۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،و' به '، و') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
عبدالرحمن جامی به سال 817 در خرجرد(يا خرگرد)جامى از نواحى هرات چشم به جهان گشود.پدر او نظام الدين احمد دشتى از دشت اصفهان به خرجرد مهاجرت كرده بود. | '''عبدالرحمن جامی''' به سال 817 در خرجرد(يا خرگرد)جامى از نواحى هرات چشم به جهان گشود.پدر او نظام الدين احمد دشتى از دشت اصفهان به خرجرد مهاجرت كرده بود. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
====الف.نثر==== | ====الف.نثر==== | ||
#بهارستان،892،چاپى،116 ص.كتابى است به اسلوب گلستان سعدى (30،18،26). | |||
#منشآت يا رقعات يا انشاء،چاپى،حدود 80 ص.نامههائى كه جامى به اشخاص مختلف نوشته است.بعضى از آنها شامل نكتههاى نظرى عرفانى نيز هست (37،18،34). | |||
====ب.نظم==== | ====ب.نظم==== | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۴: | ||
(مثنوى هفت اورنگ) | (مثنوى هفت اورنگ) | ||
#سلسلة الذهب،873-877،چاپى،308 ص(18،45،19). | |||
#سلامان و ابسال،885،چاپى،54 ص(19،46،20). | |||
#تحفة الاحرار،886،چاپى،78 ص(20،47،21). | |||
#سبحة الابرار،887،چاپى،108 ص(21،48،22). | |||
#يوسف و زليخا،888،چاپى،171 ص(22،49،23). | |||
#ليلى و مجنون،889،چاپى،161 ص(23،50،24). | |||
#خردنامه اسكندرى،در حدود 890،چاپ،103 ص(24،51،25).(ديوانهاى سهگانه،چاپى) | |||
#ديوان اول، تدوين و تنظيم 884(26،41،-). | |||
#ديوان دوم، تدوين و تنظيم 886(27،42،-). | |||
#ديوان سوم، تدوين و تنظيم 896(28،43،-). | |||
===علوم نقلى=== | ===علوم نقلى=== | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۱۹: | ||
====الف.علوم قرآنى==== | ====الف.علوم قرآنى==== | ||
#تفسير تا به آيه «و اياى فارهبون»40:2(سوره بقره،آيه 38).ظاهرا رساله كوتاهى است به عربى.يك نسخه از آن نزد استاد حكمت بوده است(1،19،1). | |||
====ب.حديث==== | ====ب.حديث==== | ||
#اربعين يا ترجمه چهل حديث،886،چاپى،در حدود 10 صفحه. | |||
احاديث به رباعيهاى فارسى ترجمه شده است(12،13،12). | احاديث به رباعيهاى فارسى ترجمه شده است(12،13،12). | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۲۹: | ||
====ج.سيره نبوى و شرح احوال بزرگان==== | ====ج.سيره نبوى و شرح احوال بزرگان==== | ||
#شواهد النبوة،885،چاپى،234 ص.سيره نبوى و نيز شامل شرح حال تابعين تا صدر اول صوفيه است(2،2،2). | |||
#نفحات الانس،883،چاپى،636 ص.شرح حال 606 تن از صوفيه بزرگ اسلام(41،12،38). | |||
#مناقب شيخ الاسلام خواجه عبدالله الانصارى،چاپى، 22 ص.تا مدتى پيش گمان مىرفت كه اين اثر مفقود شده است، ولى مصحح آن، مستشرق معروف آربرى، اثبات كرده است كه به احتمال قوى نسخه منحصر به فردى كه در دهلى موجود است همان رساله جامى است.كاتب اين رساله،كه به گمان آربرى از روى خط جامى آن را استنساخ كرده است،در آخر آن مىنويسد،«رساله شريفه صورت اتمام نيافته بود و سمت اختتام نپذيرفته».چنانكه آربرى مىگويد تقريبا دو سوم اين رساله را جامى در نفحات الانس آورده است، ولى يك سوم ديگر آن در جاى ديگر ديده نشده است(14،24،14). | |||
#مناقب مولوى.اطلاعى از اين كتاب در دست نيست(44،35،41). | |||
====د.اصول دين و فقه و شرعيات==== | ====د.اصول دين و فقه و شرعيات==== | ||
#اعتقاد نامه يا عقايد،چاپى،13 ص.اين مثنوى كوتاه بيانى است از اصول اسلامى كه با وحدت وجود شروع مىشود و با درجات بهشت به آخر مىرسد. | |||
#:جامى اين اثر را به مثنوى سلسلة الذهب الحاق كرده است، ولى ظاهرا در اصل اثر مستقلى بوده، و به اين دليل است كه به صورت جداگانه چاپ شده و در بعضى از مجموعههاى خطى قديم نيز به صورتى جدا محفوظ است(-،1،43). | |||
جامى اين اثر را به مثنوى سلسلة الذهب الحاق كرده است، ولى ظاهرا در اصل اثر مستقلى بوده، و به اين دليل است كه به صورت جداگانه چاپ شده و در بعضى از مجموعههاى خطى قديم نيز به صورتى جدا محفوظ است(-،1،43). | #رساله مناسك يا اركان حج،887،حدود 80 ص با حواشى مفصل از خود جامى.رساله فقهى است در بيان مناسك حج و زيارت اماكن مقدسه در حجاز طبق مذاهب اربعه سنى(17،4،17). | ||
====ه.تصوف و آداب عملى آن==== | ====ه.تصوف و آداب عملى آن==== | ||
#رساله طريق صوفيان، رساله در طريق خواجگان، رساله پاس انفاس، رساله طريق توجه خواجهها، رساله در شرايط ذكر، رساله در طريق نقشبنديه، رساله سررشته، نوريه،نقشبنديه.چاپى،حدود 5 ص.در بيان مسائل عملى تصوف و اركان آن، يعنى ذكر، توجه و مراقبه، رابطه با پير پرونده.شبيه است به آنچه در شرح آخرين رباعى رساله شرح رباعيات جامى(رك شماره 33)و در بعضى از مواضع نفحات الانس و همچنين در صفحات زيادى از تكلمه عبدالغفور لارى آمده است (42،32،39). | |||
آغاز: | آغاز: | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۷۰: | ||
====و.علوم زبان:دستور،لغات،فنون شاعرى==== | ====و.علوم زبان:دستور،لغات،فنون شاعرى==== | ||
#صرف فارسى منظوم و منثور.رسالهاى درباره صرف عربى به زبان فارسى است(49،37،46). | |||
#فوائد الضيائية فى شرح الكافية(عربى)،897،چاپى،223 ص.يكى از كتابهاى معتبر نحو عربى است كه هنوز كتاب درسى است.بارها به چاپ رسيده است(38،40،35). | |||
#تجنيس اللغات يا تجنيس الخط،چاپى.منظومه ايست كه در آن راجع به لغات عربى كه به آسانى تصحيف مىشود بحث مىشود(46،8،47). | |||
#رساله در قافيه يا مختصر وافى فى علم قوافى يا الرسالة الوافية فى علم القافية، چاپى،حدود 10 صفحه(25،11،28). | |||
#رساله در عروض،حدود سى صفحه(35،29،32). | |||
#رساله كبير در معما موسوم به حليه حلل،856،در حدود 80 ص.منتخب و تحريرى است از كتاب حلل مطرز در معما و لغز از شريف الدين على يزدى(31، 9،27). | |||
#رساله متوسط در معما،يا طبق بعضى از نسخههاى خطى، مختصرى در بيان قواعد معما،حدود 35 ص(32،27،29). | |||
#رساله صغير در معما،حدود 30 ص(33،10،30). | |||
#رساله منظومه اصغر در معما،890،چاپى،حدود 6 ص در 68 بيت (34،28،31). | |||
===علوم عقلى=== | ===علوم عقلى=== | ||
خط ۲۰۷: | خط ۱۸۴: | ||
====الف.رياضيات==== | ====الف.رياضيات==== | ||
#رساله در موسيقى،890،چاپى،حدود 50 ص.رسالهاى است فنى در باره دستگاهها و مايههاى موسيقى كه حاوى جداول توضيحى نيز هست(36، 30،33). | |||
آغاز:بعد از ترنم به نغمات سپاس خداوندى،كه شعبه دانان مقامات بندگى را گوش اميد بر آوازه نويد لطايف انعام و افضال اوست... | آغاز:بعد از ترنم به نغمات سپاس خداوندى،كه شعبه دانان مقامات بندگى را گوش اميد بر آوازه نويد لطايف انعام و افضال اوست... | ||
خط ۲۱۷: | خط ۱۹۴: | ||
بخش اول:آثار طويل | بخش اول:آثار طويل | ||
#نقد النصوص فى شرح نقش الفصوص(عربى و فارسى در هم آميخته)،863، 128 ص در چاپ سنگى و 266 ص در چاپ حاضر.اولين اثر عرفانى جامى و اساس تحقيقات بعدى اوست(40،6 و 32،4). | |||
#شرح رباعيات،چاپى،84 ص.جامى اين كتاب را در شرح رباعياتى از خود،كه فهم پارهاى از اشارات آنها براى برخى مشكل بوده،نوشته است.از آنجا كه تكليف خاصى در سبك اين كتاب ديده نمىشود، و نيز چون جامى يك سوم عبارات آن را عينا يا به صورت ترجمه از نقد النصوص نقل مىكند،در حالى كه عبارات نقد النصوص به صورت مفصل در هيچ كدام از آثار ديگر او پيدا نمىشود، به نظر نگارنده اين كتاب را بايد از آثار اوليه جامى شمرد.در اين كتاب جامى به بحثهاى مشكل عرفانى مىپردازد(7،16،7). | |||
#:آغاز: | |||
{{شعر}} | |||
آغاز: | {{ب|''حمدا لا اله الا هو بالحمد حقيق''|2=''در بحر نوالش همه ذرات غريق''}}{{پایان شعر}} | ||
#:انجام: | |||
حمدا لا اله الا هو بالحمد حقيق در بحر نوالش همه ذرات غريق | {{ب|''هم فاتحه هم خاتمهاش جمله توئى''|2=''فافتح بالخير رب و اختم بالخير''}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
انجام: | #لوايح،حدود 870،چاپى،77 ص.از كتابهاى بسيار مهم و مبتكرانه جامى است كه در آن موضوعات اصلى مكتب شيخ اكبر به صورت منقح و به نثر فارسى فصيح و روان تحرير شده است.جامى معمولا در بيشتر كتابهايش كه به اين قبيل بحثها مىپردازد آثار عرفانى ديگران را شرح مىكند.اما اين كتاب در حد خود كتابى مستقل است(8،3،8). | ||
#:آغاز: | |||
هم فاتحه هم خاتمهاش جمله توئى فافتح بالخير رب و اختم بالخير | #:لا أحصى ثناء عليك،كيف...خداوندا سپاس تو بر زبان نمىآريم، و ستايش تو بر تو نمىشماريم... | ||
#:انجام: | |||
#:چون لال توان بود در او گر پس از اين لب بگشائى به نطق خاكت بدهن | |||
#لوامح يا شرح قصيده ميميه ابن فارض،883،چاپى،89 ص.شرح قصيده خمريه معروف ابن فارض است، با مقدمهاى سى صفحهاى در بيان مراحل وجود و حقيقت محبت.در اين كتاب جامى به عقايد شيخ اكبر توسل مىجويد تا معنى قصيده مزبور را شرح دهد.نثر او در اين كتاب شيرين و پخته است، و حقايق عرفانى را به اسلوبى شيواتر و گيراتر از كتب پيشين خود بيان مىكند(5،7،5). | |||
آغاز: | #:آغاز: | ||
#:سبحان من جميل ليس لوجهه نقاب... | |||
لا أحصى ثناء عليك،كيف...خداوندا سپاس تو بر زبان نمىآريم، و ستايش تو بر تو نمىشماريم... | #:{{شعر}} | ||
#:{{ب|''اى گشته نهان ز غايت پيدائى''|2=''وندر همه عالمى ز بس يكتائى''}}{{پایان شعر}} | |||
انجام: | #:انجام: | ||
#:{{شعر}} | |||
چون لال توان بود در او گر پس از اين لب بگشائى به نطق خاكت بدهن | #:{{ب|''آن لحظه كه شد تمام آورد بدر''|2=''تاريخ مه و سال وى از شهر صفر''}}{{پایان شعر}} | ||
#:شرح بعضى از ابيات قصيده تائيه فارضيه،حدود 35 ص.در اين اثر جامى بدون مقدمه به ترجمه و شرح 75 بيت(از مجموع 750 بيت)قصيده تائيه كبراى ابن فارض معروف به «نظم السلوك»مىپردازد، و هر بيت را در پنج يا شش سطر فارسى زيبا و روان شرح و تفسير مىكند.به نظر مىرسد كه بيشتر مطالب اين رساله از مشارق الدرارى فرغانى(رك بخش چهارم اين مقدمه)تحرير شده است.براى آشنائى با نمونهاى از سبك اين رساله رك نقد النصوص 7248-21.در آنجا جامى شرح يك بيت را از رساله مزبور نقل مىكند(6،-،6). | |||
#:آغاز: | |||
#:پاكا خداوندى كه صفحات كاينات نامه سپاس و ستايش اوست، و صحيفه مكونات نسخه بخشش و بخشايش او... | |||
آغاز: | #:انجام: | ||
#:{{شعر}} | |||
سبحان من جميل ليس لوجهه نقاب... | #:{{ب|''هر خسته دل اختيار يارى كرده است''|2=''ما را ز ميان همه مختار توئى''}}{{پایان شعر}} | ||
#اشعة اللمعات،886،چاپى،151 ص.شرح لمعات است.اصل اين كتاب يعنى لمعات را فخر الدين عراقى پس از حضور در مجلس درس صدر الدين قونيوى نوشته و جامى به شرح آن پرداخته است.اين كتاب از آثار بسيار مهم جامى در عرفان نظرى است، و مخصوصا مقدمه آن شامل فوايد بسيار است(3،5،3). | |||
اى گشته نهان ز غايت پيدائى وندر همه عالمى ز بس يكتائى | #:آغاز: | ||
#:لولا لمعات برق نور القدم من نحو حمى الجود... | |||
انجام: | #:پاكا خداوندى كه آينه حقيقت محمدى را مطرح اشعه لمعات جمال جمعى احدى ساخت... | ||
#:انجام: | |||
آن لحظه كه شد تمام آورد بدر تاريخ مه و سال وى از شهر صفر | #:و اذ قال أتممته قد بدا بما قال تاريخ إتمامه | ||
#رساله تحقيق مذهب صوفى و متكلم و حكيم يا الدرة الفاخرة(عربى)، 886،چاپى،47 ص.مقايسهايست بين آراى متكلمين اشعرى و حكماء و صوفيه از دانشگاه اورگان آمريكا به صورت منقح و با اضافه حواشى متعدد خود جامى تصحيح كرده است و اكنون از طرف موسسه مك گيل در تهران در دست طبع است.تاريخ كتابت اين كتاب را بنا به تحقيق آقاى هير معلوم گشته است.ژ | |||
#:در مسائل وحدت وجود و اسماء و صفات و علم و قدرت و اراده و كلام الهى و صدور كثرت از وحدت.در آن جامى از آثار صدر الدين قونيوى و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير طوسى]] و اشارات [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] و شرح فنارى بر مفتاح الغيب و كتابهاى ديگر اقوالى آورده است(15،25،15). | |||
#:آغاز:الحمد لله الذى تجلى بذاته لذاته،فتعين فى باطن علمه مجالى ذاته و صفاته،ثم انعكست آثار تلك المجالى... | |||
آغاز: | #:انجام:فيمكن أن يكون الصادر أولا بالوجود العينى أكثر من واحد،كما ذهب إليه الصوفية الموحدة قدس الله أسرارهم. | ||
#شرح فصوص الحكم(عربى)،896،چاپى،حدود 300 ص.آخرين اثر مهم عرفانى جامى است.اين مسئله جالب توجه و حاكى از مسلك جامى است كه اولين و آخرين اثر عرفانى او،يعنى نقد النصوص و شرح فصوص،هر دو مستقيما يا من غير مستقيم در شرح كتاب فصوص الحكم است.در بخش پنجم اين مقدمه به تفصيل راجع به اين كتاب سخن خواهيم راند(4،-،18 و 37). | |||
پاكا خداوندى كه صفحات كاينات نامه سپاس و ستايش اوست، و صحيفه مكونات نسخه بخشش و بخشايش او... | #:آغاز:الحمد لله الذى زين خواتم قلوب أولى الهمم بفصوص فصوص الحكم و ختم بها باب النبوة... | ||
#:انجام:لقد وفق للفراق عن فك ختام هذه الفصوص و كشف إيهام هذه النصوص العبد...عبد الرحمن بن أحمد الجامى...غرة جمادى الأولى المنتظمة فى سلك شهور سنة 896.و الله اعلم. | |||
انجام: | |||
هر خسته دل اختيار يارى كرده است ما را ز ميان همه مختار توئى | |||
آغاز: | |||
لولا لمعات برق نور القدم من نحو حمى الجود... | |||
پاكا خداوندى كه آينه حقيقت محمدى را مطرح اشعه لمعات جمال جمعى احدى ساخت... | |||
انجام: | |||
و اذ قال أتممته قد بدا بما قال تاريخ إتمامه | |||
در مسائل وحدت وجود و اسماء و صفات و علم و قدرت و اراده و كلام الهى و صدور كثرت از وحدت.در آن جامى از آثار صدر الدين قونيوى و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير طوسى]] و اشارات [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] و شرح فنارى بر مفتاح الغيب و كتابهاى ديگر اقوالى آورده است(15،25،15). | |||
آغاز:الحمد لله الذى تجلى بذاته لذاته،فتعين فى باطن علمه مجالى ذاته و صفاته،ثم انعكست آثار تلك المجالى... | |||
انجام:فيمكن أن يكون الصادر أولا بالوجود العينى أكثر من واحد،كما ذهب إليه الصوفية الموحدة قدس الله أسرارهم. | |||
آغاز:الحمد لله الذى زين خواتم قلوب أولى الهمم بفصوص فصوص الحكم و ختم بها باب النبوة... | |||
انجام:لقد وفق للفراق عن فك ختام هذه الفصوص و كشف إيهام هذه النصوص العبد...عبد الرحمن بن أحمد الجامى...غرة جمادى الأولى المنتظمة فى سلك شهور سنة 896.و الله اعلم. | |||
بخش دوم:آثار كوتاه | بخش دوم:آثار كوتاه | ||
#رسالة فى الوجود يا الوجودية يا رساله وجيزه در تحقيق و اثبات واجب الوجود(عربى)،چاپى،حدود 10 ص.بحثى فنى درباره وجود و ماهيات،كه بيشتر بر مذاق متكلمين و حكما است تا بر مذاق عرفا(11،22،11). | |||
#:آغاز:الوجود أى ما بانضمامه إلى الماهيات تترتب عليها آثارها المختصة لها... | |||
#:انجام:إلى انحصار الوجود الواحد فى كونه قائما بكل واحد منهما و كونه قائما بالمجموع،فلا يجدى نفعا. | |||
#سخنان خواجه پارسا يا الحاشية القدسية(فارسى و عربى درهم آميخته)، حدود 10 ص.اين سخنان را،كه مشتمل بر بحثهاى نظرى مشكل عرفانى است، جامى از حواشى بعضى از كتابهائى كه متعلق به خواجه پارسا بوده جمع كرده و به رشته تحرير در آورده است(45،14،42 و 50). | |||
#:آغاز:بعد از گشايش مقال بستايش خجسته مآل ملك متعال و توسل به درود فرخنده ورود صاحب آيات تكميل و اكمال... | |||
#:انجام:لا يجوز أن يغفل عن تبعية نوره لنور الشمس. | |||
#شرح بيت خسرو دهلوى،حدود 5 ص.رسالهاى منثور و منظوم است در شرح بيت ذيل: | |||
#:{{شعر}} | |||
#:{{ب|''ز درياى شهادت چون نهنگ«لا»بر آرد سر''|2=''تيمم فرض گردد نوح را در وقت طوفانش''}}{{پایان شعر}} | |||
#:جامى در اين رساله كوتاه طبق عقايد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]](رك كتاب حاضر،ص 126) | |||
#:صحبت از نوح به عنوان نماينده صفات تنزيهى پيش مىآورد و مىگويد كه راه رجوع عبدبه عدم اصلى خويش ذكر است،كه ما سوى را فانى مىسازد(43،34،40). | |||
#:آغاز: | |||
#:يا من لا رب غيره و لا إله سواه وفقنا فى القول و العمل لما تحبه و ترضاه | |||
#:انجام: | |||
#:{{شعر}} | |||
#:{{ب|''مرغ غم او به حيله شد با ما رام''|2=''خاموش كه مرغ رام را رم ندهى''}}{{پایان شعر}} | |||
#شرح حديث ابورزين العقيلى يا شرح حديث العلماء،حدود 3 ص.اسم صحيح اين اثر در هيچ كدام از فهرستهاى سهگانه آثار جامى نيامده است.جامى در نقد النصوص بدون ذكر اسم ابورزين حديث او را،كه معروف است به «حديث عماء»،آورده است(1140).در شرح اين حديث جامى به شش مرتبه ظهور وجود متوسل مىشود(10 و 47،21 و 36،10 و 44). | |||
#:آغاز: | |||
#:{{شعر}} | |||
#:{{ب|''اى پاك ز حيز و مبرا ز مكان''|2=''خالى ز تو نى درون و بيرون جهان''}}{{پایان شعر}} | |||
#:انجام: | |||
#:{{شعر}} | |||
#:{{ب|''هر حرف خطا كه جسته باشد ز قلم''|2=''شوئيد به آب عفو باران كرم''}}{{پایان شعر}} | |||
#:شرح دو بيت مثنوى يا نىنامه يا الرسالة النائية،چاپى،9 ص.بحثى منثور و منظوم مبتنى بر دو بيت اول مثنوى مولوى درباره عدم اصلى موجودات و اينكه چرا و اصلان از يار ستمكار شكايت مىكنند.در قسمتهاى منثور آن رابطه جامى با مكتب شيخ اكبر روشن است، به خصوص در بحثى درباره مراتب وجود،كه بعضى از عبارات آن عين عبارات 631-15 نقد النصوص است(9،17 و 20،9). | |||
#:آغاز: | |||
#:{{شعر}} | |||
#:{{ب|''عشق جز نائى و ما جز نى نئيم''|2=''او دمى بى ما و ما بى وى نئيم''}}{{پایان شعر}} | |||
#:انجام: | |||
#:{{شعر}} | |||
#:{{ب|''در بقاى او شوى فانى تمام''|2='' باقى جاويد باشى و السلام''}}{{پایان شعر}} | |||
بخش سوم:آثارى كه ظاهرا مفقود است | بخش سوم:آثارى كه ظاهرا مفقود است | ||
#شرح بعضى از مفتاح الغيب منظوم و منثور.به قول لارى اين كتاب«به بياض نرفته».مفتاح الغيب از كتب مهم صدر الدين قونيوى است و جامى از آن در نقد النصوص مكررا نقل قول مىكند(39،31،36). | |||
#رساله جواب سؤال از هندوستانيا رساله سوال و جواب هندوستان.ظاهرا در جواب مسئلهاى است-به احتمال قوى در عرفان-كه از هندوستان از جامى پرسيدهاند(16،26،16). | |||
بخش چهارم:رسالاتى كه از موضوع آنها اطلاعى در دست نيست | |||
#رساله منظومه.ممكن است اين رساله همان اعتقادنامه باشد(رك توضيحات قبلى بين شمارههاى 18 و 19)يا همان رساله اصغر در معما(30)(29،-،43). | |||
ویرایش