پرش به محتوا

نزهة الأنام في تاريخ الإسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،ب' به '، ب'
جز (جایگزینی متن - '،ا' به '، ا')
جز (جایگزینی متن - '،ب' به '، ب')
خط ۷۳: خط ۷۳:
الاعلاق الخطيرة فى ذكر امراء الشام و الجزيرة، اثر ابن شداد(613-684) مى‌باشد.او از صاحب منصبان دولت ايوبى مى‌باشد.اثر او به مثابه تاريخ سياسى شمال عراق و مناطق پنج گانه شام، حلب، دمشق، لبنان، اردن و فلسطين) است كه ابن دقماق در تاليف خود جزئى كه حوادث مربوط به حمله مغول، به جزيره را دربر دارد، استفاده نموده است.
الاعلاق الخطيرة فى ذكر امراء الشام و الجزيرة، اثر ابن شداد(613-684) مى‌باشد.او از صاحب منصبان دولت ايوبى مى‌باشد.اثر او به مثابه تاريخ سياسى شمال عراق و مناطق پنج گانه شام، حلب، دمشق، لبنان، اردن و فلسطين) است كه ابن دقماق در تاليف خود جزئى كه حوادث مربوط به حمله مغول، به جزيره را دربر دارد، استفاده نموده است.


- زبدة الحلب من تاريخ حلب، اثر [[ابن عدیم، عمر بن احمد |ابن عديم]](588-660) كه نوعى تاريخ نگارى محلى است. او از صاحب منصبان دولت ايوبى مى‌باشد. او در اثر خود به پيروى از [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]، سرگذشت بزرگان حلب را به ترتيب حروف الفبايى آورده و در مقدّمه،به شرح جغرافياى حلب و شمال شام و فتح آن به دست مسلمانان پرداخته است و اين اثر دربردارنده حوادث تا سال 642 كه خروج وى از حلب است، مى‌باشد. ابن دقماق از جزء سوم اين كتاب كه حوادث و وقايع 569 تا 642 را دربر دارد، سود جسته است.
- زبدة الحلب من تاريخ حلب، اثر [[ابن عدیم، عمر بن احمد |ابن عديم]](588-660) كه نوعى تاريخ نگارى محلى است. او از صاحب منصبان دولت ايوبى مى‌باشد. او در اثر خود به پيروى از [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]، سرگذشت بزرگان حلب را به ترتيب حروف الفبايى آورده و در مقدّمه، به شرح جغرافياى حلب و شمال شام و فتح آن به دست مسلمانان پرداخته است و اين اثر دربردارنده حوادث تا سال 642 كه خروج وى از حلب است، مى‌باشد. ابن دقماق از جزء سوم اين كتاب كه حوادث و وقايع 569 تا 642 را دربر دارد، سود جسته است.


- الذيل على الروضتين تاليف ابوشامه(605-665) مى‌باشد. اين اثر شرح حال بزرگان قرون ششم و هفتم هجرى را به ترتيب سال تنظيم و تدوين نموده است.
- الذيل على الروضتين تاليف ابوشامه(605-665) مى‌باشد. اين اثر شرح حال بزرگان قرون ششم و هفتم هجرى را به ترتيب سال تنظيم و تدوين نموده است.
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
مخصوصا در زمينه تاريخ عمومى؛ از جمله مهمترين آنها [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]] ابن‌كثير، العبر و ديوان المبتداء و الخبر فى تاريخ العرب و العجم و...ابن‌خلدون، صبح الاعشى فى صناعة الانشاء قلقسندى و نزهة الانام فى تاريخ الاسلام. مؤلف بعد از اين پيش‌گفتار محقّق، متن اصلى ابن دقماق را مى‌آورد. از آنجا كه مطالب اين اثر، حوادث سى سال آخر حكومت ايوبى را دربر دارد، لذا گزيده‌اى از اين دولت را مى‌آوريم.
مخصوصا در زمينه تاريخ عمومى؛ از جمله مهمترين آنها [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]] ابن‌كثير، العبر و ديوان المبتداء و الخبر فى تاريخ العرب و العجم و...ابن‌خلدون، صبح الاعشى فى صناعة الانشاء قلقسندى و نزهة الانام فى تاريخ الاسلام. مؤلف بعد از اين پيش‌گفتار محقّق، متن اصلى ابن دقماق را مى‌آورد. از آنجا كه مطالب اين اثر، حوادث سى سال آخر حكومت ايوبى را دربر دارد، لذا گزيده‌اى از اين دولت را مى‌آوريم.


حكومت ايوبيان با آغاز حكمرانى(صلاح‌الدين ايّوبى) بنيان‌گذار اين سلسله در مصر،به دنبال مرگ «عاضر»، آخرين خليفه فاطمى در 567 قمرى آغاز شد. او توانست بخش مهمى از سرزمين‌هاى اسلامى را كه به تصرف صليبيان درآمده بود، از آنان پس بگيرد، به ويژه بيت‌المقدّس را از جنگ فرنگان بيرون آورد. پس از مرگ او (589) قلمرو دولت ايوبى ميان فرزندان و برادرش سيف‌الدين عادل تقسيم گرديد؛ اما ديرى نپاييد كه ميان آنان اختلاف افتاد و سيف‌الدين عادل با حضور به موقع و مؤثر در رفع و رجوع اختلافات ميان جانشينان صلاح‌الدين، به تدريج و با درايت خاص، حكومت دمشق و مصر كه به فرزندان صلاح‌الدين رسيده بود، از آن خود سازد. و بدين سان وحدتى در قلمرو ايوبى ايجاد كرد. پس از مرگ سيف‌الدين عادل(615)قلمرو ايوبى بين فرزندان او آن طور كه خود تقسيم نموده بوده، برقرار شد.
حكومت ايوبيان با آغاز حكمرانى(صلاح‌الدين ايّوبى) بنيان‌گذار اين سلسله در مصر، به دنبال مرگ «عاضر»، آخرين خليفه فاطمى در 567 قمرى آغاز شد. او توانست بخش مهمى از سرزمين‌هاى اسلامى را كه به تصرف صليبيان درآمده بود، از آنان پس بگيرد، به ويژه بيت‌المقدّس را از جنگ فرنگان بيرون آورد. پس از مرگ او (589) قلمرو دولت ايوبى ميان فرزندان و برادرش سيف‌الدين عادل تقسيم گرديد؛ اما ديرى نپاييد كه ميان آنان اختلاف افتاد و سيف‌الدين عادل با حضور به موقع و مؤثر در رفع و رجوع اختلافات ميان جانشينان صلاح‌الدين، به تدريج و با درايت خاص، حكومت دمشق و مصر كه به فرزندان صلاح‌الدين رسيده بود، از آن خود سازد. و بدين سان وحدتى در قلمرو ايوبى ايجاد كرد. پس از مرگ سيف‌الدين عادل(615)قلمرو ايوبى بين فرزندان او آن طور كه خود تقسيم نموده بوده، برقرار شد.


مصر به «كامل محمد» جانشين پدر دمشق به «معظم عيسى» و جزيره به «اشرف موسى» رسيد. آنها با يكديگر روابطى شايسته داشتند «كامل محمد» كه به دفع حملۀ پنجم صليبى‌ها(618) به شهر «دمياط» مشغول بود، اين امر كه ضرورت غلبه بر صليبى‌ها در حمله پنجم بود، سه برادر را به يك پيمان مشترك وا داشت؛ امّا هنگامى كه خطر خارجى بر ضد مصر از بين رفت، به تدريج اتحاد و يك‌پارچگى آنان درچار مشكل شد و آتش جنگ‌هاى داخلى ميان اعضاء خاندان ايوبى شعله‌ور شد. كار به جايى رسيد كه حتى براى دفع يكديگر با نيروهاى بيگانه صليبى(624) و نيز خوارزمشاهيان كه خود خطرى جدى براى حاكمىّ ايوبيان به شمار مى‌رفتند، هم داستان مى‌شدند(623 قمرى) و كار آن قدر بالا گرفت كه بدون جنگ و خونريزى بيت‌المقدّس را تسليم صليبيان نمودند(624 قمرى).
مصر به «كامل محمد» جانشين پدر دمشق به «معظم عيسى» و جزيره به «اشرف موسى» رسيد. آنها با يكديگر روابطى شايسته داشتند «كامل محمد» كه به دفع حملۀ پنجم صليبى‌ها(618) به شهر «دمياط» مشغول بود، اين امر كه ضرورت غلبه بر صليبى‌ها در حمله پنجم بود، سه برادر را به يك پيمان مشترك وا داشت؛ امّا هنگامى كه خطر خارجى بر ضد مصر از بين رفت، به تدريج اتحاد و يك‌پارچگى آنان درچار مشكل شد و آتش جنگ‌هاى داخلى ميان اعضاء خاندان ايوبى شعله‌ور شد. كار به جايى رسيد كه حتى براى دفع يكديگر با نيروهاى بيگانه صليبى(624) و نيز خوارزمشاهيان كه خود خطرى جدى براى حاكمىّ ايوبيان به شمار مى‌رفتند، هم داستان مى‌شدند(623 قمرى) و كار آن قدر بالا گرفت كه بدون جنگ و خونريزى بيت‌المقدّس را تسليم صليبيان نمودند(624 قمرى).
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش