پرش به محتوا

النهاية في غريب الحديث و الأثر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ مارس ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف'
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف')
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف')
خط ۵۸: خط ۵۸:




كتاب كه در پنج جلد حاوى مقدمه مولف و متن مى‌باشد طبق حروف الفبا تنظيم شده و حاوى 28 حرف است و ذيل هر حرف، بابهايى را بر مبناى عين الفعل مرتب كرده است. در هر باب مولف ريشه لغتى را كه در حديث به‌كار رفته ذكر مى‌كند، سپس حديث و يا سخن صحابى يا تابعى را بيان كرده و پس از آن به شرح لغت مورد نظر مى‌پردازد.
كتاب كه در پنج جلد حاوى مقدمه مؤلف و متن مى‌باشد طبق حروف الفبا تنظيم شده و حاوى 28 حرف است و ذيل هر حرف، بابهايى را بر مبناى عين الفعل مرتب كرده است. در هر باب مؤلف ريشه لغتى را كه در حديث به‌كار رفته ذكر مى‌كند، سپس حديث و يا سخن صحابى يا تابعى را بيان كرده و پس از آن به شرح لغت مورد نظر مى‌پردازد.


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==
خط ۶۷: خط ۶۷:
دانشمندان علوم حديث از همان ابتدا به خلق آثارى در «غريب الحديث» علاقه نشان داده‌اند. چنانكه گفته‌اند اولين كسى كه در اين زمينه اثرى نگاشت ابوعبيدة معمر بن مثنى تيمى (متوفاى 210ق) بوده است. بعد از وى كسانى چون ابوعدنان سلمى، عبدالرحمن بن عبدالاعلى، نضر بن شميل، محمد بن مستنير، ابوعمرو شيبانى، اسحاق بن مرار، محمد بن زياد ابن اعرابى، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و غيره به نوشتن آثارى در اين موضوع همت گماشتند.
دانشمندان علوم حديث از همان ابتدا به خلق آثارى در «غريب الحديث» علاقه نشان داده‌اند. چنانكه گفته‌اند اولين كسى كه در اين زمينه اثرى نگاشت ابوعبيدة معمر بن مثنى تيمى (متوفاى 210ق) بوده است. بعد از وى كسانى چون ابوعدنان سلمى، عبدالرحمن بن عبدالاعلى، نضر بن شميل، محمد بن مستنير، ابوعمرو شيبانى، اسحاق بن مرار، محمد بن زياد ابن اعرابى، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و غيره به نوشتن آثارى در اين موضوع همت گماشتند.


در جلد اول مولف به اهميت و جايگاه علم حديث مى‌پردازد و آن را يكى از واجبات كفايى و حقى از حقوق دين مى‌شمارد.
در جلد اول مؤلف به اهميت و جايگاه علم حديث مى‌پردازد و آن را يكى از واجبات كفايى و حقى از حقوق دين مى‌شمارد.


مولف، علم حديث را به دو قسم علم به الفاظ و علم به معانى تقسيم كرده و شناخت الفاظ را مقدم بر معانى مى‌داند و متذكر مى‌شود كه براى رسيدن به اين هدف بايد از قواعد زبان عربى پيروى كرد.
مؤلف، علم حديث را به دو قسم علم به الفاظ و علم به معانى تقسيم كرده و شناخت الفاظ را مقدم بر معانى مى‌داند و متذكر مى‌شود كه براى رسيدن به اين هدف بايد از قواعد زبان عربى پيروى كرد.


وى در ادامه الفاظ را به دو قسمت مفرد و مركب تقسيم نموده است و شناخت مفرد را مقدم بر مركب مى‌داند؛ زيرا تركيب فروعى از افراد به‌شمار مى‌رود. همچنين الفاظ مفرد يا عام هستند يا خاص و بعضى از اين الفاظ خاص هستند كه به صفت غريب متصفند. مولف معرفت واژگان را به دو بخش ذاتى يعنى شناخت كلمه از حيث وزن، بناء و حروف اصلى آن و يا معرف صفاتى يعنى شناخت واژگان از حيث اعراب و حركات آن تقسيم مى‌كند.
وى در ادامه الفاظ را به دو قسمت مفرد و مركب تقسيم نموده است و شناخت مفرد را مقدم بر مركب مى‌داند؛ زيرا تركيب فروعى از افراد به‌شمار مى‌رود. همچنين الفاظ مفرد يا عام هستند يا خاص و بعضى از اين الفاظ خاص هستند كه به صفت غريب متصفند. مؤلف معرفت واژگان را به دو بخش ذاتى يعنى شناخت كلمه از حيث وزن، بناء و حروف اصلى آن و يا معرف صفاتى يعنى شناخت واژگان از حيث اعراب و حركات آن تقسيم مى‌كند.


سپس انگيزه تألیف خود را بيان كرده و وارد متن كتاب مى‌شود. مولف در جلد اول به ترجمه‌ى واژگانى مى‌پردازد كه فاء الفعل آن حروف همزه، باء، تاء، ثاء، جيم و حاء مى‌باشد.
سپس انگيزه تألیف خود را بيان كرده و وارد متن كتاب مى‌شود. مؤلف در جلد اول به ترجمه‌ى واژگانى مى‌پردازد كه فاء الفعل آن حروف همزه، باء، تاء، ثاء، جيم و حاء مى‌باشد.


به همين ترتيب در ساير مجلدات نيز تعدادى از واژگان ذكر مى‌شود.
به همين ترتيب در ساير مجلدات نيز تعدادى از واژگان ذكر مى‌شود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش