۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف') |
جز (جایگزینی متن - 'ابو ' به 'ابو') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
امام غزالى براى اهميت قائل شدن، به علم فقه در تمهيد سوم مىگويد: اين كه بگوييم كلام اصل و فقه فرع است، در موقعيت كنونى سودى به حال كسى ندارد و از اين سخنان بايد اجتناب شود. | امام غزالى براى اهميت قائل شدن، به علم فقه در تمهيد سوم مىگويد: اين كه بگوييم كلام اصل و فقه فرع است، در موقعيت كنونى سودى به حال كسى ندارد و از اين سخنان بايد اجتناب شود. | ||
ابوحامد در اين كتاب كه بر محوريت توحيد، صفات و افعال الهى و نبوت و معاد مىباشد، كوشيده براى اثبات عقائد مهم در اين امور از قواعد منطقى كمك بگيرد. البته ناگفته نماند غزالى ريشۀ علم منطق را در وحى الهى به پيغمبران مىداند و اصل فكر كردن را چينش صغرى و كبرى در ذهن به حساب مىآورد. | |||
از جمله مسائل مهمى كه نقطۀ عطفى در اعتقادات اشاعره مىباشد و غزالى در اين كتاب و كتب ديگر خود بدان پرداخته، مسلۀ كسب است. اشاعره براى اين كه تمام افعال خوب و بد انسان صد در صد به خداوند نسبت داده نشود و اختيار به طور كلى از انسان سلب نشود، به مسئلۀ كسب قائلند. آنها مىگويند، فعل بشر مشترك بين خدا و بندگان است و انتساب عمل به بشر كسب و انتساب آن به خداوند مشيت الهى است. | از جمله مسائل مهمى كه نقطۀ عطفى در اعتقادات اشاعره مىباشد و غزالى در اين كتاب و كتب ديگر خود بدان پرداخته، مسلۀ كسب است. اشاعره براى اين كه تمام افعال خوب و بد انسان صد در صد به خداوند نسبت داده نشود و اختيار به طور كلى از انسان سلب نشود، به مسئلۀ كسب قائلند. آنها مىگويند، فعل بشر مشترك بين خدا و بندگان است و انتساب عمل به بشر كسب و انتساب آن به خداوند مشيت الهى است. |
ویرایش