پرش به محتوا

نجم رازی، عبدالله بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ':==' به '=='
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - ':==' به '==')
خط ۵۰: خط ۵۰:




==معرّفى اجمالى مؤلّف:==
==معرّفى اجمالى مؤلّف==




خط ۵۷: خط ۵۷:
مدّت سير و سفر نجم‌الدين، نامعلوم است. مردى كه روز نخست، بعد از تحقيق و تفحص با عزم و ارده‌ى راسخ به اقامت دائم در روم وارد آن ديار شده بود، كى و چرا آن سرزمين را ترك گفت به مطابق نوشته‌اش در مقدّمه‌ى مرموزات، در آن سه سال، متاع دين و معرفت را در آن ديار خريدارى نيافت و به «ارزنجان» واقع در 35 فرسنگى غرب از روم رفت. مسلمانان ارزنجان هم «رو نياورده سوى قبله‌ى او» دل آزرده‌اش كردند و او ناچار شد، از همان راه به پايتخت ممالك اسلامى بغداد رود. آن جا كه ساليان درازى از واپسين دوران عمر را گذرانيد و هم در آن جا آرميد (سال 654 ق) و در بيرون شهر بغداد در كنار مزار شيخ سرى سقطى و جنيد بغدادى پيكر او را به خاك سپردند. آثار نجم‌الدين، روشنگر اين حقيقت است كه او مردى زيرك و موقع شناس بود و استعداد اين را داشت كه جامعه‌اى متناسب با محيط و پيكر انديشه‌هاى خود بيارايد. او كه ابتدا رساله‌ى عقل و عشق و نظائر آن را در ايران نوشته بود، بعدها مطالب آن‌ها را به صورت مرصادالعباد براى برخوردارى مريدان و شاگردان خود نوشت و در فصل دوم از باب اول آن تصريح كرد كه پارسى زبانان را آن چه به زبان تازى است، فايده‌اى نيست. وقتى كه آهنگ اقامت در روم داشت، همان كتاب فارسى را تحفه‌ى كى‌قباد دوم داشت. زيرا در آن ديار، عربى را نمى‌فهميدند و زبان مفهوم و مرغوب پارسى بود. آن زمان كه به ارزنجان رسيد، خلاصه‌ى همه‌ى مطالب را باز به پارسى به نام مرموزات به داوود پسر بهرام شاه هديه كرد. در سال‌هاى آخر عمر، همان مطالب، را براى سومين يا چهارمين بار به صورت كتاب؛ ولى به عربى به نام «منارات السائرين» بازنوشته است و اين كار، بى‌ترديد در بغداد انجام گرفته است.
مدّت سير و سفر نجم‌الدين، نامعلوم است. مردى كه روز نخست، بعد از تحقيق و تفحص با عزم و ارده‌ى راسخ به اقامت دائم در روم وارد آن ديار شده بود، كى و چرا آن سرزمين را ترك گفت به مطابق نوشته‌اش در مقدّمه‌ى مرموزات، در آن سه سال، متاع دين و معرفت را در آن ديار خريدارى نيافت و به «ارزنجان» واقع در 35 فرسنگى غرب از روم رفت. مسلمانان ارزنجان هم «رو نياورده سوى قبله‌ى او» دل آزرده‌اش كردند و او ناچار شد، از همان راه به پايتخت ممالك اسلامى بغداد رود. آن جا كه ساليان درازى از واپسين دوران عمر را گذرانيد و هم در آن جا آرميد (سال 654 ق) و در بيرون شهر بغداد در كنار مزار شيخ سرى سقطى و جنيد بغدادى پيكر او را به خاك سپردند. آثار نجم‌الدين، روشنگر اين حقيقت است كه او مردى زيرك و موقع شناس بود و استعداد اين را داشت كه جامعه‌اى متناسب با محيط و پيكر انديشه‌هاى خود بيارايد. او كه ابتدا رساله‌ى عقل و عشق و نظائر آن را در ايران نوشته بود، بعدها مطالب آن‌ها را به صورت مرصادالعباد براى برخوردارى مريدان و شاگردان خود نوشت و در فصل دوم از باب اول آن تصريح كرد كه پارسى زبانان را آن چه به زبان تازى است، فايده‌اى نيست. وقتى كه آهنگ اقامت در روم داشت، همان كتاب فارسى را تحفه‌ى كى‌قباد دوم داشت. زيرا در آن ديار، عربى را نمى‌فهميدند و زبان مفهوم و مرغوب پارسى بود. آن زمان كه به ارزنجان رسيد، خلاصه‌ى همه‌ى مطالب را باز به پارسى به نام مرموزات به داوود پسر بهرام شاه هديه كرد. در سال‌هاى آخر عمر، همان مطالب، را براى سومين يا چهارمين بار به صورت كتاب؛ ولى به عربى به نام «منارات السائرين» بازنوشته است و اين كار، بى‌ترديد در بغداد انجام گرفته است.


==آثار نجم‌الدين به شرح زير است:==
==آثار نجم‌الدين به شرح زير است==




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش