پرش به محتوا

صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،و' به '، و'
جز (جایگزینی متن - '،ب' به '، ب')
جز (جایگزینی متن - '،و' به '، و')
خط ۵۲: خط ۵۲:
قطب الدين شيرازى از شاگردان وى بوده،حضرت شيخ با سعد الدين حمويى ملاقات و رابطۀ محبت و وداد با يكديگر داشته‌اند. وى با [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]] در مسائل حكمت مكاتبات فراوانى داشته و مورد تمجيد خواجه بوده است.با مولاناى روم نيز كمال يگانگى را داشته و وظايف تجليل و احترام تمام در حق يكديگر معمول مى‌داشته‌اند.شمس الدين احمد افلاكى در كتاب مناقب العارفين آورده كه:حضرت چلبى حسام الدين از حضرت مولانا پرسيده بود كه نماز شما را كه بگزارد؟فرمود كه شيخ صدر الدين اولى است.شيخ مؤيد الدين جندى، مولانا شمس الدين ايكى،شيخ فخر الدين عراقى و شيخ سعيد الدين فرغانى قدس الله تعالى ارواحهم و غير ايشان از اكابر در حجر تربيت وى بوده‌اند و در صحبت وى پرورش يافته‌اند.
قطب الدين شيرازى از شاگردان وى بوده،حضرت شيخ با سعد الدين حمويى ملاقات و رابطۀ محبت و وداد با يكديگر داشته‌اند. وى با [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]] در مسائل حكمت مكاتبات فراوانى داشته و مورد تمجيد خواجه بوده است.با مولاناى روم نيز كمال يگانگى را داشته و وظايف تجليل و احترام تمام در حق يكديگر معمول مى‌داشته‌اند.شمس الدين احمد افلاكى در كتاب مناقب العارفين آورده كه:حضرت چلبى حسام الدين از حضرت مولانا پرسيده بود كه نماز شما را كه بگزارد؟فرمود كه شيخ صدر الدين اولى است.شيخ مؤيد الدين جندى، مولانا شمس الدين ايكى،شيخ فخر الدين عراقى و شيخ سعيد الدين فرغانى قدس الله تعالى ارواحهم و غير ايشان از اكابر در حجر تربيت وى بوده‌اند و در صحبت وى پرورش يافته‌اند.


شيخ بزرگ محيى الدين در آن وقت كه از بلاد مغرب متوجه روم بود،در بعضى مشاهدات خود به وقت ولادت وى، استعداد و علوم و تجليات و احوال و مقامات وى و هر چه در مدت عمر و بعد از آن بر وى گذشت و خواهد گذشت، مكاشف شد. و چون به قونيه رسيد بعد از ولادت وى و وفات پدرش، مادرش به عقد نكاح شيخ در آمد و وى در خدمت و صحبت شيخ تربيت يافت،وى نقاد حكام شيخ است و مقصود شيخ در مسأله وحدت وجود، بر وجهى كه مطابق عقل و شرع باشد،جز به تتبع تحقيقات وى و فهم آن، ميسر نمى‌شود.
شيخ بزرگ محيى الدين در آن وقت كه از بلاد مغرب متوجه روم بود،در بعضى مشاهدات خود به وقت ولادت وى، استعداد و علوم و تجليات و احوال و مقامات وى و هر چه در مدت عمر و بعد از آن بر وى گذشت و خواهد گذشت، مكاشف شد. و چون به قونيه رسيد بعد از ولادت وى و وفات پدرش، مادرش به عقد نكاح شيخ در آمد و وى در خدمت و صحبت شيخ تربيت يافت، وى نقاد حكام شيخ است و مقصود شيخ در مسأله وحدت وجود، بر وجهى كه مطابق عقل و شرع باشد،جز به تتبع تحقيقات وى و فهم آن، ميسر نمى‌شود.


مى‌گويند مولانا جلال الدين در مثنوى به اين اشعار اشارۀ به او فرموده:  
مى‌گويند مولانا جلال الدين در مثنوى به اين اشعار اشارۀ به او فرموده:  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش