پرش به محتوا

الدر الثمين في خمسمائة آية نزلت في مولانا أميرالمؤمنين(ع) باتفاق أكثر المفسرين من أهل‌الدين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ى(' به 'ى ('
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (')
جز (جایگزینی متن - 'ى(' به 'ى (')
خط ۵۱: خط ۵۱:


== معرفى اجمالى ==
== معرفى اجمالى ==
'''الدرّ الثمين في خمسمائة آية نزلت في مولانا أميرالمؤمنين (ع) باتّفاق أكثر المفسّرين من أهل الدين'''، از جمله آثار منسوب به حافظ رجب بُرسى حلّى (متوفى حدود 813ق) عالم و فقيه امامى است كه به زبان عربى نگارش و با تحقيق سيد على عاشور در يك جلد منتشر شده است. شيخ بُرسى در اين اثر پانصد آيه از قرآن كريم را كه نزول آنها در شأن حضرت على(ع) مورد اتفاق اكثر مفسران بوده، گردآورى نموده است.
'''الدرّ الثمين في خمسمائة آية نزلت في مولانا أميرالمؤمنين (ع) باتّفاق أكثر المفسّرين من أهل الدين'''، از جمله آثار منسوب به حافظ رجب بُرسى حلّى (متوفى حدود 813ق) عالم و فقيه امامى است كه به زبان عربى نگارش و با تحقيق سيد على عاشور در يك جلد منتشر شده است. شيخ بُرسى در اين اثر پانصد آيه از قرآن كريم را كه نزول آنها در شأن حضرت على (ع) مورد اتفاق اكثر مفسران بوده، گردآورى نموده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۶۷: خط ۶۷:
[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]] اين اثر را از جمله تأليفات برسى مى‌داند و پس از آن به تأمل صاحب «رياض» و اينكه كتاب از آثار عبدالله حلبى است، اشاره كرده و مى‌افزايد: علاوه بر محمدتقى يادشده، مؤلف «رياض المصائب» تفسير برخى از آيات فضائل را از آن كتاب نقل كرده و اصل كتاب را از آثار حافظ برسى معرفى كرده است. بنابراين با نقل و انتساب اين دو تن وجهى براى منع صاحب «رياض» باقى نمى‌ماند و در ذيل «كشف الظنون» نيز اين كتاب در زمره آثار برسى دانسته شده است. بنا به نوشته [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]]، على بن فسيح‌الله رضا، كتاب «الدر الثمين في أسرار الأنزع البطين» نوشته تقى‌الدين عبدالله حلى را اسنتساخ كرده كه در سال 1010ق، از آن فارغ شده است <ref>همان</ref>.
[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]] اين اثر را از جمله تأليفات برسى مى‌داند و پس از آن به تأمل صاحب «رياض» و اينكه كتاب از آثار عبدالله حلبى است، اشاره كرده و مى‌افزايد: علاوه بر محمدتقى يادشده، مؤلف «رياض المصائب» تفسير برخى از آيات فضائل را از آن كتاب نقل كرده و اصل كتاب را از آثار حافظ برسى معرفى كرده است. بنابراين با نقل و انتساب اين دو تن وجهى براى منع صاحب «رياض» باقى نمى‌ماند و در ذيل «كشف الظنون» نيز اين كتاب در زمره آثار برسى دانسته شده است. بنا به نوشته [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]]، على بن فسيح‌الله رضا، كتاب «الدر الثمين في أسرار الأنزع البطين» نوشته تقى‌الدين عبدالله حلى را اسنتساخ كرده كه در سال 1010ق، از آن فارغ شده است <ref>همان</ref>.


مقدمه محقق در شرح حال مؤلف، آثار وى و گفته‌هاى علما در باره اوست. پس از آن نويسنده در مقدمه‌اش پانصد آيه‌ى ذكرشده در كتاب را به اجماع اكثر مفسرين در فضل على(ع) مى‌داند. وى تأكيد مى‌كند كه چرا چنين نباشد و حال‌آنكه آيات متشابه فراوانى در شأن پيامبران و على(ع) و نيز روايات فراوان در رفعت مقام آن حضرت از نبى مكرم اسلام(ص) نقل شده است <ref>مقدمه مؤلف، ص 19 - 21</ref>.
مقدمه محقق در شرح حال مؤلف، آثار وى و گفته‌هاى علما در باره اوست. پس از آن نويسنده در مقدمه‌اش پانصد آيه‌ى ذكرشده در كتاب را به اجماع اكثر مفسرين در فضل على (ع) مى‌داند. وى تأكيد مى‌كند كه چرا چنين نباشد و حال‌آنكه آيات متشابه فراوانى در شأن پيامبران و على (ع) و نيز روايات فراوان در رفعت مقام آن حضرت از نبى مكرم اسلام(ص) نقل شده است <ref>مقدمه مؤلف، ص 19 - 21</ref>.


در متن اثر به آيات مختلف از 38 سوره قرآن كريم اشاره و شرح شده است؛ به‌عنوان مثال نويسنده با استناد به آيات و روايات، سعادت واقعى را در پيروى از على(ع) و شقاوت را در دشمنى آن حضرت مى‌داند <ref>متن كتاب، ص 129</ref>. همچنين با ذكر آيه 43 سوره رعد، شاهد رسول‌خدا(ص) بر امت در روز قيامت و كسى كه علم الكتاب نزد اوست را اميرالمؤمنين على(ع) مى‌داند <ref>متن كتاب، ص 133</ref>.
در متن اثر به آيات مختلف از 38 سوره قرآن كريم اشاره و شرح شده است؛ به‌عنوان مثال نويسنده با استناد به آيات و روايات، سعادت واقعى را در پيروى از على (ع) و شقاوت را در دشمنى آن حضرت مى‌داند <ref>متن كتاب، ص 129</ref>. همچنين با ذكر آيه 43 سوره رعد، شاهد رسول‌خدا(ص) بر امت در روز قيامت و كسى كه علم الكتاب نزد اوست را اميرالمؤمنين على (ع) مى‌داند <ref>متن كتاب، ص 133</ref>.


نويسنده در خاتمه، آنچه در كتاب آمده را بخشى از فضائل آن حضرت و نسبت به آيات محكماتى كه تفسير آن را جز خداوند و راسخون در علم كسى نمى‌داند اندك دانسته است. سپس متنى چندين صفحه‌اى در وصف و ثناى آن حضرت و بيان مناقب و فضائل آن امام همام را حسن ختام اثر خود قرار مى‌دهد <ref>همان، 210 - 219</ref>.
نويسنده در خاتمه، آنچه در كتاب آمده را بخشى از فضائل آن حضرت و نسبت به آيات محكماتى كه تفسير آن را جز خداوند و راسخون در علم كسى نمى‌داند اندك دانسته است. سپس متنى چندين صفحه‌اى در وصف و ثناى آن حضرت و بيان مناقب و فضائل آن امام همام را حسن ختام اثر خود قرار مى‌دهد <ref>همان، 210 - 219</ref>.


على عاشور در بخش الحاقى كتاب به تفسير آياتى از قرآن كريم كه در كتاب اصول كافى در شأن اميرالمؤمنين على(ع) و ولايت آن حضرت ذكر شده، پرداخته است. هدف وى از افزودن اين بخش به كتاب، اولاً دفاع از مؤلف و بيان اين مطلب بوده كه آنچه نويسنده روايت كرده در امهات و مهم‌ترين مصادر كتب شيعه موجود است و ثانياً تكميل بحث و ذكر آياتى بوده كه در حق اهل‌بيت(ع) نازل يا تفسير و يا تأويل شده است. عاشور در شرح اين آيات از شرح اصول كافى محدث مازندرانى استفاده نموده است <ref>همان، ص 223</ref>.
على عاشور در بخش الحاقى كتاب به تفسير آياتى از قرآن كريم كه در كتاب اصول كافى در شأن اميرالمؤمنين على (ع) و ولايت آن حضرت ذكر شده، پرداخته است. هدف وى از افزودن اين بخش به كتاب، اولاً دفاع از مؤلف و بيان اين مطلب بوده كه آنچه نويسنده روايت كرده در امهات و مهم‌ترين مصادر كتب شيعه موجود است و ثانياً تكميل بحث و ذكر آياتى بوده كه در حق اهل‌بيت(ع) نازل يا تفسير و يا تأويل شده است. عاشور در شرح اين آيات از شرح اصول كافى محدث مازندرانى استفاده نموده است <ref>همان، ص 223</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش