۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(←ساختار) |
|||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
دوره چهارجلدى اين كتاب، تاريخ ايران را در بيش از 3500 صفحه عرضه مىكند. البته تاريخ زندگانى نويسنده، پس از پايان يافتن تاريخ اشكانيان (جلد سوم)، به پايان مىرسد و از اين رو، سخنى از ساسانيان در اثر سترگ وى نيست. نويسنده نخست سخنان مورخان باستانى را در باره مطلب يا رويدادى تاريخى مىآورد، سپس در جمع بندىاش به تجزيه و تحليل آنها مىپردازد. قوت تاريخ نگارى او را در همين بخش مىتوان يافت. براى نمونه، وى در زمينه به قدرت رسيدن كورش هخامنشى، نوشتههاى هرودوت، گزنفون، كتزياس، ديو دو سيسلى و ژوستن را گزارش مىكند و آنها را با درونمايه منابع اسلامى و لوح نبونبد در اين باره مىسنجد و برآيند اين كار را مىنويسد. بنا بر اين، او به گفته خودش، پس از گرد آورى دادهها و سنجش و آزمودن هر يك از آنها، با توجه به ارتباط معنايىاش با ديگر گزارههاى تاريخى و با استوار كردنش بر «قاعده عليت»، آن را با ديگر گزارههاى پيوسته موجود مىآميزد و در تاريخ اين سرزمين مىگنجاند. بر پايه سخنان وى در مقدمه كتاب، برآوردن نياز ايرانيان به دانستن پيشينه خود، به دو شيوه امكان پذير مىنموده است: | دوره چهارجلدى اين كتاب، تاريخ ايران را در بيش از 3500 صفحه عرضه مىكند. البته تاريخ زندگانى نويسنده، پس از پايان يافتن تاريخ اشكانيان (جلد سوم)، به پايان مىرسد و از اين رو، سخنى از ساسانيان در اثر سترگ وى نيست. نويسنده نخست سخنان مورخان باستانى را در باره مطلب يا رويدادى تاريخى مىآورد، سپس در جمع بندىاش به تجزيه و تحليل آنها مىپردازد. قوت تاريخ نگارى او را در همين بخش مىتوان يافت. براى نمونه، وى در زمينه به قدرت رسيدن كورش هخامنشى، نوشتههاى هرودوت، گزنفون، كتزياس، ديو دو سيسلى و ژوستن را گزارش مىكند و آنها را با درونمايه منابع اسلامى و لوح نبونبد در اين باره مىسنجد و برآيند اين كار را مىنويسد. بنا بر اين، او به گفته خودش، پس از گرد آورى دادهها و سنجش و آزمودن هر يك از آنها، با توجه به ارتباط معنايىاش با ديگر گزارههاى تاريخى و با استوار كردنش بر «قاعده عليت»، آن را با ديگر گزارههاى پيوسته موجود مىآميزد و در تاريخ اين سرزمين مىگنجاند. بر پايه سخنان وى در مقدمه كتاب، برآوردن نياز ايرانيان به دانستن پيشينه خود، به دو شيوه امكان پذير مىنموده است: | ||
#نوشتن تاريخ ايران قديم با توجه به كتابهاى فراوان مورخان و نويسندگان اروپايى دَه سده اخير (هنگامه آغاز توجه اروپاييان به مشرق قديم)؛ | |||
#برگرفتن از خود منابع و گرد آورى اطلاعات از آنها. | |||
وى شيوه دوم را برگزيده؛ زيرا بر اين بوده است كه ويژگى و امتياز برگرفتن اطلاعات از منبعهاى دست اول، در بازبينى منابع دست دوم يا سوم و نوشتن تاريخ بر پايه آنها نيست. | |||
وى شيوه دوم را برگزيده؛ زيرا بر اين بوده است كه ويژگى و امتياز برگرفتن اطلاعات از منبعهاى دست اول، در بازبينى منابع دست دوم يا سوم و نوشتن تاريخ بر پايه آنها نيست. | |||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== |
ویرایش