۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فخر رازى' به 'فخر رازى') |
جز (جایگزینی متن - ':==' به '==') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==معرفى اجمالى | ==معرفى اجمالى== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
موضوع كتاب مسالۀ تناسخ و انتقال و بازگشت روح است، از بدنى به بدن ديگر، به واسطه پيوندى كه ميان روح و بدن وجود دارد و اين بازگشت به دنيا براى زندگى جديد و از سر گرفتن تكامل است مىباشد. | موضوع كتاب مسالۀ تناسخ و انتقال و بازگشت روح است، از بدنى به بدن ديگر، به واسطه پيوندى كه ميان روح و بدن وجود دارد و اين بازگشت به دنيا براى زندگى جديد و از سر گرفتن تكامل است مىباشد. | ||
==ساختار | ==ساختار== | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
اين كتاب به زبان فارسى ترجمه نشده است. | اين كتاب به زبان فارسى ترجمه نشده است. | ||
==گزارش محتوا | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
علامه سيد حسين يوسف مكى انگيزه خود را در رابطه با نوشتن اين كتاب اين گونه آورده: سؤالات زيادى درباره نظريه تناسخ مطرح و اهل علم زيادى به اينجانب مراجعه نمودند و درخواست نمودند كه در اين رابطه شما مطلبى تهيّه و منتشر نمائيد، لذا من براى پاسخ به آن سؤالات و اجابت درخواست برادران دينى به تحرير اين كتاب پرداختم. | علامه سيد حسين يوسف مكى انگيزه خود را در رابطه با نوشتن اين كتاب اين گونه آورده: سؤالات زيادى درباره نظريه تناسخ مطرح و اهل علم زيادى به اينجانب مراجعه نمودند و درخواست نمودند كه در اين رابطه شما مطلبى تهيّه و منتشر نمائيد، لذا من براى پاسخ به آن سؤالات و اجابت درخواست برادران دينى به تحرير اين كتاب پرداختم. | ||
==نظريه تناسخ | ==نظريه تناسخ== | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
نفس با مرگ جسد نمىميرد و به مكان ديگر و در مرحله ديگرى سير مىنمايد. بدون ترديد اين نگرش درباره نفس در مساله تناسخ و قرائتهايى كه از آن مىشد، تاثير نهاد، چنانكه شاگرد او [[ارسطو]] و سالهاى بعد در ميان نوافلاطونيان و فلوطين(270-205 ميلادى) كه در مصر و اسكندريه زندگى مىكرد، به تناسخ معتقد شد كه براساس آن، انسان با تقمّص(انتقال روح از جسدى به جسد ديگر) متولد مىگردد. با ظهور اسلام كه در رابطه با روح و جاودانگى آن و نيز مسالۀ برانگيخته شدن در روز رستاخيز راى واضح و روشنى داشت نويسندگان و انديشمندان مسلمان در مواجهه با نظريه تناسخ به تنوير و تبيين ابعاد مساله پرداختند و تاليفاتى در اين خصوص به رشته تحرير درآوردند. تاليفات نگاشته شده به دو دسته تقسيم مىشوند؛ دسته اول مربوط به علماى كلام مىباشد و دسته دوم مربوط به علماى فلسفه. امّا از ميان فيلسوفان اسلامى كسانى؛ چون [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]](339 هجرى)، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]](429 هجرى) و سهروردى و بالاخره صدر المتألهين به طرح اين مسئله پرداختند. صدر المتألهين درباره تناسخ و اصطلاحات مربوط به آن، در آثار مختلف خود؛ چون حكمت متعاليه، المبداء و المعاد، شرح هدايه و تعليقه بر حكمت اشراق سخن گفته و با قاطعيت آن را چه به صورت انتقال روح به بدن انسان يا حيوان ديگر و چه انتقال به نبات يا جماد ديگر نفى مىكند. خلاصه اينكه نويسندگان مسلمان از هر دو دسته(متكلم و فيلسوف) بر نظريه تناسخ خط بطلان كشيدهاند و كتب زيادى به نام ابطال تناسخ منتشر كردهاند، هم به زبان فارسى و هم به زبان عربى. | نفس با مرگ جسد نمىميرد و به مكان ديگر و در مرحله ديگرى سير مىنمايد. بدون ترديد اين نگرش درباره نفس در مساله تناسخ و قرائتهايى كه از آن مىشد، تاثير نهاد، چنانكه شاگرد او [[ارسطو]] و سالهاى بعد در ميان نوافلاطونيان و فلوطين(270-205 ميلادى) كه در مصر و اسكندريه زندگى مىكرد، به تناسخ معتقد شد كه براساس آن، انسان با تقمّص(انتقال روح از جسدى به جسد ديگر) متولد مىگردد. با ظهور اسلام كه در رابطه با روح و جاودانگى آن و نيز مسالۀ برانگيخته شدن در روز رستاخيز راى واضح و روشنى داشت نويسندگان و انديشمندان مسلمان در مواجهه با نظريه تناسخ به تنوير و تبيين ابعاد مساله پرداختند و تاليفاتى در اين خصوص به رشته تحرير درآوردند. تاليفات نگاشته شده به دو دسته تقسيم مىشوند؛ دسته اول مربوط به علماى كلام مىباشد و دسته دوم مربوط به علماى فلسفه. امّا از ميان فيلسوفان اسلامى كسانى؛ چون [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]](339 هجرى)، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]](429 هجرى) و سهروردى و بالاخره صدر المتألهين به طرح اين مسئله پرداختند. صدر المتألهين درباره تناسخ و اصطلاحات مربوط به آن، در آثار مختلف خود؛ چون حكمت متعاليه، المبداء و المعاد، شرح هدايه و تعليقه بر حكمت اشراق سخن گفته و با قاطعيت آن را چه به صورت انتقال روح به بدن انسان يا حيوان ديگر و چه انتقال به نبات يا جماد ديگر نفى مىكند. خلاصه اينكه نويسندگان مسلمان از هر دو دسته(متكلم و فيلسوف) بر نظريه تناسخ خط بطلان كشيدهاند و كتب زيادى به نام ابطال تناسخ منتشر كردهاند، هم به زبان فارسى و هم به زبان عربى. | ||
==نسخه شناسى | ==نسخه شناسى== | ||
ویرایش