پرش به محتوا

قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،ر' به '، ر'
جز (جایگزینی متن - '،و' به '، و')
جز (جایگزینی متن - '،ر' به '، ر')
خط ۷۵: خط ۷۵:
اما از آثار قاضى سعيد به رغم تصريح بر شاگرديش در محضر رجبعلى و فيض.تلمذ در محضر صاحب شوارق به دست نمى‌آيد، به علاوه ولادت قاضى تنها دو سال قبل از وفات فيض اتفاق افتاده،چگونه اين طفل دوساله به درك محضر استاد فياض،نائل آمده است؟
اما از آثار قاضى سعيد به رغم تصريح بر شاگرديش در محضر رجبعلى و فيض.تلمذ در محضر صاحب شوارق به دست نمى‌آيد، به علاوه ولادت قاضى تنها دو سال قبل از وفات فيض اتفاق افتاده،چگونه اين طفل دوساله به درك محضر استاد فياض،نائل آمده است؟


قاضى سعيد در فلسفه بيشتر از مولى رجبعلى متأثر است تااز فيض.مولى رجبعلى تبريزى متخلّص به واحد از شاگردان حكيم مير ابوالقاسم فندرسكى استرآبادى(م 1050)از حكماى نامدار عصر صفوى و مورد احترام سلاطين صفوى بوده است.وى از حكماى مشاء به حساب مى‌آيد.در محضر پرفيض او قاضى سعيد قمى، و برادرش حكيم محمّد حسن قمى، مير قوام الدين حكيم، ملا عباس مولوى صاحب اصول الفوائد، ملا محمّد تنكابنى، مير قوام الدين رازى و محمّد رفيع پيرزاده تربيت شده‌اند.پيرزاده تقريرات استاد خود را به نام معارف الهيه<ref> منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران،ج 2، تهيه و مقدمه و تعليق از [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال الدين آشتيانى]]، بخشى از المعارف الاهيه،ص 448-449.</ref>ضبط كرده است.از ملا رجبعلى تبريزى رساله‌اى در اثبات واجب<ref> ملا رجبعلى تبريزى،رسالۀ اثبات واجب،در جلد اوّل منتخباتى از آثار حكماى ايران،ص 220-243.</ref>و كتابى به نام اصول آصفيه<ref> منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران،ج 1،گزيده‌اى از رساله آصفيه(الاصل الاصيل)ص 244-271.</ref> به جا مانده است.آثار رجبعلى و تقريرات شاگردانش از دروس وى،حاكى از احاطۀ وى بر آراى فلسفى است.اما در فلسفه صاحب آراى متفرّدى است كه اشاره به امهات آنها بى‌وجه نيست:
قاضى سعيد در فلسفه بيشتر از مولى رجبعلى متأثر است تااز فيض.مولى رجبعلى تبريزى متخلّص به واحد از شاگردان حكيم مير ابوالقاسم فندرسكى استرآبادى(م 1050)از حكماى نامدار عصر صفوى و مورد احترام سلاطين صفوى بوده است.وى از حكماى مشاء به حساب مى‌آيد.در محضر پرفيض او قاضى سعيد قمى، و برادرش حكيم محمّد حسن قمى، مير قوام الدين حكيم، ملا عباس مولوى صاحب اصول الفوائد، ملا محمّد تنكابنى، مير قوام الدين رازى و محمّد رفيع پيرزاده تربيت شده‌اند.پيرزاده تقريرات استاد خود را به نام معارف الهيه<ref> منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران،ج 2، تهيه و مقدمه و تعليق از [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال الدين آشتيانى]]، بخشى از المعارف الاهيه،ص 448-449.</ref>ضبط كرده است.از ملا رجبعلى تبريزى رساله‌اى در اثبات واجب<ref> ملا رجبعلى تبريزى، رسالۀ اثبات واجب،در جلد اوّل منتخباتى از آثار حكماى ايران،ص 220-243.</ref>و كتابى به نام اصول آصفيه<ref> منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران،ج 1،گزيده‌اى از رساله آصفيه(الاصل الاصيل)ص 244-271.</ref> به جا مانده است.آثار رجبعلى و تقريرات شاگردانش از دروس وى،حاكى از احاطۀ وى بر آراى فلسفى است.اما در فلسفه صاحب آراى متفرّدى است كه اشاره به امهات آنها بى‌وجه نيست:


1-وجود در ماسوى اللّه مشترك معنوى، و ميان واجب و ممكن مشترك لفظى است.<ref> منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران،رسالۀ اثبات واجب،ج 1، ص 222.</ref>
1-وجود در ماسوى اللّه مشترك معنوى، و ميان واجب و ممكن مشترك لفظى است.<ref> منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، رسالۀ اثبات واجب،ج 1، ص 222.</ref>


2-صفات واجب الوجود عين ذات واجب نيستند.در عين اينكه زايد بر ذات نيز محسوب نمى‌شوند.واجب صفت ندارد و نسبت صفات كمالى به ذات ربوبى به معناى سلب طرف نقصان است.وجوب وجود و اطلاق موجود بر واجب نيز از اين قاعده مستثنى نيستند.<ref>همان،ص 231.</ref>
2-صفات واجب الوجود عين ذات واجب نيستند.در عين اينكه زايد بر ذات نيز محسوب نمى‌شوند.واجب صفت ندارد و نسبت صفات كمالى به ذات ربوبى به معناى سلب طرف نقصان است.وجوب وجود و اطلاق موجود بر واجب نيز از اين قاعده مستثنى نيستند.<ref>همان،ص 231.</ref>
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
1-الاربعينيّات لكشف انوار القدسيّات؛مجموعه‌اى از ده يا يازده رساله كه قاضى سعيد قبلا آنها را مستقلا تصنيف كرد و سپس تصميم به الحاق آنها در مجموعۀ اربعينيّا گرفت.اين مجموعه در رديف آخرين اثر قاضى محسوب مى‌شود.وى در نظر داشت در اين مجموعه چهل رساله جمع‌آورى كند كه عمرش كفاف نداد.رسائل اين مجموعه عبارتند از:
1-الاربعينيّات لكشف انوار القدسيّات؛مجموعه‌اى از ده يا يازده رساله كه قاضى سعيد قبلا آنها را مستقلا تصنيف كرد و سپس تصميم به الحاق آنها در مجموعۀ اربعينيّا گرفت.اين مجموعه در رديف آخرين اثر قاضى محسوب مى‌شود.وى در نظر داشت در اين مجموعه چهل رساله جمع‌آورى كند كه عمرش كفاف نداد.رسائل اين مجموعه عبارتند از:


1-رسالۀ روح الصلوة.<ref> دكتر حبيبى،رسالۀ اوّل الاربعينيّات را همين رسالۀ حقيقة الصلوة شمرده،(مقدّمه شرح عقايد الصدوق،ج 1)،حال آنكه مرحوم مشكوة، رسالۀ اول الاربعينيات را رسالۀ روح الصلوة ذكر كرده است.ر.ك:مقدمه كليد بهشت.</ref>تفصيل رسالۀ حقيقة الصلوة سابق الذكر.
1-رسالۀ روح الصلوة.<ref> دكتر حبيبى، رسالۀ اوّل الاربعينيّات را همين رسالۀ حقيقة الصلوة شمرده،(مقدّمه شرح عقايد الصدوق،ج 1)،حال آنكه مرحوم مشكوة، رسالۀ اول الاربعينيات را رسالۀ روح الصلوة ذكر كرده است.ر.ك:مقدمه كليد بهشت.</ref>تفصيل رسالۀ حقيقة الصلوة سابق الذكر.


2-رسالة اشارة و بشارة فى حقيقة الاختلاف الواقع فى القرآت السبع (1089 قم).
2-رسالة اشارة و بشارة فى حقيقة الاختلاف الواقع فى القرآت السبع (1089 قم).
خط ۲۱۱: خط ۲۱۱:
5-تجرد قوّۀ خيالى را برخلاف صدر المتألهين نفى مى‌كند
5-تجرد قوّۀ خيالى را برخلاف صدر المتألهين نفى مى‌كند


«...و لا معنى لكون القوة الخيالية العرضى يبقى مع النفس كما ظنّه الرئيس و لا انها تصير مجرّدة كما قاله الاستاد(اى الصدرا) بل الحق ما بينّاه...»<ref> قاضى سعيد،رسالة الطلائع و البوارق،(مخطوط)به نقل از آشتيانى، مقدمه اثولوجيا،ص 9.</ref>
«...و لا معنى لكون القوة الخيالية العرضى يبقى مع النفس كما ظنّه الرئيس و لا انها تصير مجرّدة كما قاله الاستاد(اى الصدرا) بل الحق ما بينّاه...»<ref> قاضى سعيد، رسالة الطلائع و البوارق،(مخطوط)به نقل از آشتيانى، مقدمه اثولوجيا،ص 9.</ref>


6-حركت جوهريه را در تعليقاتش بر اثولوجيا انكار مى‌كند،هرچند لوازم آن را من حيث لا يشعر پذيرفته است.<ref> تعليقات قاضى سعيد قمى بر اثولوجيا، تصحيح آشتيانى، ص 154-156.</ref>
6-حركت جوهريه را در تعليقاتش بر اثولوجيا انكار مى‌كند،هرچند لوازم آن را من حيث لا يشعر پذيرفته است.<ref> تعليقات قاضى سعيد قمى بر اثولوجيا، تصحيح آشتيانى، ص 154-156.</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش