۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - 'ن«' به 'ن «') |
||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
در بخش دوم، به تاريخ آموزش اين موضوع در غرب مىپردازد كه اروپاييان از چه زمانى با جغرافياى عرب آشنا شدهاند. وى، مىنويسد: از قرن يازدهم، در اسپانيا ترجمه تصنيفهاى عربى در فلك و رياضى به زبان لاتينى آغاز شد و به سرعت اسامى خوارزمى، فرغانى و بتانى نزد همگان شناخته شد و به اين طريق بيشتر اسامى اصلى شرقى معروف گرديد و با اين ترجمهها، دانش جغرافى فلكى و وصفى سير تطورى خويش را در اروپا آغاز كرد و انديشه عرب در آن نقش بسزايى ايفا كرد. مؤلف، در ادامه، به سير ترجمه آثار عربى به دست اروپاى مسيحى مىپردازد و برخى از مستشرقان را با ترجمه آنها نام مىبرد و با نگاهى نقدى در پايان، هدف از نگارش كتاب را بيان مىكند. | در بخش دوم، به تاريخ آموزش اين موضوع در غرب مىپردازد كه اروپاييان از چه زمانى با جغرافياى عرب آشنا شدهاند. وى، مىنويسد: از قرن يازدهم، در اسپانيا ترجمه تصنيفهاى عربى در فلك و رياضى به زبان لاتينى آغاز شد و به سرعت اسامى خوارزمى، فرغانى و بتانى نزد همگان شناخته شد و به اين طريق بيشتر اسامى اصلى شرقى معروف گرديد و با اين ترجمهها، دانش جغرافى فلكى و وصفى سير تطورى خويش را در اروپا آغاز كرد و انديشه عرب در آن نقش بسزايى ايفا كرد. مؤلف، در ادامه، به سير ترجمه آثار عربى به دست اروپاى مسيحى مىپردازد و برخى از مستشرقان را با ترجمه آنها نام مىبرد و با نگاهى نقدى در پايان، هدف از نگارش كتاب را بيان مىكند. | ||
پس از اين مقدمات، اولين فصل كتاب با | پس از اين مقدمات، اولين فصل كتاب با عنوان «جغرافيا نزد عرب قبل از پيدايش كتابهاى اوليه جغرافى» آمده است. در اين فصل، نويسنده، به نقش عربها در جغرافيا اشاره دارد. | ||
مؤلف، در ادامه، به چگونگى بهرهگيرى از اشعار و ادب در اين زمينه و اطلاعيابى از آنها اشاره مىكند. كتابهاى آسمانى، مثل قرآن، تورات، انجيل نيز از منابع اين زمينه به شمار آمدهاند. بر اين اساس، به ديدگاههاى جغرافياى فلكى و رياضى اعراب پرداخته و تحقيقات عالمانهاى انجام مىدهد. داستانهاى جغرافيايى، تقسيمات طبيعى، نقشهها، تحقيقات و جستوجوگرىها، راهشناسىها، نظريات گوناگون در مورد دريا و خشكى و... مباحثى است كه در اين فصل آمده است. | مؤلف، در ادامه، به چگونگى بهرهگيرى از اشعار و ادب در اين زمينه و اطلاعيابى از آنها اشاره مىكند. كتابهاى آسمانى، مثل قرآن، تورات، انجيل نيز از منابع اين زمينه به شمار آمدهاند. بر اين اساس، به ديدگاههاى جغرافياى فلكى و رياضى اعراب پرداخته و تحقيقات عالمانهاى انجام مىدهد. داستانهاى جغرافيايى، تقسيمات طبيعى، نقشهها، تحقيقات و جستوجوگرىها، راهشناسىها، نظريات گوناگون در مورد دريا و خشكى و... مباحثى است كه در اين فصل آمده است. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
تصنيفات عمومى در جغرافياى قرن نهم(المصنفات العامة فى الجغرافيا فى القرن التاسع)، عنوان فصل بعدى است. مؤلف، در آغاز، مىنويسد: «خردادبه، اول مؤلفى است كه تصنيفى از ايشان در جغرافياى وصفى به ما رسيده است» و در ادامه آورده است: «ابوالقاسم، عبيد الله بن عبدالله بن خردادبه، فارسى الاصل و كان جدّه مجوسيا كما هو واضح من الاسم الذى حمله المؤلف و...». بعد از بررسى انديشه وى، نويسنده، به يعقوبى، [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]]، ابن فقيه، ابن رسته تا [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن زولاق]] و محمد وراق و احمد رازى و همدانى اشاره مىكند. وى، همدانى را با كتاب«صفة جزيرة العرب»، در نوع خود يگانه مىداند. | تصنيفات عمومى در جغرافياى قرن نهم(المصنفات العامة فى الجغرافيا فى القرن التاسع)، عنوان فصل بعدى است. مؤلف، در آغاز، مىنويسد: «خردادبه، اول مؤلفى است كه تصنيفى از ايشان در جغرافياى وصفى به ما رسيده است» و در ادامه آورده است: «ابوالقاسم، عبيد الله بن عبدالله بن خردادبه، فارسى الاصل و كان جدّه مجوسيا كما هو واضح من الاسم الذى حمله المؤلف و...». بعد از بررسى انديشه وى، نويسنده، به يعقوبى، [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]]، ابن فقيه، ابن رسته تا [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن زولاق]] و محمد وراق و احمد رازى و همدانى اشاره مىكند. وى، همدانى را با كتاب«صفة جزيرة العرب»، در نوع خود يگانه مىداند. | ||
فصل ششم، داراى | فصل ششم، داراى عنوان «المسعودى و الرحالة الذين زاروا الاصقاع الشمالية فى القرن العاشر»(مسعودى و جهانگردانى كه از سرزمينها و مناطق شمالى در قرن دهم ديدن كردهاند). | ||
فصل هفتم، داراى | فصل هفتم، داراى عنوان «المدرسة الكلاسيكية لجغرافى القرن العاشر» است. | ||
فصل هشتم، به جغرافىدانان ديگر قرن دهم مىپردازد و از كتابهايى كه در اين دوره نوشته شده و نيز روشهاى نويسندگان و ويژگىهاى هر يك از آنها و ميزان اهميت هر يك، ياد مىكند. مؤلف، در اين فصل از كتاب مجهول المؤلف«حدود العالم» سخن دارد. مجموعه مهم اين عصر كه در همين فصل به آن اشاره رفته، رسائل اخوان الصفاست كه در آن انديشهها و نظريات قديمى دنياى كلاسيك يونان و نيز دانشمندان هندى آمده است. به ادعاى نويسنده، رسائل اخوان الصفا به سبك آسان و به دور از اصطلاحات غامض به نگارش درآمده و حاوى موضوعات گوناگونى است. كتابهاى«آكام المرجان فى ذكر المداين المشهورة فى كل مكان» از اسحاق بن حسين و«المسالك و الممالك» از حسن بن احمد مهلبى و«دلائل القبلة» از ابوالعباس احمد بن القاص الطبرى و... در اين فصل بررسى شدهاند. | فصل هشتم، به جغرافىدانان ديگر قرن دهم مىپردازد و از كتابهايى كه در اين دوره نوشته شده و نيز روشهاى نويسندگان و ويژگىهاى هر يك از آنها و ميزان اهميت هر يك، ياد مىكند. مؤلف، در اين فصل از كتاب مجهول المؤلف«حدود العالم» سخن دارد. مجموعه مهم اين عصر كه در همين فصل به آن اشاره رفته، رسائل اخوان الصفاست كه در آن انديشهها و نظريات قديمى دنياى كلاسيك يونان و نيز دانشمندان هندى آمده است. به ادعاى نويسنده، رسائل اخوان الصفا به سبك آسان و به دور از اصطلاحات غامض به نگارش درآمده و حاوى موضوعات گوناگونى است. كتابهاى«آكام المرجان فى ذكر المداين المشهورة فى كل مكان» از اسحاق بن حسين و«المسالك و الممالك» از حسن بن احمد مهلبى و«دلائل القبلة» از ابوالعباس احمد بن القاص الطبرى و... در اين فصل بررسى شدهاند. | ||
فصل نهم، در مورد بيرونى و جغرافىدانان قرن يازدهم در مشرقزمين است. مؤلف، مىنويسد: «با اينكه نام بيرونى در ادب عربى، در ميدان جغرافيا و سفرنامه ديده مىشود، اما او در واقع يك جغرافىدان نيست، بلكه بيشتر، رياضىدان و فيزيكدان و در مرحله بعد تاريخدان است. نويسنده، از كتابهاى مهم بيرونى | فصل نهم، در مورد بيرونى و جغرافىدانان قرن يازدهم در مشرقزمين است. مؤلف، مىنويسد: «با اينكه نام بيرونى در ادب عربى، در ميدان جغرافيا و سفرنامه ديده مىشود، اما او در واقع يك جغرافىدان نيست، بلكه بيشتر، رياضىدان و فيزيكدان و در مرحله بعد تاريخدان است. نويسنده، از كتابهاى مهم بيرونى چون «الآثار الباقية»، «القانون المسعودى» و... ياد مىكند و وى را در عين اينكه متأثر از مكتب يونانى مىداند، مدعى است كه از دادههاى تازه جغرافيايى معاصرش بهره گرفته و كتابهاى او از احساسات قومى ايرانى خالى نيست. | ||
دو فصل بعد، از جغرافىدانان قرن يازدهم و دوازدهم در مغرب و جغرافىدانان قرن دوازدهم در مشرق سخن دارد و بر آن است كه مغرب و اندلس نقش چندانى در تطور جغرافيا نداشته جز آنكه در رابطه با جغرافياى محلى اطلاعاتى را در اختيار پژوهنده قرار مىدهند، اما در مشرق اسلامى بزرگترين تصنيفات جغرافيايى پديد آمده است. در فصل دهم، بحث مفصلى در باره [[ادریسی، محمد بن محمد|ادريسى]] و روش او ارائه داده و در ادامه از سفرنامههاى حج هم گفتوگوهايى شده است. | دو فصل بعد، از جغرافىدانان قرن يازدهم و دوازدهم در مغرب و جغرافىدانان قرن دوازدهم در مشرق سخن دارد و بر آن است كه مغرب و اندلس نقش چندانى در تطور جغرافيا نداشته جز آنكه در رابطه با جغرافياى محلى اطلاعاتى را در اختيار پژوهنده قرار مىدهند، اما در مشرق اسلامى بزرگترين تصنيفات جغرافيايى پديد آمده است. در فصل دهم، بحث مفصلى در باره [[ادریسی، محمد بن محمد|ادريسى]] و روش او ارائه داده و در ادامه از سفرنامههاى حج هم گفتوگوهايى شده است. | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۱: | ||
فصل چهاردهم، از قرن چهاردهم سخن دارد. اين قرن، با سهم اندلس و مغرب در تطور ادب جغرافى عرب آغاز شده است؛ با افرادى چون محمد بن رشيد، تجانى صفدى تا حمد الله قزوينى با كتاب«نزهة القلوب». | فصل چهاردهم، از قرن چهاردهم سخن دارد. اين قرن، با سهم اندلس و مغرب در تطور ادب جغرافى عرب آغاز شده است؛ با افرادى چون محمد بن رشيد، تجانى صفدى تا حمد الله قزوينى با كتاب«نزهة القلوب». | ||
فصل پانزدهم، داراى | فصل پانزدهم، داراى عنوان «موسوعات عصر مماليك، اسفار ابن بطوطة) است و چنانكه از عنوان برمىآيد، نويسنده، به فرهنگنامهها و دايرة المعارفهاى دوره سلاطين مملوكى و سفرهاى ابن بطوطه اشاره مىكند. اين فصل، با ذكر الوطواط و نويرى آغاز مىشود و به ابن بطوطه ختم مىگردد. در سفرهاى ابن بطوطه، به اين نكته مىپردازد كه آيا آنچه را وى در سفرنامهاش ذكر كرده است، به راستى خود ديده يا از روى گمانه و تصور منعكس كرده است و در پاسخ مىنويسد: «نمىشود آن همه اطلاعات؛ مثلاً از چين، از روى حدس و خيال باشد، بلكه همه آنچه را ابن بطوطه در رحله خويش آورده است، نتيجه مشاهده شخصى و به واقع سفر وى بوده است». | ||
فصل پايانى كتاب، با | فصل پايانى كتاب، با عنوان «[[ابن خلدون]] و جغرافيا در مغرب در دو قرن پانزدهم و شانزدهم» آغاز مىشود. در اين فصل، نويسنده، به آرا و نظريات جغرافيايى [[ابن خلدون]](732 - 808) اشاره مىكند. به جهت برجستگى شخصيت و نقش [[ابن خلدون]]، ابتدا به زندگى او بهطور گذرا نگاهى مىافكند و كارهاى وى را بررسى مىكند و زمينه رشد و نمو فكرى و اجتماعى و سياسىاش را نشان مىدهد. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش