۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف') |
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
جزء دوم تحقيقى در اعجاز بلاغى، رياضى و حسابى ميشود، بعد از اشاره به اينكه محال است آيه يا سورهاى بر قرآن اضافه يا كم شود زيرا كه اختلال در تركيب و ترتيب رياضى و هندسى يكى از اسرار الهى است، اين جهت اعجاز در تك تك حروف و كلمات ديده مى شود، پس تناقض در عالم تكوين و تشريع ممكن نيست. | جزء دوم تحقيقى در اعجاز بلاغى، رياضى و حسابى ميشود، بعد از اشاره به اينكه محال است آيه يا سورهاى بر قرآن اضافه يا كم شود زيرا كه اختلال در تركيب و ترتيب رياضى و هندسى يكى از اسرار الهى است، اين جهت اعجاز در تك تك حروف و كلمات ديده مى شود، پس تناقض در عالم تكوين و تشريع ممكن نيست. | ||
با بررسى مثالهاى زيادى اين مسائل روشن ميشوند، مثلا در مورد لفظ ملائكه و شيطان، اين دو لفظ و مشتقاتشان 88 بار در قرآن ذكر شده و لفظ شيطان و ملائكه 68 بار. | با بررسى مثالهاى زيادى اين مسائل روشن ميشوند، مثلا در مورد لفظ ملائكه و شيطان، اين دو لفظ و مشتقاتشان 88 بار در قرآن ذكر شده و لفظ شيطان و ملائكه 68 بار. مؤلف معتقدند تعداد كلمات در قرآن مملو از رمز و اشاره است مثلا لفظ رحمان 57 مرتبه و لفظ رحيم 114 بار ذكر شده كه دلالت برشمول رحمت الهى بر همه مردم، مومن و كافر ميكند و اينكه بنده گنهكاررا روزى مى دهد دلالت بر وسعت رحمت اوست. در ادامه اعجازهاى عددى قرآن را كه مطابق عالم وجود است شمرده ميشود، مثلا: كلمه '''«شهر»''' به تنهايى 12 بار آمده است كه مطابق با 12 ماه سال است، يا كلمه '''«يوم»''' به تنهايى 365 بارذكرشده كه مطابق عدد روزهاى سال است. | ||
از وجوه ديگرقرآن اين است كه همه چيز را به احصار درآورده همانطور كه خود قرآن هم اين ادعا را دارد مثلا مجموع ذكر كلمات رسل، نبيين، مبشّرين و منذرين 518 بار مى باشد و مجموع ذكر نام همه پيامبران هم 518 مرتبه است، يا از مجموع ذكر كلمه خشكى و دريا رابط نسبت يك به سه آن دو فهميده ميشود. | از وجوه ديگرقرآن اين است كه همه چيز را به احصار درآورده همانطور كه خود قرآن هم اين ادعا را دارد مثلا مجموع ذكر كلمات رسل، نبيين، مبشّرين و منذرين 518 بار مى باشد و مجموع ذكر نام همه پيامبران هم 518 مرتبه است، يا از مجموع ذكر كلمه خشكى و دريا رابط نسبت يك به سه آن دو فهميده ميشود. | ||
مؤلف معتقد است با استفاده از اعداد و... به تاريخ برخى وقايع مثل پايان دولت يهود، پايان كار فرعون و... را مى توان فهميد. | |||
==پيشينه کتاب== | ==پيشينه کتاب== |
ویرایش