نادره ایام حکیم عمر خیام و رباعیات او
| نادره ایام حکیم عمر خیام و رباعیات او | |
|---|---|
| پدیدآوران | یگانی، اسماعیل (نويسنده) |
| ناشر | انجمن آثار ملی |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1342ش |
| چاپ | 0 |
| موضوع | شعر فارسی - قرن 5ق. - رباعی - قرن 5ق. - شعر فارسی - قرن 5ق. - تاریخ و نقد - خیام، عمر بن ابراهیم، 432 - 517؟ق. - نقد و تفسیر - خیام، عمر بن ابراهیم، 432 - 517؟ق. رباعیات - نقد و تفسیر |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نادره ایام حکیم عمر خیام و رباعیات او، اثر اسماعیل یکانی (۱۲۶۶–۱۳۵۳ش)، در بررسی جامع زندگی، شخصیت علمی و فلسفی حکیم عمر خیام نیشابوری (متولد ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ - درگذشتهٔ 515-526ق) که ضمن ارائه تحلیلهایی در باب رباعیات او، نظرات و مستندات تاریخی برگرفته از منابع فارسی، عربی و ترکی را در مورد وی و آثارش گردآوری کرده است.
ساختار
این مجموعه شامل بخشهای مجزایی تحت عنوانهای دیباچه، خیام در آثار خویش، خیام و مآخذ فارسی، خیام و مآخذ عربی، خیام در زبان ترکی، ترجمههای رباعیات خیام و فصولی در مورد دیدگاههای فلسفی و اعتقادی خیام از جمله خیام و تناسخ، خیام و جبرواختیار و خیام و تصوف، خیام و اسماعیلیان و... است که هر بخش به ارائه مطالب تحلیلی و تاریخی خاصی اختصاص دارد.
گزارش محتوا
بخش آغازین (دیباچه) به معرفی مقام و منزلت علمی و فلسفی خیام، تسلط او بر علوم مختلف و اشاراتی به شهرت دیرینه و پایدار وی در ایران و جهان میپردازد. این بخش اختلافات نظر در مورد شخصیت خیام، از جمله اتهامات زندیق، ملحد، دهری و همچنین انتساب وی به تصوف را مطرح میکند و تأکید دارد که بسیاری از رباعیات جمعآوری شده توسط دیگران، توسط دوستداران خیام برای دفاع از او فراهم آمده است. همچنین اشاره میکند که رباعیات، دایرةالمعارف شعر زندگی فکری ایرانیان به شمار میرود[۱].
در بخش خیام در آثار خویش، به بیان این موضوع پرداخته شده است که شهرت اصلی خیام به دلیل رباعیات است، هرچند که تنها دوازده رباعی به طور قطعی به او منسوب است: در این قسمت از مجموعه مقالات، چهار نفر از مشاهیر دانشمندان که ذیل استاد خیام، معرفی شدهاند، از جمله شیخالرئیس ابوعلی سینا (امام موفق نیشابوری، ابوالحسن انباری حکیم، ابوالحسن اشعری (که از لحاظ فاصله زمانی با خیام این مورد بعید به نظر میرسد))، اشاره میشود. همچنین، به نقل از شیخالرئیس، در پاسخ به نامهٔ خواجهامام ابو النصر محمد بن عبدالرحیم نَسَوی، به بحث در موضوع حکمت خداوند در آفرینش جهان و تکلیف مردم به عبادات در «رسالهی کون و تکلیف» خیام اشاره میشود. نویسنده، درخواست نسوی را دلیلی بر رد نسبتهایی به خیام مانند مادی، دهری، طبیعی، ملحد و منکر بودن میداند. پس از آن به ترجمه یکی از خطبههای ابوعلی سینا از عربی به فارسی اشاره و قسمت اول خطبه عربی و ترجمه آن را نقل میکند. همچنین ترجمه فارسی مقدمه خیام در رساله «جبر و مقابله» را در شکایت از گردش روزگار یادآور میشود. «رساله فی الوجود»، «رساله در علم کلیات» و «روضه القلوب» تالیفات دیگر خیام است که نویسنده برای رد آن تهمتها به کنکاش آنها میپردازد[۲].
بخش خیام و مآخذ فارسی، با ارجاع به منابعی چون شاهنامه فردوسی و رسالههای دیگر، به بررسی جایگاه خیام در ادبیات فارسی میپردازد. از جمله منابع مهم، نامهای از شاعر مشهور سنایی است که به عظمت خیام اشاره دارد که نویسنده آن را آورده است. همچنین، نظامی عروضی سمرقندی که معاصر خیام بوده و در مجلس انس با وی معاشرت نموده و برای او حق استادی قائل بوده است در سه حکایت خیام را از بزرگان علم نجوم شمرده است که هر سه حکایت در این بخش آمده است. و نیز شاعر شهیر قرن ششم هجری افضلالدین ابراهیم بن علی خاقانی شیروانی ضمن قصیدهای نامی از خیام برده است.
حکایت مشهور سه دوست دوران کودکی (نظامالملک، حسن صباح و عمر خیام) را نقل میکند که حکیم عمر خیام با نظامالملک عهد دوستی بسته بود.
نویسنده از برخی دیگر مانند: رشیدالدین فضلالله، حمدالله مستوفی قزوینی، خسرو ابرقوهی و یار احمد رشیدی تبریزی درباره خیام، مطالب یا رباعیاتی نقل میکند.
وی نوشته ادوارد براون را کاملترین شرححال درباره خیام میداند و کلام محمد بن عبدالوهاب قزوینی را درباره ذکر خیام در کتب تاریخ و رفاقت وی با حسن صباح و نظامالملک، قول ابن اثیر در «الکامل فی التاریخ»، مکاتبه خیام با ابوسعید فضلالله بن ابی الخیر و موثقتر بودن سال 509ق را در وفات خیام، بیان میکند[۳].
در بخش خیام و مآخذ عربی، مستندات از منابع عربی بررسی میشود. گفتار زمخشری در کتاب «الزاجر»، خازنی در کتاب «میزانالحکمه»، بیهقی در تتمه صوان الحکمه و عمادالدین کاتب در «خریدة القصر»، شهروزی در «نزهة الارواح»، ابن اثیر در «الکامل فی التاریخ»، قطفی در «تاریخ الحکما»، از جمله نویسندگان عربزبانی هستند که از خیام بهعنوان حکیمی برجسته یاد میکنند که در علوم ریاضی، حکمت و فلسفه سرآمد بود و پایانبخش این قسمت، نقل بیان قسم دوم «المنجد» در ماده خیام است[۴].
بخش خیام در زبان ترکی، اشاره میکند که نفوذ ادبی خیام به زبان ترکی نیز کشیده شده و ترجمه رباعیات او در این زبان رواج داشته است. منابع ترکی نیز بر شهرت خیام بهعنوان حکیم، شاعر، و عالم علوم و فنون تأکید میکنند. از شعرای مشهور ترک، نفعی که در قصبه حسن قلعه از توابع ارضروم متولد شده است، ظاهرا اولین کسی است که به زبان ترکی از خیام نامبرده است.
مرحوم معلم فیضی در اوائل قرن چهاردهم هجری، رسالهی مختصری به زبان ترکی درباه خیام نوشته و در آن نزدیک به سی قطعه از رباعیات وی را درج کرده است.
شمسالدین سامی بیک در کتاب «قاموس الاعلام» و عبدالله جودت بیک و برخی ادبای معاصر ترکیه نیز مطالبی درباره خیام نوشته یا ترجمه کردهاند[۵]. در بخش آرا و عقاید برخی از دانشمندان مغربزمین درباره خیام، به نظریات دانشمندانی همچون بارتلمی دربلو، ارنست رنان، فرنان هانری و ادوارد برون پیرامون خیام و بزرگداشت مقام و منزلت وی، اشاره شده است[۶].
بخش ترجمههای رباعیات خیام، تمرکز بر روی رواج رباعیات خیام در غرب و ترجمههای مشهور است. ترجمه ادوارد فیتزجرالد به زبان انگلیسی که برای اولینبار در سال ۱۸۵۹ میلادی منتشر شد، مهمترین عامل شهرت جهانی خیام معرفی شده است. همچنین، به ترجمههای فرانسوی (توسط مسیو نیکلا و گارسن دو تاسی)، آلمانی، ایتالیایی و دیگر زبانها که در قرون نوزدهم و بیستم منتشر شدند اشاره کرده و مورد بررسی قرار میدهد[۷].
بخش خیام و تصوف، احتمال تأویلات صوفیانه بر رباعیات خیام را بررسی میکند. برخی مفسران، مضامینی چون می و خرابات را استعارهای از عشق الهی و تجربه عرفانی دانستهاند. اما در مقابل، دیدگاههایی نیز مطرح است که خیام را صوفی نمیدانند و معتقدند که لحن اشعار او، به دلیل سادگی و وضوح در بیان مفاهیم مادی و دنیوی، با تصوف سازگاری ندارد[۸].
در بحث خیام و جبرواختیار، منابع به اختلاف عقاید در مورد گرایشهای فلسفی خیام میپردازند؛ از یک سو، اشعار او به سمت جبر و نفی ارادهٔ آزاد میل دارد که باعث شده برخی او را ملحد، دهری یا طبیعی مذهب بدانند؛ از سوی دیگر، عدهای معتقدند این اشارات صرفاً بیان هنری و کنایی مفاهیم عمیق فلسفی یا مقابله با تعصب مذهبی اهلزمانه است[۹].
شهرت خیام و علل آن، خیام و شراب، خیام و شعر، خیام و تناسخ، خیام و اسماعیلیان، نسبتهای دیگری که به خیام داده شده، افسانههایی راجع به خیام، خیام و فلسفه و تطور افکار او و در نهایت، آثار و آرامگاه خیام و اختلاط رباعیات خیام و طرق تنقیح آنها، از دیگر موضوعات و مضامین مطرح شده در کتاب است.
در پایان میتوان خاطرنشان نمود که همانند یک پژوهش جامع، این کتاب تلاش میکند تا با گردآوری اسناد و تحلیلهای متنوع، ابعاد گوناگون زندگی و اندیشه حکیم عمر خیام را روشن سازد. این مجموعه تأکید میکند که سبک رباعیات خیام در زبان فارسی، بهاستثنای چند قطعه عربی، معمولاً ساده، موزون و متناسب با طبع سلیم است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.