احمدی شاهرودی، علیاصغر
نام | احمدی شاهرودی، علیاصغر |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | آیتاللَّه محمدتقى احمدى مغزى شاهرودى |
متولد | 1342ق، برابر 1302ش |
محل تولد | روستای مزج بسطام |
رحلت | هفتم رمضان 1411ق |
اساتید | آیتاللَّه محقق داماد |
برخی آثار | محاظرات في الفقه الجعفري |
کد مؤلف | AUTHORCODE12013AUTHORCODE |
علیاصغر احمدی شاهرودی (1342ق-1411ق)، از شهدای جریان انتفاضه شعبانیه عراق، وی بر کتاب «محاظرات في الفقه الجعفري» آیتالله خویی، حاشیه زده است.
زادروز، زادگاه و خاندان
شهید علىاصغر احمدى شاهرودى فرزند آیتاللَّه محمدتقى احمدى مغزى شاهرودى، در سال 1342ق، برابر 1302ش، در روستای «مزج» از توابع بسطام شاهرود، به نام مغز به دنیا آمد و در بیت علم و دانش و دامن پدرش شیخ محمدتقى شاهرودى (مغزى) که از شاگردان آخوند ملا محمدکاظم خراسانى بود، پرورش یافت[۱].
تحصیل و اساتید
او پس از خواندن مقدمات و ادبیات نزد پدرش، در سال 1358ق، به قم آمد.
وی «کفایه» را از محضر آیتاللَّه محقق داماد استفاده کرد. پس از پایان سطح، در درس خارج آیتاللَّه حجت شرکت نمود. او جزو چند نفرى بود که امام خمینى را وادار به گفتن درس اصول کردند و خودشان هم در این درس شرکت مىنمودند. وی در یکی از تابستانها به بروجرد مسافرت کرد و در آنجا از محضر مرحوم آیتاللَّه بروجردى استفاده نمود و سپس به اتفاق همبحثانش از ایشان تقاضاى عزیمت به قم را کردند. پس از ورود آیتالله بروجردی به قم، شیخ علیاصغر احمدی، به نجف اشرف مهاجرت کرد و در آنجا رحل اقامت افکند. او در نجف، از درس فقه آیتاللَّه سید محسن حکیم استفاده کرد، ولى عمده تحصیلاتش در فقه و اصول و تفسیر و رجال از محضر آیتاللَّه سید ابوالقاسم خویى بود. با شرکت در درس آیتالله خویی، کمکم مورد توجه خاص و عنایت مخصوص آن مرجع دینى قرار گرفت؛ تا جایى که ایشان در برخى از مسائل به شیخ علیاصغر احمدی ارجاع مىداد. آیتالله خویی، از وی، تعبیر به آقاى میرزا مىکرد و به نظریاتش توجه میفرمود؛ زیرا او بر علوم مختلف اسلامى، همچون: فقه و اصول و تفسیر و تاریخ و حدیث تسلط و احاطه کامل داشت[۲].
ویژگیهای اخلاقی
وی به قول یکی از همحجرهایهایش:
- هرگز مکروهى از او دیده و شنیده نشد؛
- به هرکس از پیر و جوان و میانسال ابتدا به سلام مىکرد؛
- بسیار متواضع و خوشبرخورد بود؛
- اهتمام خاص به شرکت در مجالس عزادارى و سوگوارى خاندان رسالت، بالاخص حضرت ابىعبداللَّه(ع) داشت و به مجالس دور هم براى فوز به اجر بیشتر پیاده مىرفت و براى درک فیض عظیم بارها و بارها از نجف پاى پیاده به کربلا مشرف مىشد؛
- به مجاورت حضرت امیرالمؤمنین(ع) علاقهای شدید داشت و در جو فشار و خشونت رژیم بعث، باآنکه ناچار به فرستادن خانواده خود به قم شد، اقامت در نجف را بر مهاجرت به ایران ترجیح داد؛ زیرا معتقد بود حفظ حوزه علمیه هزارساله نجف اشرف بر هر فرد، بهخصوص روحانیون و دانشمندان فرض و لازم است[۳].
شهادت
سرانجام موقع تشرف به حرم مطهر حضرت علی(ع) در نجف، در روز هفتم رمضان 1411ق، در نزدیکى صحن مطهر مورد حمله بعثىها قرار گرفت و به شهادت رسید. جنازهاش به مدت سه روز روى زمین افتاده بود و کسى نبود و یا جرأت نمىکرد به آن نزدیک شود؛ تا اینکه در نهایت، شبانه برخى از فضلا با لباس مبدّل، جنازهاش را حمل کرده و به خاک سپردند[۴].
آثار
از آثار علمی وی میتوان حاشیه بر «محاظرات في الفقه الجعفري» اثر آیتالله خویی را نام برد[۵].
پانویس
منابع مقاله
- ر.ک. پایگاه شهود (ستاد کنگره شهدا و ایثارگران روحانی استان قم
- متادیتای مرکز کامپیوتری علوم اسلامی نور.