پرش به محتوا

تاریخ ملازاده در ذکر مزارات بخارا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ')
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۸۰: خط ۸۰:
روش مولف در ارائه مطالب  
روش مولف در ارائه مطالب  


مولف در ارائه مطالب و آگاهى‌ها درباره مزارات بخارا، شيوه‌هاى متفاوتى سود مى‌جويد. گاه استناد به اخبارى كه در افواه عامه مردم موجود است، كرده و البته در بسيارى مواضع به نقد و جرح آن اخبار و باورداشت‌ها مى‌پردازد. گاه مستندات وى بر اخبار منابع است، مثلا در يك موضع مى‌آورد «... در نسخه كهنه يى ديده شده. ..». استنادات وى از منابع توام با ذكر منبع است. مانند، نقل قول از كتاب ربيع الابرار، اثر [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، و يا تاريخ جهانگشاى جوينى و كتاب اخبار بخاراى نرشخى و غيره. وى در ذكر روايات خود از منابع غير مكتوب اغلب، اصطلاح منقول را مى‌آورد. منشاء برخى ديگر از مواد ارائه شده در كتاب، تجربيات و مشاهدات شخصى مولف است. كه البته اين مشاهدات نواقصى هم دارد كه در جاى خود بدان اشاره مى‌شود. جداى از موارد فوق، مولف در ارائه تاريخ تولد، فوت و يا ساير وقايع مهم زندگى افراد مورد اشاره، استفاده و بهره‌بردارى وسيعى از ماده تاريخ نموده است كه غنا و دقت ويژه‌اى به كار وى بخشيده است.
مولف در ارائه مطالب و آگاهى‌ها درباره مزارات بخارا، شيوه‌هاى متفاوتى سود مى‌جويد. گاه استناد به اخبارى كه در افواه عامه مردم موجود است، كرده و البته در بسيارى مواضع به نقد و جرح آن اخبار و باورداشت‌ها مى‌پردازد. گاه مستندات وى بر اخبار منابع است، مثلا در يك موضع مى‌آورد «... در نسخه كهنه يى ديده شده...». استنادات وى از منابع توام با ذكر منبع است. مانند، نقل قول از كتاب ربيع الابرار، اثر [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، و يا تاريخ جهانگشاى جوينى و كتاب اخبار بخاراى نرشخى و غيره. وى در ذكر روايات خود از منابع غير مكتوب اغلب، اصطلاح منقول را مى‌آورد. منشاء برخى ديگر از مواد ارائه شده در كتاب، تجربيات و مشاهدات شخصى مولف است. كه البته اين مشاهدات نواقصى هم دارد كه در جاى خود بدان اشاره مى‌شود. جداى از موارد فوق، مولف در ارائه تاريخ تولد، فوت و يا ساير وقايع مهم زندگى افراد مورد اشاره، استفاده و بهره‌بردارى وسيعى از ماده تاريخ نموده است كه غنا و دقت ويژه‌اى به كار وى بخشيده است.


شكل روايت مولف نيز براساس دسته‌بندى حوزه مزارت شهر بخارا در دو دسته كلى است: قسم اول، ذكر قبور اكابرى كه «... نفس شهر و در فناء شهر، تا مقدار نيم فرسخ كمابيش...» مدفون‌اند، و قسم دوم كسانى كه در حوالى و نواحى شهرند در وراء حد مذكور در فوق. كه اين شيوه به مطالب وى نظم و نسقى بيشتر مى‌بخشد.
شكل روايت مولف نيز براساس دسته‌بندى حوزه مزارت شهر بخارا در دو دسته كلى است: قسم اول، ذكر قبور اكابرى كه «... نفس شهر و در فناء شهر، تا مقدار نيم فرسخ كمابيش...» مدفون‌اند، و قسم دوم كسانى كه در حوالى و نواحى شهرند در وراء حد مذكور در فوق. كه اين شيوه به مطالب وى نظم و نسقى بيشتر مى‌بخشد.


مولف در ارائه نشانى و فهرست قبور شهر، از يك روش ساده پيروى مى‌كند، وى ابتدا به سراغ قديمى‌ترين قبور شهر، كه طبعا ايام پس از فتح شهر بخارا در دوره اسلامى را شامل مى‌شود، مى‌رود و اصلا از وجود مقابر متعلق به اداور قبل از اسلام اطلاعى به دست نمى‌دهد. مولف بر اساس جهات جغرافيايى شهر بخارا، از موضع قبر مشهورى كه اينجا مزار خواجه ابوخفض است، شروع كرده، و سپس به معرفى ساير قبورى كه در جهات اربعه قبر مبداء قرار دارند، مى‌پردازد. وى بنا به دلايلى قبر ابوحفض را مبداء بررسى قرار مى‌دهد، چون اولا در حوزه درون شهر بخارا است، در ثانى «... كسى كه از نفس شهر بخارا متوجه قبله مى‌گردد، مرقد منور اين بزرگوار دين بردست راست مى‌شود. ..» و ثالثا، از حيث زمانى نيز نسبت به ساير علماء تقدم دارد. رابعا، آنكه شخص مولف قصد تبرك كارش را با شروع از شخص شيخ ابوحفص دارد.
مولف در ارائه نشانى و فهرست قبور شهر، از يك روش ساده پيروى مى‌كند، وى ابتدا به سراغ قديمى‌ترين قبور شهر، كه طبعا ايام پس از فتح شهر بخارا در دوره اسلامى را شامل مى‌شود، مى‌رود و اصلا از وجود مقابر متعلق به اداور قبل از اسلام اطلاعى به دست نمى‌دهد. مولف بر اساس جهات جغرافيايى شهر بخارا، از موضع قبر مشهورى كه اينجا مزار خواجه ابوخفض است، شروع كرده، و سپس به معرفى ساير قبورى كه در جهات اربعه قبر مبداء قرار دارند، مى‌پردازد. وى بنا به دلايلى قبر ابوحفض را مبداء بررسى قرار مى‌دهد، چون اولا در حوزه درون شهر بخارا است، در ثانى «... كسى كه از نفس شهر بخارا متوجه قبله مى‌گردد، مرقد منور اين بزرگوار دين بردست راست مى‌شود...» و ثالثا، از حيث زمانى نيز نسبت به ساير علماء تقدم دارد. رابعا، آنكه شخص مولف قصد تبرك كارش را با شروع از شخص شيخ ابوحفص دارد.


در واقع علت انتخاب مزار برخى بزرگان دين، تحت تاثير گرايشات دينى و ذهنى او است. مشرب فكرى وى سرسپردگى به فرقه نقشبنديه است كه اين معنى در ياد كرد نيكوى وى از خواجه پارسا محمد بن محمد الحافظى بخارى، متجلى است. البته مولف مطالعات در خور توجهى در علوم دينى دارد، به گونه‌اى كه در بررسى برخى موضوعاتى كه قصد تاييد يا رد آنها را دارد سخنان خود را به اقوال فقها و عالمان اسلامى مستند مى‌كند. البته شايان ذكر است كه مولف با وجود اعقتاد به مشرب و سلسله نقشبنديان، در بررسى خود از مزارات شهر، در مقابل ديگر فرق، قضاوتى منصفانه دارد، مثلا از ائمه اسماعيليه با احترام ياد مى‌كند «.... مقبره ايشان بر سر راه خراسان است و من زيارت كرده‌ام.» و درباره اين كه فعلا مقابر آن مندرس شده و نامعلوم است، گويد: «... و اين علامت كمال حال و شرف ايشان است...» و اين نوع داورى بى‌طرفانه البته ناشى از وضعيتى خاص است.
در واقع علت انتخاب مزار برخى بزرگان دين، تحت تاثير گرايشات دينى و ذهنى او است. مشرب فكرى وى سرسپردگى به فرقه نقشبنديه است كه اين معنى در ياد كرد نيكوى وى از خواجه پارسا محمد بن محمد الحافظى بخارى، متجلى است. البته مولف مطالعات در خور توجهى در علوم دينى دارد، به گونه‌اى كه در بررسى برخى موضوعاتى كه قصد تاييد يا رد آنها را دارد سخنان خود را به اقوال فقها و عالمان اسلامى مستند مى‌كند. البته شايان ذكر است كه مولف با وجود اعقتاد به مشرب و سلسله نقشبنديان، در بررسى خود از مزارات شهر، در مقابل ديگر فرق، قضاوتى منصفانه دارد، مثلا از ائمه اسماعيليه با احترام ياد مى‌كند «.... مقبره ايشان بر سر راه خراسان است و من زيارت كرده‌ام.» و درباره اين كه فعلا مقابر آن مندرس شده و نامعلوم است، گويد: «... و اين علامت كمال حال و شرف ايشان است...» و اين نوع داورى بى‌طرفانه البته ناشى از وضعيتى خاص است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش