نهاية الأرب في معرفة أنساب العرب

    از ویکی‌نور
    نهاية الأرب في معرفة أنساب العرب
    نهاية الأرب في معرفة أنساب العرب
    پدیدآورانقلقشندی، احمد بن علی (نویسنده)
    ناشردار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1411 ق
    چاپ1
    موضوعاعراب - نسب نامه کشورهای عربی - نسب نامه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏CS‎‏ ‎‏1083‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏8‎‏ن‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    نهاية الأرب في معرفة أنساب العرب در علم تبارشناسى در معرفى نسب عرب، اثر ارزشمند احمد بن عبدالله قلقشندى (متوفى 821ق) نسابه، اديب و شاعر عرب است.

    نویسنده در خطبه كتاب تصريح مى‌كند كه كتاب را براى ابوالمحاسن يوسف عثمانى به رشته تحرير درآورده است.

    ساختار

    كتاب مشتمل بر چهار بخش: مقدمه محقق، مقدمه مؤلف، مقصد و خاتمه نگاشته شده است. مقدمه محقق مشتمل بر شرح حال مؤلف و اساتيد و آثار اوست. مقدمه مؤلف در پنج فصل آمده است. مقصد پس از ذكر دو فصل به ترتيب حروف الفبا تدوين شده است. خاتمه نيز شامل پنج فصل است.

    گزارش محتوا

    علم نسب‌شناسى از دير باز مورد توجه مسلمانان بوده و يكى از حوزه‌هاى تاريخ نگارى است. نسب‌شناسان و مورخان پيوسته به آن پرداخته و از خامه آنان هر بار كتاب‌هاى مبسوط و مختصرى به بار مى‌نشست. قلقشندى از زمره ايشان است و كتاب «نهايه الارب» از جمله منابع مهم و مختصر در موضوع خود است.

    نویسنده درباره مطالب كتاب تصريح مى‌كند: «در اين كتاب تمام قبايل عرب را نياوردم؛ زيرا غيرممكن بود ولى از همه قبيله‌ها آن‌چه مقدور بود بيان شد. در اصل نسب و ريشه قبايل به‌طور كامل كوشيدم و آن را «نهايه الارب فى معرفه انساب العرب» ناميدم.»

    مؤلف در فصل اول مقدمه به مزاياى آشنايى با انساب عرب مى‌پردازد. وى علم نسب‌شناسى را از اين نظر مهم مى‌داند كه انتخاب امامت جامعه وابسته به اين علم است. هم‌چنين در اين فصل ابوبكر، و غفل بن حنظله، ابن الكيس نمرى، النجار بن اوس عذرى، ابوعبيده، بيهقى، ابن عبدالبر و ابن هرم را به عنوان بهترين نسب شناسان عرب معرفى مى‌كند.

    انواع عرب از عاربه و مستعربه و قبايل منسوب به هر كدام، و نيز عرب بائده و غيربائده و مسائل مختلف مربوط به آن، از جمله گويش هر يك در زمانى خاص از ديگر مطالب مقدمه است. انساب عرب به شش طبقه شعب، قبيله، عماره، بطن، فخذ و فصيله تقسيم شده است.

    محل سكونت عرب‌ها، اطلاعات تاريخى، جغرافيايى اعم از جغرافياى انسانى و طبيعى و فواصل هر يك از شهرها با يكديگر و ده مسئله از مهمترين مسائل ضرورى براى پژوهشگران علم انساب از ديگر مطالب مطرح شده در مقدمه است.

    بخش «مقصد» به شناخت تفصيلى نسب‌هاى قبايل عرب اختصاص دارد و شامل دو فصل است:

    در فصل اول، سلسله نسب پيامبر(ص) را تا حضرت آدم(ع) ذكر مى‌كند كه تا عدنان (جد بيستم آن حضرت) را بدون اختلاف دانسته و از او به بعد را پر اختلاف مى‌شمارد، و مى‌افزايد تقديم نسب پيامبر(ص) به خاطر شرافت اوست.

    سپس به انشعاب و شاخه شاخه شدن نسبت‌ها، در سلسله انساب از حضرت آدم(ع) به بعد پرداخته و آدم(ع) را سر سلسله نسب‌ها مى‌داند. آن‌گاه از طوفان نوح(ع) و فرزندان و نوادگان آن‌حضرت سخن به ميان مى‌آورد. سپس به معرفى امت‌هاى گوناگون و نسب هر يك با ذكر اقوال خلاف مى‌پردازد و سى طايفه بزرگ از امت‌ها و نژادها را نام مى‌برد.

    نویسنده در فصل دوم به شرح و تفصيل قبايل عرب، به ترتيب حروف الفبا پرداخته، در حد مقدور، محل سكونت هر يك را در گذشته و حال (زمان تألیف) ذكر مى‌كند. اين قسمت طولانى‌ترين فصل كتاب است.

    آخرين بخش كتاب خاتمه نام دارد و مشتمل بر پنج فصل است:

    فصل اول، به اديان جاهلى پيش از اسلام و علوم‌آنها پرداخته است. اقسام دين را در جاهليت، از منكرين خالق و قيامت (دهريون) و معتقدين به خدا و نشر، آغاز كرده و بحث را با بت‌پرستان و نام بتان ادامه داده است.

    فصل دوم، به مفاخرات بين عرب‌ها و قبايل با يكديگر اختصاص دارد و مؤلف تنها يك حكايت نقل مى‌كند كه در آن ابن كلبى از گفت و گوى كسرى، با نعمان بن منذر و همراهانش خبر مى‌دهد و بر اساس آن، هر يك از همراهان با ذكر افتخارات و كرامات و عملكردهاى قبيله خود بر ديگران، در حضور كسرى فخر مى‌فروختند.

    در فصل سوم، بخشى از ايام العرب را در جاهليت و اسلام، فهرست‌وار با اندكى توضيح مى‌آورد. ايام العرب را از «يوم البسوس» كه بين بكر بن وائل و تغلب بن وائل به مدت چهل سال رخ داد، آغاز كرده، سپس 64 واقعه از ايام العرب، در جاهليت نام مى‌برد.

    در ادامه نيز 47 واقعه كه مؤلف از ذكر آنها خوددارى كرده و يا اينكه با نام ديگرى آمده با عبارت «قال الناشر على الخاقانى» ذكر شده است. «على خاقانى» مصحح كتاب و مدير و صاحب مجله البيان است كه مطالبى را به متن كتاب افزوده است؛ البته مطالبى كه به قلم مؤلف نيست بايد در حاشيه كتاب ذكر مى‌شد و در اين مورد رعايت امانت نشده است.

    مؤلف از وقايع و جنگ‌ها و غزوات بعد از ظهور اسلام، تنها دوازده واقعه را از ايام الله نام مى‌برد.در فصل چهارم، نيز سيزده مورد از آتش‌هايى را كه اعراب طبق عادت و سنت روشن می‌كردند، نام برده و علت آتش‌افروزى را نيز به اختصار مى‌آورد؛ از آن جمله است: نار المزدلفه، نار الاستمطار (طلب باران)، نارالصيد و نار الاسد.

    آخرين فصل كتاب است به بازارهاى معروف عرب قبل از اسلام اختصاص دارد. اين بازارها در اول ربيع‌الاول، در دومه الجندل برپا مى‌شد. پس بازاريان به صورت موقت و سيار از محلى به محل ديگر رفته و در آن جا بازارى «موسمى» برپا می‌كردند و اين سير و حركت ادامه داشت. نام بازارها، مكان و زمان آن، نام برخى از روساى آن، اجناسى كه در بازارها عرضه مى‌شد در اين فصل ذكر شده است. بازار عكاظ، معروف ترين آن‌ها بوده است و علاوه بر معاملات، در آن فعالیت‌های فرهنگى، مثل محافل مشاعره بر پا مى‌شد و برخى به آزاد سازى اسيران، اقدام می‌كردند. سرانجام پس از يك سال كوچ و تجارت، در بازارهاى موسمى به حج مى‌رفتند و مناسك حج را به‌جا مى‌آوردند و به وطن خويش باز مى‌گشتند.

    وضعيت كتاب

    اختلاف نسخ، معرفى اعلام و توضيح الفاظ و عبارات در پاورقى كتاب آمده است. فهرست عناوين، مصادر كتاب و تعليقات، و اعلام ذكر شده در پاورقى در انتهاى كتاب آمده است.

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب
    2. كتاب‌شناسى نهايه الارب فى معرفه انساب العرب، حيدرى آقايى، محمود، فصلنامه تاريخ اسلام (دانشگاه باقر العلوم) تابستان 1381، شماره10 ص147- 166.


    وابسته‌ها