۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ':==' به '==') |
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
اكذوبة التحريف يا افسانۀ تحريف قرآن | اكذوبة التحريف يا افسانۀ تحريف قرآن تألیف حجةالاسلام و المسلمين [[رسول جعفريان]] با ترجمه محمود شريفى است. | ||
==ساختار و گزارش محتوا== | ==ساختار و گزارش محتوا== | ||
کتاب پيرامون مسالۀ عدم تحريف قرآن نوشته شده است. مؤلف در اين کتاب موضوع فوق را از زواياى مختلف مورد بررسى قرار داده و هر گونه موردى كه بتوان از آن براى عدم تحريف قرآن استفاده كرد، ذكر نموده است. و در حقيقت هدف از | کتاب پيرامون مسالۀ عدم تحريف قرآن نوشته شده است. مؤلف در اين کتاب موضوع فوق را از زواياى مختلف مورد بررسى قرار داده و هر گونه موردى كه بتوان از آن براى عدم تحريف قرآن استفاده كرد، ذكر نموده است. و در حقيقت هدف از تألیف اين کتاب دو نكتۀ اساسى مىباشد، يكى اصل مسالۀ عدم تحريف، كه در اين زمينه با ارائه دليلهاى مختلف آن را اثبات نموده، ديگرى پيرامون اتهامى است كه برخى از اهل سنت به شيعه وارد نموده كه شيعه قائل به تحريف قرآن مىباشد و به برخى از روايات موجود در كتب روايى استناد نمودهاند كه آن را بررسى و اثبات مىنمايد كه شيعه قائل به تحريف نمىباشد و شيعه را از اين اتهام مبرا مىكند. وى مطالب کتاب را بدينگونه بيان كرده كه ابتدا واژۀ تحريف را از نظر لغت و اصطلاح معنا كرده، آنگاه ادلۀ عدم تحريف قرآن را از آيات قرآن و روايات بررسى مىكند. سپس تحريف را در نزد شيعه و اهل سنت همراه با ذكر رواياتى از کتابهاى اهل سنت بيان كرده و نتيجهگيرى مىكند كه برخى از روايات مذكور در صحاح ششگانه اهل سنت و غيره، بر تحريف قرآن دلالت مىكند. آنگاه با ذكر تعدادى از روايات موجود در کتابهاى روايى شيعه كه ظاهر آنها دلالت بر تحريف قرآن مىكند، آنها را نقد كرده و نتيجه مىگيرد كه از اين روايات مسالۀ تحريف استفاده نمىشود. | ||
در بخشى ديگر از کتاب، کتاب معروف فصل الخطاب | در بخشى ديگر از کتاب، کتاب معروف فصل الخطاب تألیف حاجى نورى را مورد بررسى و با ذكر ادلۀ ايشان مبنى بر وقوع تحريف در قرآن، آن ادله را جواب مىدهد. | ||
در قسمت پايانى کتاب نظرات دانشمندان و علماء شيعه دربارۀ عدم تحريف قرآن ذكر شده است. | در قسمت پايانى کتاب نظرات دانشمندان و علماء شيعه دربارۀ عدم تحريف قرآن ذكر شده است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
4-با استفاده از روايات اهل سنت كه در کتابهاى صحاح آنها آمده است، اثبات مىكند كه مسالۀ تحريف قرآن در آن کتابها خيلى بيشتر از رواياتى است كه در کتابهاى روايى شيعه وجود دارد، لذا اين كه گفته مىشود، شيعه قائل به تحريف قرآن است، تهمتى بيش نمىباشد و صِرف وجود چند روايت در برخى از کتابها نمىتواند دليل بر قائل بودن به تحريف قرآن باشد. | 4-با استفاده از روايات اهل سنت كه در کتابهاى صحاح آنها آمده است، اثبات مىكند كه مسالۀ تحريف قرآن در آن کتابها خيلى بيشتر از رواياتى است كه در کتابهاى روايى شيعه وجود دارد، لذا اين كه گفته مىشود، شيعه قائل به تحريف قرآن است، تهمتى بيش نمىباشد و صِرف وجود چند روايت در برخى از کتابها نمىتواند دليل بر قائل بودن به تحريف قرآن باشد. | ||
5-يكى از مواردى كه مىتوان گفت اهل سنت عملا قائل به تحريف قرآن مىباشند، مسالۀ نسخ حكم همراه با تلاوت است كه در بخشى از اين کتاب به خوبى بيان شده است. 6-در بخشى از اين کتاب، کتاب فصل الخطاب | 5-يكى از مواردى كه مىتوان گفت اهل سنت عملا قائل به تحريف قرآن مىباشند، مسالۀ نسخ حكم همراه با تلاوت است كه در بخشى از اين کتاب به خوبى بيان شده است. 6-در بخشى از اين کتاب، کتاب فصل الخطاب تألیف «حاجى نورى» كه مسالۀ تحريف قرآن را ذكر كرده است، مورد بررسى قرار گرفته، و ادلهايى را كه مرحوم نورى در اين باره ذكر كرده، بيان نموده و پاسخ آنها را مىدهد. | ||
==اشكالات== | ==اشكالات== |
ویرایش