۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابو ' به 'ابو') |
جز (جایگزینی متن - 'صدر الدين ' به 'صدرالدين ') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
مؤلف«اعجاز البيان فى تفسير ام القرآن»، ابوالمعالى | مؤلف«اعجاز البيان فى تفسير ام القرآن»، ابوالمعالى صدرالدين محمد بن اسحاق بن يوسف بن على قونوى متولد 607 و متوفاى 673 ق، ملقب به شيخ كبير است. از علماى نامى و عرفاى عالى مقام و مشايخ بزرگ قونيه بود،پدرش در كودكى او وفات كرد و مادرش به ازدواج شيخ اكبر محيى الدين ابن العربى در آمد، بدين وسيله صدرالدين نيز در تحت تربيت ناپدرى و ديگر از بزرگان عرفان درآمد و در كنار سلوك و رياضت به كسب علوم ظاهرى هم پرداخت و در اندك زمانى جامع فقه و حديث و علوم ظاهرى و عقلى و نقلى گرديد، به طورى كه در تمام آنها وحيد عصر و مرجع استفادۀ علماى ظاهر و استفاضۀ بزرگان وقت بوده است. | ||
قطب الدين شيرازى از شاگردان وى بوده،حضرت شيخ با سعد الدين حمويى ملاقات و رابطۀ محبت و وداد با يكديگر داشتهاند. وى با [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]] در مسائل حكمت مكاتبات فراوانى داشته و مورد تمجيد خواجه بوده است.با مولاناى روم نيز كمال يگانگى را داشته و وظايف تجليل و احترام تمام در حق يكديگر معمول مىداشتهاند.شمس الدين احمد افلاكى در كتاب مناقب العارفين آورده كه:حضرت چلبى حسام الدين از حضرت مولانا پرسيده بود كه نماز شما را كه بگزارد؟فرمود كه شيخ | قطب الدين شيرازى از شاگردان وى بوده،حضرت شيخ با سعد الدين حمويى ملاقات و رابطۀ محبت و وداد با يكديگر داشتهاند. وى با [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]] در مسائل حكمت مكاتبات فراوانى داشته و مورد تمجيد خواجه بوده است.با مولاناى روم نيز كمال يگانگى را داشته و وظايف تجليل و احترام تمام در حق يكديگر معمول مىداشتهاند.شمس الدين احمد افلاكى در كتاب مناقب العارفين آورده كه:حضرت چلبى حسام الدين از حضرت مولانا پرسيده بود كه نماز شما را كه بگزارد؟فرمود كه شيخ صدرالدين اولى است.شيخ مؤيد الدين جندى، مولانا شمس الدين ايكى،شيخ فخر الدين عراقى و شيخ سعيد الدين فرغانى قدس الله تعالى ارواحهم و غير ايشان از اكابر در حجر تربيت وى بودهاند و در صحبت وى پرورش يافتهاند. | ||
شيخ بزرگ محيى الدين در آن وقت كه از بلاد مغرب متوجه روم بود،در بعضى مشاهدات خود به وقت ولادت وى، استعداد و علوم و تجليات و احوال و مقامات وى و هر چه در مدت عمر و بعد از آن بر وى گذشت و خواهد گذشت، مكاشف شد. و چون به قونيه رسيد بعد از ولادت وى و وفات پدرش، مادرش به عقد نكاح شيخ در آمد و وى در خدمت و صحبت شيخ تربيت يافت، وى نقاد حكام شيخ است و مقصود شيخ در مسأله وحدت وجود، بر وجهى كه مطابق عقل و شرع باشد،جز به تتبع تحقيقات وى و فهم آن، ميسر نمىشود. | شيخ بزرگ محيى الدين در آن وقت كه از بلاد مغرب متوجه روم بود،در بعضى مشاهدات خود به وقت ولادت وى، استعداد و علوم و تجليات و احوال و مقامات وى و هر چه در مدت عمر و بعد از آن بر وى گذشت و خواهد گذشت، مكاشف شد. و چون به قونيه رسيد بعد از ولادت وى و وفات پدرش، مادرش به عقد نكاح شيخ در آمد و وى در خدمت و صحبت شيخ تربيت يافت، وى نقاد حكام شيخ است و مقصود شيخ در مسأله وحدت وجود، بر وجهى كه مطابق عقل و شرع باشد،جز به تتبع تحقيقات وى و فهم آن، ميسر نمىشود. |
ویرایش