۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن«' به 'ن «') |
جز (جایگزینی متن - 'و«' به 'و «') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''اسرارنامه'''، از مثنوىهاى دلپذير و كمابيش كوتاه عارف صاحبدل، [[شيخ فريد الدين عطار نيشابورى]] است كه همچون ديگر مثنوىهاى او، به تقبيح و تحقير علايق دنيوى و تحسين امور معنوى و ترغيب آدمى به كوششهاى جانفرسا در پيمودن راه وصول يا«فناء فى الله» مىپردازد. | '''اسرارنامه'''، از مثنوىهاى دلپذير و كمابيش كوتاه عارف صاحبدل، [[شيخ فريد الدين عطار نيشابورى]] است كه همچون ديگر مثنوىهاى او، به تقبيح و تحقير علايق دنيوى و تحسين امور معنوى و ترغيب آدمى به كوششهاى جانفرسا در پيمودن راه وصول يا«فناء فى الله» مىپردازد. | ||
آنان كه آثار او را بررسيده و در باره آنها سخن گفتهاند، «منطق الطير» | آنان كه آثار او را بررسيده و در باره آنها سخن گفتهاند، «منطق الطير» و «اسرارنامه» را از ديد اهميت در جايگاه نخست نشاندهاند. «اسرارنامه»، از کتابهايى است كه شاعران پس از عطار نيز از آن بسيار سود بردند و از درونمايه و تمثيلات و مطالب آن، در كارهاى خود بهره گرفتند؛ چنانكه مولانا جلال الدين بلخى در«مثنوى معنوى» خود چنين كرد. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
«اسرارنامه» كه در 3305 بيت، 22 مقاله و 98 حكايت سروده شده است، بهرغم مثنوىهاى ديگر عطار؛ يعنى«منطق الطير» | «اسرارنامه» كه در 3305 بيت، 22 مقاله و 98 حكايت سروده شده است، بهرغم مثنوىهاى ديگر عطار؛ يعنى«منطق الطير» و «الهىنامه» و «مصيبتنامه»، پىرنگ كلان و طرحى سراسرى ندارد كه داستانهاى كوتاهى با توجه به بابهايش در آن بگنجد و شاعر، آرايش طبيعى داستان اصلى را از راه داستانهاى فرعى و نتيجهگيرى خود از آنها به سامان برساند، بلكه به مثنوىهاى عرفانى - اخلاقى پيش از خود، مانند«حديقة الحقيقة» سنايى و «مخزن الاسرار» نظامى مىماند كه بر پايه ابواب و فصول خاص تدوين شدهاند و هر فصل و مقاله حكايتهايى را در بر گرفته است. | ||
شاعر، در 150 بيت نخستين کتاب، به حمد خداوند مىپردازد، سپس رسول گرامى اسلام(ص) را نعت مىكند. بيتهاى ويژه هر يك از خلفاى چهارگانه پيامبر، با يكديگر برابرند، اما ساختار بابها و فصلهايش بر پايه نسخههاى گوناگون، با يكديگر متفاوتند؛ يعنى بنا بر برخى از نسخهها، کتاب، 22 فصل يا مقاله و بنا بر پارهاى از آنها، تنها بيست باب(مقاله) دارد. گويى عطار براى هيچيك از ابواب يا مقالات«اسرارنامه» عنوان ويژهاى نياورده، اما هر يك از كاتبان به سليقه خود، هر مقاله يا فصلى را به چيزى معنوَن كرده است. | شاعر، در 150 بيت نخستين کتاب، به حمد خداوند مىپردازد، سپس رسول گرامى اسلام(ص) را نعت مىكند. بيتهاى ويژه هر يك از خلفاى چهارگانه پيامبر، با يكديگر برابرند، اما ساختار بابها و فصلهايش بر پايه نسخههاى گوناگون، با يكديگر متفاوتند؛ يعنى بنا بر برخى از نسخهها، کتاب، 22 فصل يا مقاله و بنا بر پارهاى از آنها، تنها بيست باب(مقاله) دارد. گويى عطار براى هيچيك از ابواب يا مقالات«اسرارنامه» عنوان ويژهاى نياورده، اما هر يك از كاتبان به سليقه خود، هر مقاله يا فصلى را به چيزى معنوَن كرده است. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
اين مقاله، با يكى از مهمترين مسائل عرفانى؛ يعنى«حركت جوهرى» پايان مىيابد و عطار در طرح اين انديشه يونانى در زبان شعر و قلمرو عرفان ايرانى، آغازگر است. | اين مقاله، با يكى از مهمترين مسائل عرفانى؛ يعنى«حركت جوهرى» پايان مىيابد و عطار در طرح اين انديشه يونانى در زبان شعر و قلمرو عرفان ايرانى، آغازگر است. | ||
مقاله دوم، به انسان و بار امانت الهى بر دوش او مىپردازد و توصيه مىكند كه در راه عشق بايد به دريا زد و از اين دريا گوهرهايى به غواصى به در آورد. مقاله سوم، با طرح اين مسئله آغاز مىشود كه جهان ديدنى(دنياى مادى) كفى بر درياى اصلى وجود است و انسان كف روى دريا را دريا مىپندارد. او هنگامى به حقيقت خواهد رسيد كه از خويشتن خويش و هواهاى نفس كناره بگيرد. عطار در دنباله اين داستان مىگويد: اگر آدمى، «من» خويش را رها كند، ميان «جان» | مقاله دوم، به انسان و بار امانت الهى بر دوش او مىپردازد و توصيه مىكند كه در راه عشق بايد به دريا زد و از اين دريا گوهرهايى به غواصى به در آورد. مقاله سوم، با طرح اين مسئله آغاز مىشود كه جهان ديدنى(دنياى مادى) كفى بر درياى اصلى وجود است و انسان كف روى دريا را دريا مىپندارد. او هنگامى به حقيقت خواهد رسيد كه از خويشتن خويش و هواهاى نفس كناره بگيرد. عطار در دنباله اين داستان مىگويد: اگر آدمى، «من» خويش را رها كند، ميان «جان» و «تن» خود مرزى نخواهد ديد. اين مقاله با توضيح در باره حقيقت بهشت و دوزخ پايان مىيابد. | ||
دشمنى عطار با فلسفه و فيلسوفان و نقد او در باره «عليت فلسفى»، در سخنان بعدى وى آشكار مىشود و او توضيح مىدهد كه چنين تجربههاى روحى با عقل فلسفى فراچنگ نمىآيد، بلكه انسان به «طورى وراى عقل» نياز دارد. | دشمنى عطار با فلسفه و فيلسوفان و نقد او در باره «عليت فلسفى»، در سخنان بعدى وى آشكار مىشود و او توضيح مىدهد كه چنين تجربههاى روحى با عقل فلسفى فراچنگ نمىآيد، بلكه انسان به «طورى وراى عقل» نياز دارد. | ||
مقاله چهارم، با پرسش در باره چيستى حقيقت آغاز مىشود و عطار سخنانش را در مقاله پيشين پى مىگيرد و ازچشمانداز ديگرى بدانها مىنگرد. مقاله پنجم، به بازگويى حقيقت مرگ مىپردازد و عطار در آن، دنيا و آخرت را به يكديگر نزديك | مقاله چهارم، با پرسش در باره چيستى حقيقت آغاز مىشود و عطار سخنانش را در مقاله پيشين پى مىگيرد و ازچشمانداز ديگرى بدانها مىنگرد. مقاله پنجم، به بازگويى حقيقت مرگ مىپردازد و عطار در آن، دنيا و آخرت را به يكديگر نزديك و «وجود آدمى» را ديوارى ميان آن دو مىبيند. مقاله ششم كه دنباله مقاله پنجم است، مسئله «حشر» و چگونگى آن را توضيح مىدهد و از صورتهاى بىپايان حشر آدميان سخن مىگويد. | ||
مقاله هفتم، با تصويرى از درياى بىپايان غيب آغاز مىشود كه ميان آن و درياى جان انسان راهى گشادهاند و در توصيف آن از چشماندازى سخن مىگويد كه نشان مىدهد اين دريا را با ديد عقل نمىتوان ديد و دنياى حسى، خس و خاشاك روى موجهاى اين درياست. | مقاله هفتم، با تصويرى از درياى بىپايان غيب آغاز مىشود كه ميان آن و درياى جان انسان راهى گشادهاند و در توصيف آن از چشماندازى سخن مىگويد كه نشان مىدهد اين دريا را با ديد عقل نمىتوان ديد و دنياى حسى، خس و خاشاك روى موجهاى اين درياست. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
حكايتهاى کتاب، بيشتر از آيات قرآن، روايتها، قصههاى مذهبى و گفتار مشايخ و عرفا گرفته شده است؛ چنانكه بيشتر آنها را در آثارى مانند«قصص الانبياء» نيشابورى، «كشف الاسرار و عدة الابرار» ميبدى، «لوايح» [[عینالقضاة، عبدالله بن محمد|عين القضات همدانى]]، «رساله قشيريه» | حكايتهاى کتاب، بيشتر از آيات قرآن، روايتها، قصههاى مذهبى و گفتار مشايخ و عرفا گرفته شده است؛ چنانكه بيشتر آنها را در آثارى مانند«قصص الانبياء» نيشابورى، «كشف الاسرار و عدة الابرار» ميبدى، «لوايح» [[عینالقضاة، عبدالله بن محمد|عين القضات همدانى]]، «رساله قشيريه» و «حديقة الحقيقة» سنايى مىتوان بازيافت، اما عطار در داستانپردازى، بيش از هر كس، از سنايى تأثير پذيرفته است، البته او بهرغم سنايى، هنگامى كه از مجذوبان و ديوانگان سخن مىگويد، از چارچوب شريعت فراتر مىرود. | ||
ویرایش