این برگ‌های پیر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۹ مارس ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف')
خط ۱۷۷: خط ۱۷۷:
باب پنجم: در بيان تلقين ذكر و آداب و روش او: تلقين ذكر مانند درختى است كه بر زمين نشانده مى‌شود و مريد بايد بر پرورش اين درخت ملازمت نمايد تا ريشه‌هاى آن در زمين دل مريد ثابت گردد و شجره ذكر به كمال است.
باب پنجم: در بيان تلقين ذكر و آداب و روش او: تلقين ذكر مانند درختى است كه بر زمين نشانده مى‌شود و مريد بايد بر پرورش اين درخت ملازمت نمايد تا ريشه‌هاى آن در زمين دل مريد ثابت گردد و شجره ذكر به كمال است.


باب ششم: در اوراد شب و روز: مولف بيان مى‌كند كه چون خداى تعالى در قرآن همواره ذكر شب را بر روز مقدّم داشته، لذا ايشان هم آداب شب را بر روز مقدم مى‌دارد. وى در اين باب درباره آداب خواب، بيدارى، بيت الخلاء، مسجد رفتن، قرآن خواندن و ساير آداب بحث مى‌كند.
باب ششم: در اوراد شب و روز: مؤلف بيان مى‌كند كه چون خداى تعالى در قرآن همواره ذكر شب را بر روز مقدّم داشته، لذا ايشان هم آداب شب را بر روز مقدم مى‌دارد. وى در اين باب درباره آداب خواب، بيدارى، بيت الخلاء، مسجد رفتن، قرآن خواندن و ساير آداب بحث مى‌كند.


باب هفتم: در شناختن نفس: نفس چهار مرتبه امّاره، لوامه، ملهمه و مطمئنّه دارد. سُعدا دو طايفه‌اند: بعضى خاص‌اند و بعضى عامّ، اشقياء دو طائفه‌اند: بعضى شقى‌اند و بعضى اشقى. خاطر چيزى است كه بر دل آدمى مى‌گذرد و آن بر چهار قسم است.
باب هفتم: در شناختن نفس: نفس چهار مرتبه امّاره، لوامه، ملهمه و مطمئنّه دارد. سُعدا دو طايفه‌اند: بعضى خاص‌اند و بعضى عامّ، اشقياء دو طائفه‌اند: بعضى شقى‌اند و بعضى اشقى. خاطر چيزى است كه بر دل آدمى مى‌گذرد و آن بر چهار قسم است.
خط ۲۱۲: خط ۲۱۲:
زين خوافى فلسفه ورزان يا به قول خودش معقوليان روزگارش را به سه دسته سوفسطايى، دهرى و فلسفى تقسيم كرده و هم آن‌ها را «نومُلحد» معرّفى مى‌كند كه قصدشان برانداختن قواعد شرع و اسلام است. وى تصريح مى‌كند كه معقوليان به خاطر سياست سلطنت شاهرخى و ارباب فقه به حيله و تزويز مذهب بوقلمونى‌شان را به صحيح اعتقادات صافى نهاد مى‌خورانند.
زين خوافى فلسفه ورزان يا به قول خودش معقوليان روزگارش را به سه دسته سوفسطايى، دهرى و فلسفى تقسيم كرده و هم آن‌ها را «نومُلحد» معرّفى مى‌كند كه قصدشان برانداختن قواعد شرع و اسلام است. وى تصريح مى‌كند كه معقوليان به خاطر سياست سلطنت شاهرخى و ارباب فقه به حيله و تزويز مذهب بوقلمونى‌شان را به صحيح اعتقادات صافى نهاد مى‌خورانند.


كتاب حاضر شامل يك مقدّمه، سه اصل و يك خاتمه مى‌باشد. مولف در اصل اوّل درباره اقوال مشايخ طريقت و موافقت آنان با علماى شريعت سخن مى‌گويد. سپس در اصل دوّم به معنى الحاد و موقف وجوديه مى‌پردازد. آنگاه در اصل سوّم مذهب اهل سنّت را تبيين كرده و ختامه‌ى كتاب را به شرح احوال ارباب طريقت در اتحاد و توحيد اختصاص مى‌دهد.
كتاب حاضر شامل يك مقدّمه، سه اصل و يك خاتمه مى‌باشد. مؤلف در اصل اوّل درباره اقوال مشايخ طريقت و موافقت آنان با علماى شريعت سخن مى‌گويد. سپس در اصل دوّم به معنى الحاد و موقف وجوديه مى‌پردازد. آنگاه در اصل سوّم مذهب اهل سنّت را تبيين كرده و ختامه‌ى كتاب را به شرح احوال ارباب طريقت در اتحاد و توحيد اختصاص مى‌دهد.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش