پرش به محتوا

نراقی، احمد بن محمدمهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف')
خط ۷۰: خط ۷۰:
اگر چه شاگردان ملا احمد زياد بوده‌اند و آنچنانكه در مقدمه كتاب خزائن وى، استاد على‌اكبر غفارى نقل نموده كه: بيش از 20 اجازه از وى موجود است كه در نزد فاضل معاصر حسن نراقى موجود است، اما نام بعضى از آنان كه در دسترس مى‌باشند عبارتند از:  
اگر چه شاگردان ملا احمد زياد بوده‌اند و آنچنانكه در مقدمه كتاب خزائن وى، استاد على‌اكبر غفارى نقل نموده كه: بيش از 20 اجازه از وى موجود است كه در نزد فاضل معاصر حسن نراقى موجود است، اما نام بعضى از آنان كه در دسترس مى‌باشند عبارتند از:  


#[[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]] (م 1281ق): وى بين سالهاى 1241 تا 1244ق در اواخر عمر شريف مولى احمد از محضر وى استفاده نموده است.  
#[[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] (م 1281ق): وى بين سالهاى 1241 تا 1244ق در اواخر عمر شريف مولى احمد از محضر وى استفاده نموده است.  
#برادر فاضل و دانشمندش محمد مهدى بن محمد مهدى نراقى (م 1286ق) معروف به آقا بزرگ  
#برادر فاضل و دانشمندش محمد مهدى بن محمد مهدى نراقى (م 1286ق) معروف به آقا بزرگ  
#سيد شفيع چابلقى (م 1280ق)  
#سيد شفيع چابلقى (م 1280ق)  
خط ۷۹: خط ۷۹:
نقل مى كنند كه درسال 1240ق، شيخ‌مرتضى انصارى به قصد زيارت حرم امام رضا(ع) رحل سفر را بست و سفر علمى و سياحتى خود را براى درك محضر بسيارى از علما و فقهاى مشهور ايران آغاز كرد: در اصفهان به حضور سيدمحمدباقر شفتى رسيد، دربروجرد با شيخ اسدالله بروجردى ديدار كرد، ولى بيش از يك ماه توقف ننمود. اما «زمانى كه [[شيخ انصارى]] آوازه ملااحمد نراقى را در كاشان شنيد به همراه برادرش به سوى كاشان شتافت كه مورد استقبال و احترام ملااحمد قرار گرفتند و در يكى از مدارس آن ديار رحل اقامت افكندند. وقتى كه شيخ انصارى، چهره ملااحمد را بر بلنداى مدرسه علميه كاشان مشاهده نمود و او را همانند دريايى از علم و حكمت و عرفان و اخلاق يافت، تصميم بر ماندن گرفت. گويى شيخ گمشده خود را دريافته بود و لذا قريب به چهار سال از محضر علمى و اخلاقى او بهره جست و در حلقه درس او از سال 1241 تا سال 1244ق قرار گرفت».  
نقل مى كنند كه درسال 1240ق، شيخ‌مرتضى انصارى به قصد زيارت حرم امام رضا(ع) رحل سفر را بست و سفر علمى و سياحتى خود را براى درك محضر بسيارى از علما و فقهاى مشهور ايران آغاز كرد: در اصفهان به حضور سيدمحمدباقر شفتى رسيد، دربروجرد با شيخ اسدالله بروجردى ديدار كرد، ولى بيش از يك ماه توقف ننمود. اما «زمانى كه [[شيخ انصارى]] آوازه ملااحمد نراقى را در كاشان شنيد به همراه برادرش به سوى كاشان شتافت كه مورد استقبال و احترام ملااحمد قرار گرفتند و در يكى از مدارس آن ديار رحل اقامت افكندند. وقتى كه شيخ انصارى، چهره ملااحمد را بر بلنداى مدرسه علميه كاشان مشاهده نمود و او را همانند دريايى از علم و حكمت و عرفان و اخلاق يافت، تصميم بر ماندن گرفت. گويى شيخ گمشده خود را دريافته بود و لذا قريب به چهار سال از محضر علمى و اخلاقى او بهره جست و در حلقه درس او از سال 1241 تا سال 1244ق قرار گرفت».  


وى در سلسله مشايخ بسيارى از متأخرين از طريق شاگردانش بخصوص [[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]] مى‌باشد كه مى‌توان از محدث نورى صاحب [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و مرحوم آیت‌الله نجفى مرعشى نام برد.
وى در سلسله مشايخ بسيارى از متأخرين از طريق شاگردانش بخصوص [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] مى‌باشد كه مى‌توان از محدث نورى صاحب [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و مرحوم آیت‌الله نجفى مرعشى نام برد.


== آثار علمى==
== آثار علمى==
خط ۱۹۲: خط ۱۹۲:
اگر چه پيش از او عالمان و فقيهانى، هم‌چون [[شيخ مفيد]]، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]] (م 940ق)، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] (م 675ق) و محقق اردبيلى (م 993ق) در لابه‌لاى مباحث متنوع فقهى مانند، خمس، قضاء، جهاد، نماز جمعه، حدود و امر به معروف و نهى از منكر و... به اثبات آن پرداخته‌اند، اما ملااحمد نراقى به‌طور مستقل و گسترده به بحث «ولايت فقيه» پرداخت و در عائده 54 از كتاب ارزشمند عوائد الايام، فصلى ويژه را به اثبات آن و بيان وظائف و شئون ولى فقيه اختصاص داد. وى اولين فقيه و براى اولين بار، بحث «ولايت فقيه» را به صورت منظم و به‌شكلى بديع و با نگرشى نو پرداخت و افق جديدى را فرار وى فقيهان عصر خود و آيندگان گشود.  
اگر چه پيش از او عالمان و فقيهانى، هم‌چون [[شيخ مفيد]]، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]] (م 940ق)، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] (م 675ق) و محقق اردبيلى (م 993ق) در لابه‌لاى مباحث متنوع فقهى مانند، خمس، قضاء، جهاد، نماز جمعه، حدود و امر به معروف و نهى از منكر و... به اثبات آن پرداخته‌اند، اما ملااحمد نراقى به‌طور مستقل و گسترده به بحث «ولايت فقيه» پرداخت و در عائده 54 از كتاب ارزشمند عوائد الايام، فصلى ويژه را به اثبات آن و بيان وظائف و شئون ولى فقيه اختصاص داد. وى اولين فقيه و براى اولين بار، بحث «ولايت فقيه» را به صورت منظم و به‌شكلى بديع و با نگرشى نو پرداخت و افق جديدى را فرار وى فقيهان عصر خود و آيندگان گشود.  


پس از ملااحمد نراقى، فقيهانى چون: مير عبدالفتاح حسينى مراغى (م 1250ق) در العناوين، سيدمحمدآل بحرالعلوم در بلغة الفقيه و [[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]] (م 1281ق) در كتاب مكاسب، به صورت مستقل به طرح بحث «ولايت فقيه» پرداختند.  
پس از ملااحمد نراقى، فقيهانى چون: مير عبدالفتاح حسينى مراغى (م 1250ق) در العناوين، سيدمحمدآل بحرالعلوم در بلغة الفقيه و [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] (م 1281ق) در كتاب مكاسب، به صورت مستقل به طرح بحث «ولايت فقيه» پرداختند.  


ملااحمد نراقى پس از اثبات «ولايت فقيه» از طريق ادله عقلى و نقلى، به بيان وظائف، اختيارات و شئون ولى‌فقيه مى‌پردازد و دوازده مورد از وظائف كلان ولى‌فقيه را بيان مى‌كند كه عبارت‌اند از: 1. فتوا دادن در امور دينى؛ 2. قضاوت؛ 3. اجراى حدود و تعزيرات؛ 4. ولايت بر اموال يتيمان؛ 5. ولايت‌بر اموال مجانين و سفيهان؛ 6. ولايت بر امور غايبان؛ 7. ولايت‌بر نكاح؛ 8. ولايت بر اجازه دادن اموال ايتام و سفيهان و گرفتن اجرت آن؛ 9. ولايت بر استيفاى حقوق مالى و غير مالى؛ 10. تصرف در اموال امام؛ 11. تمام كارهاى مربوط به رعيت كه امام معصوم بايد انجام دهد؛ 12. هر كارى كه به دليل عقلى و شرعى بايد انجام پذيرد.  
ملااحمد نراقى پس از اثبات «ولايت فقيه» از طريق ادله عقلى و نقلى، به بيان وظائف، اختيارات و شئون ولى‌فقيه مى‌پردازد و دوازده مورد از وظائف كلان ولى‌فقيه را بيان مى‌كند كه عبارت‌اند از: 1. فتوا دادن در امور دينى؛ 2. قضاوت؛ 3. اجراى حدود و تعزيرات؛ 4. ولايت بر اموال يتيمان؛ 5. ولايت‌بر اموال مجانين و سفيهان؛ 6. ولايت بر امور غايبان؛ 7. ولايت‌بر نكاح؛ 8. ولايت بر اجازه دادن اموال ايتام و سفيهان و گرفتن اجرت آن؛ 9. ولايت بر استيفاى حقوق مالى و غير مالى؛ 10. تصرف در اموال امام؛ 11. تمام كارهاى مربوط به رعيت كه امام معصوم بايد انجام دهد؛ 12. هر كارى كه به دليل عقلى و شرعى بايد انجام پذيرد.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش