۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
باب پنجم، در باب كرّاميه(اصحاب ابوعبدالله محمد بن كرّام از زاهدان سيستانى) است كه معتقدند پردودگار جسم و جوهر و محل حوادث است و جهت و مكان دارد. رازى هفت فرقه از كراميه؛ از جمله طرايقه، اسحاقيه، و عابديه را نام برده است. | باب پنجم، در باب كرّاميه(اصحاب ابوعبدالله محمد بن كرّام از زاهدان سيستانى) است كه معتقدند پردودگار جسم و جوهر و محل حوادث است و جهت و مكان دارد. رازى هفت فرقه از كراميه؛ از جمله طرايقه، اسحاقيه، و عابديه را نام برده است. | ||
باب ششم، درباره جبريون است. رازى در آغاز اين باب متذكر شده كه معتزله اينان را جبريه و مجبره ناميدهاند، چون معتقدند، انسان در افعال خود قدرت و اختيار ندارد. در حالى كه اين تصور معتزله نادرست است، زيرا «ما نمىگوييم كه بنده بر افعال خويش قادر نيست، بلكه بر آنيم كه بنده خالق افعال خود نيست». رازى چهار فرقه از جبريون(جهميه، نجاريه، ضراريه و بكريه) را نام برده است. | باب ششم، درباره جبريون است. رازى در آغاز اين باب متذكر شده كه معتزله اينان را جبريه و مجبره ناميدهاند، چون معتقدند، انسان در افعال خود قدرت و اختيار ندارد. در حالى كه اين تصور معتزله نادرست است، زيرا «ما نمىگوييم كه بنده بر افعال خويش قادر نيست، بلكه بر آنيم كه بنده خالق افعال خود نيست». رازى چهار فرقه از جبريون (جهميه، نجاريه، ضراريه و بكريه) را نام برده است. | ||
باب هفتم، درباره مرجئه يا معتقدان به إرجاء است كه فسق مسلمانان را رد مىكنند و بر آنند كه ايمان بنده زيادت و نقصان نمىپذيرد و نمىتوان آن را به كمى و زيادى موصوف گردانيد و هر ايمانى ايمان است و معصيت ناقض ايمان نيست. مسلمانان در هر حال بايد به عفو پرودگار اميدوار باشند. اينان هيچگاه دچار آتش جهنم نمىشوند يا در آن جاودان نمىمانند و سرانجام به بهشت مىروند. | باب هفتم، درباره مرجئه يا معتقدان به إرجاء است كه فسق مسلمانان را رد مىكنند و بر آنند كه ايمان بنده زيادت و نقصان نمىپذيرد و نمىتوان آن را به كمى و زيادى موصوف گردانيد و هر ايمانى ايمان است و معصيت ناقض ايمان نيست. مسلمانان در هر حال بايد به عفو پرودگار اميدوار باشند. اينان هيچگاه دچار آتش جهنم نمىشوند يا در آن جاودان نمىمانند و سرانجام به بهشت مىروند. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
باب دهم، در 6 فصل درباره فرقههايى است كه اسما و رسما بيرون از اسلاماند. فصل اول درباره فرقههاى يهود چون عنانيه، عيسويه، معاريه و سامريه است. رازى عيسويه را پيروان عيسى بن يعقوب اصفهانى دانسته كه نبوت پيامبر اسلام را قبول دارند؛ ولى بر آنند كه محمد بر عرب مبعوث شد، نه بر عجم و بنى اسرائيل. فصل دوم در شرح فرقههاى مسيحى است كه در آن ميان فرقه ملكانيه، يعقوبيه، فرفوريسيه،(فيلسوفى كه عقايد مسيحيت را بر بنياد آراى فلسفى استوار كرد) و ارمنوسيه ذكر شدهاند. فصل سوم در فرقههاى مجوسى است كه رازى از ميان آنها تنها از زردشتيان ياد كرده است. | باب دهم، در 6 فصل درباره فرقههايى است كه اسما و رسما بيرون از اسلاماند. فصل اول درباره فرقههاى يهود چون عنانيه، عيسويه، معاريه و سامريه است. رازى عيسويه را پيروان عيسى بن يعقوب اصفهانى دانسته كه نبوت پيامبر اسلام را قبول دارند؛ ولى بر آنند كه محمد بر عرب مبعوث شد، نه بر عجم و بنى اسرائيل. فصل دوم در شرح فرقههاى مسيحى است كه در آن ميان فرقه ملكانيه، يعقوبيه، فرفوريسيه،(فيلسوفى كه عقايد مسيحيت را بر بنياد آراى فلسفى استوار كرد) و ارمنوسيه ذكر شدهاند. فصل سوم در فرقههاى مجوسى است كه رازى از ميان آنها تنها از زردشتيان ياد كرده است. | ||
فصل چهارم، درباره ثنويت و 4 فرقه آن(مانوى، ديصانى، مزدكى و مرقونيه) است. فصل پنجم، درباره صبائيه(صابئه) و فصل ششم در احوال فلاسفه است. رازى در اين فصل به برخى عقايد فيلسوفان اشاره كرده و [[ارسطو]] را بزرگترين آنها و [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] را بزرگترين شارح او دانسته و متذكر شده كه خود او بخشى مهم از عمر را صرف فلسفه كرده و کتابهايى چون نهاية العقول، المباحث المشرقية، کتاب الملخص و شرح اشارات را در همين علم نوشته است. او همچنين تصريح كرده كه شمارى از آثارش مشتمل بر شرح اصول دين و ابطال شبهههاى فلاسفه و ساير مخالفان است؛ ولى دشمنان و حاسدان بر دين او طعنهها زده و او را خارج از مذهب اهل تسنن دانستهاند. رازى در اين مقام به دفاع از خود برخاسته و اتهام بددينى را رد كرده و نه از دشمنانش كه او را متهم داشتهاند، بلكه از دوستانش اظهار شگفتى كرده كه چرا به دفاع از او برنخاستهاند. | فصل چهارم، درباره ثنويت و 4 فرقه آن (مانوى، ديصانى، مزدكى و مرقونيه) است. فصل پنجم، درباره صبائيه(صابئه) و فصل ششم در احوال فلاسفه است. رازى در اين فصل به برخى عقايد فيلسوفان اشاره كرده و [[ارسطو]] را بزرگترين آنها و [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] را بزرگترين شارح او دانسته و متذكر شده كه خود او بخشى مهم از عمر را صرف فلسفه كرده و کتابهايى چون نهاية العقول، المباحث المشرقية، کتاب الملخص و شرح اشارات را در همين علم نوشته است. او همچنين تصريح كرده كه شمارى از آثارش مشتمل بر شرح اصول دين و ابطال شبهههاى فلاسفه و ساير مخالفان است؛ ولى دشمنان و حاسدان بر دين او طعنهها زده و او را خارج از مذهب اهل تسنن دانستهاند. رازى در اين مقام به دفاع از خود برخاسته و اتهام بددينى را رد كرده و نه از دشمنانش كه او را متهم داشتهاند، بلكه از دوستانش اظهار شگفتى كرده كه چرا به دفاع از او برنخاستهاند. | ||
== وضعيت کتاب == | == وضعيت کتاب == |
ویرایش