فروغ فقه و ادب: زندگینامه فشرده علامه شریف رضی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيد مرتضى' به 'سيد مرتضى')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:
مقدمه: در اين قسمت، مؤلف از حق علما بر گردن مردم، ضرورت تجليل از علما، برگزارى كنگره توسط «بنياد نهج البلاغه» و تهيه كتاب حاضر سخن گفته است.
مقدمه: در اين قسمت، مؤلف از حق علما بر گردن مردم، ضرورت تجليل از علما، برگزارى كنگره توسط «بنياد نهج البلاغه» و تهيه كتاب حاضر سخن گفته است.


1. نوزاد پاك علوى: در اين بخش، از تولد شريف رضى سخن رفته است و طىِ سه عنوان به معرفى ايشان پرداخته شده و از مرتبط بودن نسب وى بعد از شش پشت به امام چهارم سخن به ميان آمده است <ref>متن كتاب، ص 11</ref>.
#نوزاد پاك علوى: در اين بخش، از تولد شريف رضى سخن رفته است و طىِ سه عنوان به معرفى ايشان پرداخته شده و از مرتبط بودن نسب وى بعد از شش پشت به امام چهارم سخن به ميان آمده است <ref>متن كتاب، ص 11</ref>.
 
#:در همين بخش، در باره هوش سرشار سيد رضى چنين مرقوم شده است: «شريف رضى، به نوشته «ثعالبى»، از سنّ ده‌سالگى شعر مى‌سرود و مقام ادبى او از همه شاعران آل ابى‌طالب، بلكه از تمامى شعراى قريش والاتر بود، ولى قرآن مجيد را بعد از سن سى سالگى در مدتى كوتاه از حفظ كرد و معلومات بس فراوانى داشت. او همچنين عالم و نويسنده و شاعرى گران‌قدر بود» <ref>همان، ص 12</ref>.
در همين بخش، در باره هوش سرشار سيد رضى چنين مرقوم شده است: «شريف رضى، به نوشته «ثعالبى»، از سنّ ده‌سالگى شعر مى‌سرود و مقام ادبى او از همه شاعران آل ابى‌طالب، بلكه از تمامى شعراى قريش والاتر بود، ولى قرآن مجيد را بعد از سن سى سالگى در مدتى كوتاه از حفظ كرد و معلومات بس فراوانى داشت. او همچنين عالم و نويسنده و شاعرى گران‌قدر بود» <ref>همان، ص 12</ref>.
#پدر شريف رضى: در اين بخش، از پدر شريف رضى سخن به ميان آمده و به نقل سخنانى از بزرگانى، چون قاضى نورالله شوشترى و ابن ابى‌الحديد، در باره پدر شريف رضى اشاره شده است <ref>همان، ص 16</ref>.
 
#:در همين بخش، از اقتدار و نفوذ كلام پدر رضى سخن رفته و ماجراى ناتوانى عزالدوله و آشفتگى اوضاع بغداد، جهت آشنايى بيشتر خوانندگان نقل گرديده است <ref>همان، ص 18</ref>.
2. پدر شريف رضى: در اين بخش، از پدر شريف رضى سخن به ميان آمده و به نقل سخنانى از بزرگانى، چون قاضى نورالله شوشترى و ابن ابى‌الحديد، در باره پدر شريف رضى اشاره شده است <ref>همان، ص 16</ref>.
#مادر شريف رضى: در اين بخش، از مقام علمى و تربيتى مادر شريف رضى بحث شده است. مقام ايشان در حدى است كه [[شيخ مفيد]] سرآمد فقهاى شيعه و از بزرگان علماى اماميه، كتاب «أحكام النساء» را به خاطر وى تأليف كرده است. در اين بخش همچنين حكايت خواب [[شيخ مفيد]] و ديدن حضرت زهرا(س)، به نقل از مقدمه شرح نهج البلاغه ابن ابى‌الحديد، ذكر شده است <ref>همان، ص 21</ref>.
 
#:در ادامه از اهتمام مادر سيد رضى به تحصيلات سيد و سرپرستى [[شيخ مفيد]] از سيد رضى به خاطر خوابى كه ديده بود، همچنين از شخصيت مادر سيد رضى و درگذشت او سخن به ميان آمده است <ref>همان، ص 25</ref>.
در همين بخش، از اقتدار و نفوذ كلام پدر رضى سخن رفته و ماجراى ناتوانى عزالدوله و آشفتگى اوضاع بغداد، جهت آشنايى بيشتر خوانندگان نقل گرديده است <ref>همان، ص 18</ref>.
#جد مادرى سيد رضى: مؤلف در اين بخش، از جد مادرى سيد رضى، معروف به ناصر كبير سخن گفته و از دانش و شجاعت وى نوشته است و اين عبارت را از [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] در ديباچه كتاب «مسائل ناصريات» نقل كرده است: «ما از ديگران در استوار كردن مبانى علوم اين فاضل بارعا كرّم اللّه وجهه (ناصر كبير) سزاوارتريم؛ زيرا از طرف مادر جدّ من مى‌باشد. مقام وى در دانش زهد و فقه از آفتاب روشن‌تر است. او اسلام را ميان ديلميان رواج داد» <ref>همان، ص 28</ref>.
 
#مناصب شريف رضى: مؤلف در اين بخش، ابتدا ولايت فقيه را از منظر شريف رضى معرفى مى‌كند و بيان مى‌دارد كه وى حكومت اسلامى را در دوران غيبت با «ولىّ فقيه» مى‌دانست و ديگران را گرچه اولاد عباس، عموى پيامبر باشند، غاصب محسوب مى‌داشت، هرچند چاره‌اى جز مدارا با آنها نبود. بنابراين از آنجا كه دخالت در سياست؛ يعنى اداره امور مسلمين، جزو وظايف دينى هر مسلمان است و در حقيقت سياست از ديانت جدا نيست، بلكه عين آن است، شريف رضى مانند پدرانش قسمتى از مناصب سياسى و دولتى را كه درخور او بود به عهده گرفت <ref>همان، ص 32</ref>.
3. مادر شريف رضى: در اين بخش، از مقام علمى و تربيتى مادر شريف رضى بحث شده است. مقام ايشان در حدى است كه [[شيخ مفيد]] سرآمد فقهاى شيعه و از بزرگان علماى اماميه، كتاب «أحكام النساء» را به خاطر وى تأليف كرده است. در اين بخش همچنين حكايت خواب [[شيخ مفيد]] و ديدن حضرت زهرا(س)، به نقل از مقدمه شرح نهج البلاغه ابن ابى‌الحديد، ذكر شده است <ref>همان، ص 21</ref>.
#:در ادامه، از منصب نقابت سخن به ميان آمده. نقابت، منصبى است كه به خاطر حفظ شرافت خاندان‌ها تأسيس شده تا از برخورد و درگيرى با افراد فرومايه درامان مانند؛ ضمنا نقيب هر خاندان نسبت به افراد هم‌تبارش مهربان‌تر و قهرا فرمانش نافذتر است <ref>همان، ص 33</ref>.
 
#:مؤلف در ادامه، از امارت حاج سخن گفته و وظايف آنها را معرفى نموده و بيان مى‌دارد كه «امارت حاج»؛ يعنى فرماندهى و سرپرستى زائران خانه خدا، اعم از امور معنوى و اجتماعى و مسائل مالى و مادى و به‌طور كلى مديريت سفر عبادى - سياسى مسلمانان در رابطه با برگزارى اين كنگره جهانى. امارت حاج، منصبى بس بزرگ بوده و در دوره‌هاى مختلف عالم اسلام وجود داشته است <ref>همان، ص 37</ref>.
در ادامه از اهتمام مادر سيد رضى به تحصيلات سيد و سرپرستى [[شيخ مفيد]] از سيد رضى به خاطر خوابى كه ديده بود، همچنين از شخصيت مادر سيد رضى و درگذشت او سخن به ميان آمده است <ref>همان، ص 25</ref>.
#شريف رضى و «ولايت ديوان مظالم»: مؤلف در اين بخش، خاطرنشان مى‌كند كه رسيدگى به ستمديدگان و رفع ظلم از مظلومان، يكى از مسئوليت‌هاى هر فرد مسلمان است؛ چنان‌كه پيامبر اسلام پيش از اسلام با جوانانى كه براى رفع ظلم از مظلومين سازمانى به نام «حلف الفضول» تشكيل داده بودند، شركت كرد و بعد از اسلام هم مى‌فرمودند كه حاضرند با چنين تشكيلاتى همكارى كنند <ref>همان، ص 40</ref>.
 
#:وى همچنين از وظايف مسئولين ديوان و ارجحيت رئيس ديوان مظالم بر قاضى‌القضات سخن گفته است <ref>همان، ص 40</ref>.
4. جد مادرى سيد رضى: مؤلف در اين بخش، از جد مادرى سيد رضى، معروف به ناصر كبير سخن گفته و از دانش و شجاعت وى نوشته است و اين عبارت را از [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] در ديباچه كتاب «مسائل ناصريات» نقل كرده است: «ما از ديگران در استوار كردن مبانى علوم اين فاضل بارعا كرّم اللّه وجهه (ناصر كبير) سزاوارتريم؛ زيرا از طرف مادر جدّ من مى‌باشد. مقام وى در دانش زهد و فقه از آفتاب روشن‌تر است. او اسلام را ميان ديلميان رواج داد» <ref>همان، ص 28</ref>.
#تأليفات سيد رضى: مؤلف در اين بخش، ابتدا از معروف‌ترين كتاب سيد كه «نهج البلاغة» است، سخن گفته و قديمى‌ترين شروح آن را ذكر كرده و در ادامه از ديگر كتب شريف رضى كه 18 كتاب است به همراه توضيح بسيار مختصرى در باره آنها سخن به ميان آورده است.
 
#مقام شريف رضى در ادبيات عرب: مؤلف در اين بخش، به 5 قسم از اشعار شريف رضى اشاره مى‌كند و او را مشهورترين شعراى قرن چهارم معرفى مى‌نمايد <ref>همان، ص 49</ref>. وى همچنين از مدرسه‌اى كه شريف رضى به اسم «دارالعلم» تأسيس نموده ياد كرده است <ref>همان، ص 50</ref>.
5. مناصب شريف رضى: مؤلف در اين بخش، ابتدا ولايت فقيه را از منظر شريف رضى معرفى مى‌كند و بيان مى‌دارد كه وى حكومت اسلامى را در دوران غيبت با «ولىّ فقيه» مى‌دانست و ديگران را گرچه اولاد عباس، عموى پيامبر باشند، غاصب محسوب مى‌داشت، هرچند چاره‌اى جز مدارا با آنها نبود. بنابراين از آنجا كه دخالت در سياست؛ يعنى اداره امور مسلمين، جزو وظايف دينى هر مسلمان است و در حقيقت سياست از ديانت جدا نيست، بلكه عين آن است، شريف رضى مانند پدرانش قسمتى از مناصب سياسى و دولتى را كه درخور او بود به عهده گرفت <ref>همان، ص 32</ref>.
#اساتيد شريف رضى: در اين بخش، از اساتيد، شاگردان و زمان وفات شريف رضى ياد شده است <ref>همان، 50 - 55</ref>.
 
در ادامه، از منصب نقابت سخن به ميان آمده. نقابت، منصبى است كه به خاطر حفظ شرافت خاندان‌ها تأسيس شده تا از برخورد و درگيرى با افراد فرومايه درامان مانند؛ ضمنا نقيب هر خاندان نسبت به افراد هم‌تبارش مهربان‌تر و قهرا فرمانش نافذتر است <ref>همان، ص 33</ref>.
 
مؤلف در ادامه، از امارت حاج سخن گفته و وظايف آنها را معرفى نموده و بيان مى‌دارد كه «امارت حاج»؛ يعنى فرماندهى و سرپرستى زائران خانه خدا، اعم از امور معنوى و اجتماعى و مسائل مالى و مادى و به‌طور كلى مديريت سفر عبادى - سياسى مسلمانان در رابطه با برگزارى اين كنگره جهانى. امارت حاج، منصبى بس بزرگ بوده و در دوره‌هاى مختلف عالم اسلام وجود داشته است <ref>همان، ص 37</ref>.
 
6. شريف رضى و «ولايت ديوان مظالم»: مؤلف در اين بخش، خاطرنشان مى‌كند كه رسيدگى به ستمديدگان و رفع ظلم از مظلومان، يكى از مسئوليت‌هاى هر فرد مسلمان است؛ چنان‌كه پيامبر اسلام پيش از اسلام با جوانانى كه براى رفع ظلم از مظلومين سازمانى به نام «حلف الفضول» تشكيل داده بودند، شركت كرد و بعد از اسلام هم مى‌فرمودند كه حاضرند با چنين تشكيلاتى همكارى كنند <ref>همان، ص 40</ref>.
 
وى همچنين از وظايف مسئولين ديوان و ارجحيت رئيس ديوان مظالم بر قاضى‌القضات سخن گفته است <ref>همان، ص 40</ref>.
 
7. تأليفات سيد رضى: مؤلف در اين بخش، ابتدا از معروف‌ترين كتاب سيد كه «نهج البلاغة» است، سخن گفته و قديمى‌ترين شروح آن را ذكر كرده و در ادامه از ديگر كتب شريف رضى كه 18 كتاب است به همراه توضيح بسيار مختصرى در باره آنها سخن به ميان آورده است.
 
8. مقام شريف رضى در ادبيات عرب: مؤلف در اين بخش، به 5 قسم از اشعار شريف رضى اشاره مى‌كند و او را مشهورترين شعراى قرن چهارم معرفى مى‌نمايد <ref>همان، ص 49</ref>. وى همچنين از مدرسه‌اى كه شريف رضى به اسم «دارالعلم» تأسيس نموده ياد كرده است <ref>همان، ص 50</ref>.
 
9. اساتيد شريف رضى: در اين بخش، از اساتيد، شاگردان و زمان وفات شريف رضى ياد شده است <ref>همان، 50 - 55</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش