۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حافظ ابرو' به 'حافظ ابرو ') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
مولف در اين كتاب، از كتابهاى تاريخى زيادى نام مىبرد كه نمىتوان گفت همه آنها را ديده بوده است و بسا كه نام آنها در متون نزديكتر به عهد تأليف وجود داشته و او عينا عبارت را نقل كرده است. از جمله نام تاريخ ملكنامه سلجوقى است كه به ظنّ يقين از مآخذ ديگر بدين كتاب آمده است. به هر تقدير نام كتابهاى تاريخى كه ذكرشان را در اين متن مىبينيم چنين است: | مولف در اين كتاب، از كتابهاى تاريخى زيادى نام مىبرد كه نمىتوان گفت همه آنها را ديده بوده است و بسا كه نام آنها در متون نزديكتر به عهد تأليف وجود داشته و او عينا عبارت را نقل كرده است. از جمله نام تاريخ ملكنامه سلجوقى است كه به ظنّ يقين از مآخذ ديگر بدين كتاب آمده است. به هر تقدير نام كتابهاى تاريخى كه ذكرشان را در اين متن مىبينيم چنين است: | ||
اعمال الاعيان، تاريخ جهانگشا، تاريخ سلاجقه، تاريخ معجم، تاريخ وصاف، روضه الاخبار، زبدهالتواريخ [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]] ، صور الاقاليم، مجالس المؤمنين، تاريخ بناكتى، تاريخ حكماء، تاريخ گزيده، تاريخ ملكنامه، تحفهالغرائب، روضهالصفا، شاهنامه، متونالاخبار، مسالك و ممالك، نامه خسروان، نزههالقلوب. | اعمال الاعيان، تاريخ جهانگشا، تاريخ سلاجقه، تاريخ معجم، تاريخ وصاف، روضه الاخبار، زبدهالتواريخ [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]]، صور الاقاليم، مجالس المؤمنين، تاريخ بناكتى، تاريخ حكماء، تاريخ گزيده، تاريخ ملكنامه، تحفهالغرائب، روضهالصفا، شاهنامه، متونالاخبار، مسالك و ممالك، نامه خسروان، نزههالقلوب. | ||
اصول نگارش مؤلف گاهى آميخته به سجع و گاهى استفاده از الفاظ غريب و ندرتاً درازنويسى است و البته از عبارات ساده به دور نيست. لغات ساختگى هم دارد؛ مانند گرمسيريت. از واژههايى كه احتمالا به چند معنى آمده، «كللى» فتور و سستى است كه متعدد ديده مىشود. گاهى اصطلاحى را كه مربوط به روزگارى دور است، در حوادث دورهاى دور دست آورده؛ مانند تنكجات كه ظاهرا هيچ ارتباطى با دوره آلبويه نداشته است. | اصول نگارش مؤلف گاهى آميخته به سجع و گاهى استفاده از الفاظ غريب و ندرتاً درازنويسى است و البته از عبارات ساده به دور نيست. لغات ساختگى هم دارد؛ مانند گرمسيريت. از واژههايى كه احتمالا به چند معنى آمده، «كللى» فتور و سستى است كه متعدد ديده مىشود. گاهى اصطلاحى را كه مربوط به روزگارى دور است، در حوادث دورهاى دور دست آورده؛ مانند تنكجات كه ظاهرا هيچ ارتباطى با دوره آلبويه نداشته است. |
ویرایش