسر دانا و بلند همت داشت. آنان هر يك در دانشى يگانه روزگار خود بودند و روزى نزد پدر از آرزوهايشان سخن گفتند و پدر در باره هر يك از اين خواسته‌ها، مثَلى آورد و چيزى فرمود؛ براى نمونه، نخستين پسر از دختر شاه پريان و دل‌دادگى‌اش به او گفت و پدر در نكوهش شهوت‌پرستى، گفتارى عرضه كرد و به حكايت زن پارسايى پرداخت كه در برابر خواهش نامشروع مردان ايستاد و به گناه تن نداد. اين گفت و شنودها دنبال مى‌شود تا هر يك از فرزندان همه دغدغه‌هايش را بگويد و لب از گفتن فرو بندد، آن‌گاه ديگر فرزند به سخن مى‌آيد، مشكلاتش را مطرح مى‌كند و به دفاع از دعوى خويش برمى‌خيزد و اندرزهايى از پدرش مى‌شنود و سرانجام در برابر منطق پدر كُرنش مى‌كند.
لب لباب «الهى‌نامه»، داستان پادشاهى است كه شش پسر دانا و بلند همت داشت. آنان هر يك در دانشى يگانه روزگار خود بودند و روزى نزد پدر از آرزوهايشان سخن گفتند و پدر در باره هر يك از اين خواسته‌ها، مثَلى آورد و چيزى فرمود؛ براى نمونه، نخستين پسر از دختر شاه پريان و دل‌دادگى‌اش به او گفت و پدر در نكوهش شهوت‌پرستى، گفتارى عرضه كرد و به حكايت زن پارسايى پرداخت كه در برابر خواهش نامشروع مردان ايستاد و به گناه تن نداد. اين گفت و شنودها دنبال مى‌شود تا هر يك از فرزندان همه دغدغه‌هايش را بگويد و لب از گفتن فرو بندد، آن‌گاه ديگر فرزند به سخن مى‌آيد، مشكلاتش را مطرح مى‌كند و به دفاع از دعوى خويش برمى‌خيزد و اندرزهايى از پدرش مى‌شنود و سرانجام در برابر منطق پدر كُرنش مى‌كند.


برخى از نوشته‌هاى عرفانى، رساله‌ها و كتاب‌هايى به نثر يا به نظم در باره شناختن پروردگار و چگونگى آفرينش و نفس و روح و عوالم و شرط سلوك و حالات و مقامات انسانند كه در فصل‌هايى منظم طرح مى‌شوند. «كشف المحجوب» هجويرى و «مصباح الهداية» و «گلشن راز»، از اين دسته به شمار مى‌روند، اما شمارى از آنها، ترجمه احوال اوليا و مشايخند كه «تذكرة الاولياء» عطار، شاه‌كارى در اين زمينه است كه نويسنده، در آن، به شيوه‌اى بسيار مؤثر و پرشور، حالات مردان آن جهانى را به كمك گزارش‌هايى در باره گفتار و رفتار آنان مجسم مى‌كند. ديگر كتاب‌ها در اين زمينه، منظومه‌هايى كمابيش بلندند كه شاعر، در آن، همه موضوع‌ها و نكته‌هاى عرفانى را به كمك داستان‌ها، مثل‌ها، پندها و اندرزها، نقل گفتار و كردار بزرگان، به‌ويژه آيات قرآن و احاديث بازگو مى‌كند و در آغاز و پايان و گاه در درون آن، به راز و نياز و مناجات به درگاه خداوند زبان مى‌گشايد؛ اگرچه، بزرگ‌ترين نمونه اين نوشته‌ها، «مثنوى» مولانا جلال الدين بلخى است، «الهى‌نامه» عطار نيز در اين جرگه جاى مى‌گيرد.
برخى از نوشته‌هاى عرفانى، رساله‌ها و كتاب‌هايى به نثر يا به نظم در باره شناختن پروردگار و چگونگى آفرينش و نفس و روح و عوالم و شرط سلوك و حالات و مقامات انسانند كه در فصل‌هايى منظم طرح مى‌شوند. «كشف المحجوب» هجويرى و «مصباح الهداية» و «گلشن راز»، از اين دسته به شمار مى‌روند، اما شمارى از آنها، ترجمه احوال اوليا و مشايخند كه «تذكرة الاولياء» عطار، شاه‌كارى در اين زمينه است كه نويسنده، در آن، به شيوه‌اى بسيار مؤثر و پرشور، حالات مردان آن جهانى را به كمك گزارش‌هايى در باره گفتار و رفتار آنان مجسم مى‌كند. ديگر كتاب‌ها در اين زمينه، منظومه‌هايى كمابيش بلندند كه شاعر، در آن، همه موضوع‌ها و نكته‌هاى عرفانى را به كمك داستان‌ها، مثل‌ها، پندها و اندرزها، نقل گفتار و كردار بزرگان، به‌ويژه آيات قرآن و احاديث بازگو مى‌كند و در آغاز و پايان و گاه در درون آن، به راز و نياز و مناجات به درگاه خداوند زبان مى‌گشايد؛ اگرچه، بزرگ‌ترين نمونه اين نوشته‌ها، «مثنوى» مولانا جلال الدين بلخى است، «الهى‌نامه» عطار نيز در اين جرگه جاى مى‌گيرد.
خط ۸۳: خط ۸۳:
خليفه‌اى دانا و توانا شش پسر داشت كه همه دانستنى‌ها را آموخته و به هر چيز دل‌خواهى راه يافته بودند، اما باز هم هر يك آرزويى در دل داشت و از ناكامى خود اندوهناك بود. روزى پدر، آنان را نزد خود نشاند و گفت: اگر شما مرا از آرزوهاى خود آگاه كنيد، شايد بتوانم راه كام‌يابى را به هر يك از شما نشان دهم. پسران، فرموده پدر را پذيرفتند و يكى پس از ديگرى، آرزوى خود را بازگفتند. هر يك از بخش‌هاى شش گانه كتاب، ميدان گفتار يك فرزند و پاسخ پدر به اوست. نخستين فرزند، دل‌باخته دختر شاه پريان بود و آرزويى جز وصال وى نداشت. فرزند دوم ديوانه‌وار به سحر و جادو عشق مى‌ورزيد. فرزند سوم جام جمشيد مى‌خواست، فرزند چهارم آب حيات مى‌جست، فرزند پنجم در انديشه يافتن انگشتر سليمان و فرزند ششم، جوياى كيميا بود. پدر در پاسخ هر يك از آنان به كمك حكايات و بيانات حكيمانه‌اى، بيهودگى اين آرزوها را باز مى‌نمايد و فرزندانش را اندرز مى‌دهد كه از خواهش‌هاى نفس دست بكشند و دل، در جهان بالا ببندند.
خليفه‌اى دانا و توانا شش پسر داشت كه همه دانستنى‌ها را آموخته و به هر چيز دل‌خواهى راه يافته بودند، اما باز هم هر يك آرزويى در دل داشت و از ناكامى خود اندوهناك بود. روزى پدر، آنان را نزد خود نشاند و گفت: اگر شما مرا از آرزوهاى خود آگاه كنيد، شايد بتوانم راه كام‌يابى را به هر يك از شما نشان دهم. پسران، فرموده پدر را پذيرفتند و يكى پس از ديگرى، آرزوى خود را بازگفتند. هر يك از بخش‌هاى شش گانه كتاب، ميدان گفتار يك فرزند و پاسخ پدر به اوست. نخستين فرزند، دل‌باخته دختر شاه پريان بود و آرزويى جز وصال وى نداشت. فرزند دوم ديوانه‌وار به سحر و جادو عشق مى‌ورزيد. فرزند سوم جام جمشيد مى‌خواست، فرزند چهارم آب حيات مى‌جست، فرزند پنجم در انديشه يافتن انگشتر سليمان و فرزند ششم، جوياى كيميا بود. پدر در پاسخ هر يك از آنان به كمك حكايات و بيانات حكيمانه‌اى، بيهودگى اين آرزوها را باز مى‌نمايد و فرزندانش را اندرز مى‌دهد كه از خواهش‌هاى نفس دست بكشند و دل، در جهان بالا ببندند.


در اين گفت و شنيد، عطار، جا را براى بسيارى از مطالب عرفانى، فلسفى و اخلاقى باز كرده و معانى لطيفى را به كمك استعاره و تمثيل و اسرارى را به زبان ديوانگان فرزانه بازگفته و از همه مقامات و حالات سالك سخن رانده است. هيچ‌يك از مقامات، مانند طلب، توبه، عشق، حيرت، توكل، رضا، معرفت، توحيد، فقر و فنا، از چارچوب«الهى‌نامه» بيرون نيست و اين كتاب، به راستى، گنجينه‌اى از حقايق معنوى به شمار مى‌رود.
در اين گفت و شنيد، عطار، جا را براى بسيارى از مطالب عرفانى، فلسفى و اخلاقى باز كرده و معانى لطيفى را به كمك استعاره و تمثيل و اسرارى را به زبان ديوانگان فرزانه بازگفته و از همه مقامات و حالات سالك سخن رانده است. هيچ‌يك از مقامات، مانند طلب، توبه، عشق، حيرت، توكل، رضا، معرفت، توحيد، فقر و فنا، از چارچوب «الهى‌نامه» بيرون نيست و اين كتاب، به راستى، گنجينه‌اى از حقايق معنوى به شمار مى‌رود.


از آن‌جا كه براى بازگفتن حال سالك و واصل، زبانى شيواتر و رساتر از زبان عشق نيست، سراسر اين كتاب، از عبارات و كنايات عاشقانه پر است و فصلى از آن نيست كه در آن، از سر زيبايى، جاذبه و جفاى معشوق، درد هجران، سوز و گداز در آرزوى وصال، غيرت و رشك، مستى هنگام ديدار و خمار لحظات فراق سخن نرفته باشد؛ چنان‌كه سراسر مقاله 21، وقف داستان شورانگيز عشق رابعه دختر كعب است.
از آن‌جا كه براى بازگفتن حال سالك و واصل، زبانى شيواتر و رساتر از زبان عشق نيست، سراسر اين كتاب، از عبارات و كنايات عاشقانه پر است و فصلى از آن نيست كه در آن، از سر زيبايى، جاذبه و جفاى معشوق، درد هجران، سوز و گداز در آرزوى وصال، غيرت و رشك، مستى هنگام ديدار و خمار لحظات فراق سخن نرفته باشد؛ چنان‌كه سراسر مقاله 21، وقف داستان شورانگيز عشق رابعه دختر كعب است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش