الألفين في إمامة مولانا أميرالمؤمنين علي بن أبي‌طالب عليه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف'
جز (جایگزینی متن - 'ابی ' به 'ابی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف')
خط ۴۹: خط ۴۹:
الألفين في إمامة أميرالمؤمنين، تألیف [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، يكى از مهم‌ترين كتب در بحث امامت مى‌باشد. چنانكه در اثبات امامت به بيش از هزار دليل استدلال شده است.
الألفين في إمامة أميرالمؤمنين، تألیف [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، يكى از مهم‌ترين كتب در بحث امامت مى‌باشد. چنانكه در اثبات امامت به بيش از هزار دليل استدلال شده است.


وجه تسميۀ اين كتاب به الفين(دو هزار) اين است كه مولف هزار دليل در اثبات امامت اميرالمومنين(ع) و هزار دليل در رد شبهات مخالفين امامت آن حضرت بيان مى‌كند.
وجه تسميۀ اين كتاب به الفين(دو هزار) اين است كه مؤلف هزار دليل در اثبات امامت اميرالمومنين(ع) و هزار دليل در رد شبهات مخالفين امامت آن حضرت بيان مى‌كند.


مولف در مقدمه مى‌گويد: «أوردت فيه من الادلة اليقينية و البراهين العقلية و النقلية الف دليل على امامة سيد الوصيين على بن ابى طالب(ع)و الف دليل على ابطال شبهه الطاعنين و أوردت فيه من الادلة على باقى الائمة ما فيه كفاية للمسترشدين».
مؤلف در مقدمه مى‌گويد: «أوردت فيه من الادلة اليقينية و البراهين العقلية و النقلية الف دليل على امامة سيد الوصيين على بن ابى طالب(ع)و الف دليل على ابطال شبهه الطاعنين و أوردت فيه من الادلة على باقى الائمة ما فيه كفاية للمسترشدين».


مولف اين كتاب را نتوانسته به اتمام برساند. او هزار دليل اول را تمام كرده و از هزار دليل دوم تنها 38 دليل بيان كرده است. او اين كتاب را به فرزندش محمد (فخر المحققين) نگاشته است.
مؤلف اين كتاب را نتوانسته به اتمام برساند. او هزار دليل اول را تمام كرده و از هزار دليل دوم تنها 38 دليل بيان كرده است. او اين كتاب را به فرزندش محمد (فخر المحققين) نگاشته است.


علامۀ حلى نگارش اين كتاب را در رمضان سال 712ق در شهر گرگان وقتى كه مصاحب سلطان غياث الدين محمد اولجاتيوا بود، به پايان رساند.
علامۀ حلى نگارش اين كتاب را در رمضان سال 712ق در شهر گرگان وقتى كه مصاحب سلطان غياث الدين محمد اولجاتيوا بود، به پايان رساند.
خط ۶۰: خط ۶۰:




مولف در مقدمۀ كتاب مى‌گويد: اين كتاب از يك مقدمه و دو مقاله و يك خاتمه تشكيل يافته است. اما ظاهرا او تنها به نوشتن يك مقدمه و يك مقاله و بخشى كوچك از مقالۀ دوم اكتفاء كرده است.
مؤلف در مقدمۀ كتاب مى‌گويد: اين كتاب از يك مقدمه و دو مقاله و يك خاتمه تشكيل يافته است. اما ظاهرا او تنها به نوشتن يك مقدمه و يك مقاله و بخشى كوچك از مقالۀ دوم اكتفاء كرده است.


المقدمه: مولف ذيل مقدمه از 6 مبحث در مورد مباحث كلى امامت بحث مى‌كند كه عبارتند از: 1-ما الامام؟ مولف در اين مبحث براى امام تعريف منطقى(حد تام)ارائه مى‌دهد.
المقدمه: مؤلف ذيل مقدمه از 6 مبحث در مورد مباحث كلى امامت بحث مى‌كند كه عبارتند از: 1-ما الامام؟ مؤلف در اين مبحث براى امام تعريف منطقى(حد تام)ارائه مى‌دهد.


2-الامامة لطف عام و النبوة لطف خاص: مولف در اين مبحث فرق امام و نبى را بيان مى‌كند.
2-الامامة لطف عام و النبوة لطف خاص: مؤلف در اين مبحث فرق امام و نبى را بيان مى‌كند.


3-كل مسألة لا بد لها من موضوع و محمول: مولف در اين مبحث مبادى اثبات وجوب امام را كه 18 عنوان مى‌باشد، بيان مى‌كند.
3-كل مسألة لا بد لها من موضوع و محمول: مؤلف در اين مبحث مبادى اثبات وجوب امام را كه 18 عنوان مى‌باشد، بيان مى‌كند.


4-فى ان نصب الامام لطف: در اين مبحث لطف بودن انتصاب امام را اثبات مى‌كند.
4-فى ان نصب الامام لطف: در اين مبحث لطف بودن انتصاب امام را اثبات مى‌كند.


5-لا يقوم غير الامامة مقامها: مولف در اين مبحث اثبات مى‌كند ضرورت وجود امام را و براى اثبات اين قضيه 6 دليل بيان مى‌كند.
5-لا يقوم غير الامامة مقامها: مؤلف در اين مبحث اثبات مى‌كند ضرورت وجود امام را و براى اثبات اين قضيه 6 دليل بيان مى‌كند.


6-فى ان نصب الامام واجب: مولف در اين بحث ابتدا وجوب نصب امام را اثبات مى‌كند و سپس چگونگى وجوب را(از حيث اين كه دائمى است يا نه). در ادامه از طرق ثبوت وجوب و محل وجوب سخن گفته و آراء مخالفين را بيان كرده و آنها را ابطال مى‌كند.
6-فى ان نصب الامام واجب: مؤلف در اين بحث ابتدا وجوب نصب امام را اثبات مى‌كند و سپس چگونگى وجوب را(از حيث اين كه دائمى است يا نه). در ادامه از طرق ثبوت وجوب و محل وجوب سخن گفته و آراء مخالفين را بيان كرده و آنها را ابطال مى‌كند.


7-فى عصمة الامام: مولف در اين مبحث ابتداء عصمت را تعريف مى‌كند، سپس ادلۀ وجوب عصمت امام را بيان مى‌كند.
7-فى عصمة الامام: مؤلف در اين مبحث ابتداء عصمت را تعريف مى‌كند، سپس ادلۀ وجوب عصمت امام را بيان مى‌كند.


او طى ده فصل كه هر كدام ادلۀ صدگانه هستند، وجوب عصمت امام را اثبات مى‌كند. مولف در مقالۀ دوم هم سى و هشت دليل براى اثبات وجوب عصمت امام بيان مى‌كند.
او طى ده فصل كه هر كدام ادلۀ صدگانه هستند، وجوب عصمت امام را اثبات مى‌كند. مؤلف در مقالۀ دوم هم سى و هشت دليل براى اثبات وجوب عصمت امام بيان مى‌كند.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==




1-مولف براى اثبات وجوب عصمت امام هم از ادلۀ عقليه، هم از ادلۀ نقليه و هم از ادلۀ مركب از مقدمات عقلى و نقلى استفاده مى‌كند. او در ادلۀ نقليه به آيات قرآنى استناد مى‌كند و در ادلۀ عقلى بيشتر برهان اقامه مى‌كند.
1-مؤلف براى اثبات وجوب عصمت امام هم از ادلۀ عقليه، هم از ادلۀ نقليه و هم از ادلۀ مركب از مقدمات عقلى و نقلى استفاده مى‌كند. او در ادلۀ نقليه به آيات قرآنى استناد مى‌كند و در ادلۀ عقلى بيشتر برهان اقامه مى‌كند.


2-او در بيان ادله صرفا به طرح ادله نمى‌پردازد، بلكه در مواردى كه شبهاتى حول ادله هست آنها را با«اعترض عليه»و يا«لا يقال»و يا... بيان كرده، سپس به آنها جواب مى‌دهد.
2-او در بيان ادله صرفا به طرح ادله نمى‌پردازد، بلكه در مواردى كه شبهاتى حول ادله هست آنها را با«اعترض عليه»و يا«لا يقال»و يا... بيان كرده، سپس به آنها جواب مى‌دهد.


3-اكثر ادله‌اى كه مولف در اين كتاب آنها را براى وجوب عصمت امام بيان كرده است، به خود او اختصاص دارد و قبل از او كسى از اين ادله استفاده نكرده است و همين كتاب مى‌تواند دلالت كند بر عظمت علمى و دقت نظر او.
3-اكثر ادله‌اى كه مؤلف در اين كتاب آنها را براى وجوب عصمت امام بيان كرده است، به خود او اختصاص دارد و قبل از او كسى از اين ادله استفاده نكرده است و همين كتاب مى‌تواند دلالت كند بر عظمت علمى و دقت نظر او.


4-مولف همچنانكه گفته شد، در اين كتاب كمتر از ديگران استفاده نموده است؛ش‍ ولى در بين كسانى كه از آنها مطلبى نقل مى‌كند، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و كتاب شافى او در صدر قرار دارد. او در موارد متعددى از آراء [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] استفاده كرده است؛ مثلا: 288/1، 310، 317، 318، 320، 326، 151/2، 152، 154 و 159.
4-مؤلف همچنانكه گفته شد، در اين كتاب كمتر از ديگران استفاده نموده است؛ش‍ ولى در بين كسانى كه از آنها مطلبى نقل مى‌كند، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و كتاب شافى او در صدر قرار دارد. او در موارد متعددى از آراء [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] استفاده كرده است؛ مثلا: 288/1، 310، 317، 318، 320، 326، 151/2، 152، 154 و 159.


5-تعداد رواياتى كه در اين كتاب مورد استناد و استشهاد مولف قرار گرفته است، كمتر از 20 روايت مى‌باشد و حال آنكه آيات مورد استناد و استشهاد مولف قريب به 500 آيه مى‌باشد.
5-تعداد رواياتى كه در اين كتاب مورد استناد و استشهاد مؤلف قرار گرفته است، كمتر از 20 روايت مى‌باشد و حال آنكه آيات مورد استناد و استشهاد مؤلف قريب به 500 آيه مى‌باشد.


6-مولف اين كتاب را خودش مرتب نكرده، بلكه اين كار را پسر او انجام داده است. لذا بعضى از نقصان‌ها احتمالا متوجه فرزند مولف مى‌باشد. چنانكه [[آقا بزرگ تهرانى]] مى‌گويد: «و الظاهر ان فخر المحققين لم يظفر على بقية الكتاب عند ترتيبه و انه تلفت كراريس منه طول تلك المدة بعد وفاة والده»[2]
6-مؤلف اين كتاب را خودش مرتب نكرده، بلكه اين كار را پسر او انجام داده است. لذا بعضى از نقصان‌ها احتمالا متوجه فرزند مؤلف مى‌باشد. چنانكه [[آقا بزرگ تهرانى]] مى‌گويد: «و الظاهر ان فخر المحققين لم يظفر على بقية الكتاب عند ترتيبه و انه تلفت كراريس منه طول تلك المدة بعد وفاة والده»[2]


==ترجمه و شرح==
==ترجمه و شرح==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش