تلمسانی، سلیمان بن علی

    از ویکی‌نور
    (تغییرمسیر از عفیف‌الدین تملسانی)
    تلمسانی‌، سلیمان بن علی‌
    نام تلمسانی‌، سلیمان بن علی‌
    نام‎های دیگر ت‍ل‍م‍س‍ان‍ی‌، ع‍ف‍ی‍ف‌ال‍دی‍ن س‍ل‍ی‍م‍ان‌

    ع‍ف‍ی‍ف ال‍ت‍ل‍م‍س‍ان‍ی‌

    ع‍ف‍ی‍ف‌ال‍دی‍ن ال‍ت‍ل‍م‍س‍ان‍ی‌

    نام پدر علی
    متولد ۶۱۰ ق
    محل تولد تلمسان
    رحلت ۳ ژوئیه ۱۲۹۱م/ ۵ رجب ۶۹۰ق
    اساتید محمد قونوى
    برخی آثار شرح منازل السائرين (التلمسانى)

    شرح مواقف النفری محمد بن عبدالاجبار

    کد مؤلف AUTHORCODE04786AUTHORCODE

    ابو ربيع سليمان بن على كومّى تِلمِسانى (610-690ق - دمشق)، ملقب به عفيف‌الدين، شاعر، اديب و عارف سده 7ق مى‌باشد. اصل او از قبيله كومّيه در مراكش بود.

    ولادت

    در ۶۱۰ ق در تلمسان زاده شد و با بنى‌زيّان كه از جانب فاطميان بيش از سه سده بر مغرب اوسط (الجزاير كنونى) حكومت كردند، معاصر شد.

    اساتید

    وى ظاهراً در جوانى به مصر رفت و به خدمت شيخ و استادش، محمد قونوى (د672ق) رسيد و با عارف نامدار ابن سبعين (د669ق) ديدار كرد. ابن سبعين جدّ مادرى او بود و گويند كه در اين ديدار، عفيف را از شيخش قونوى نيز برتر شمرد.

    تلمسانى ظاهراً از طريق قونوى با عرفان ابن عربى (د638ق) نيز آشنا شد. چه، او به اعتقاد صفدى در گفتار و كردار شيوه ابن عربى را اختيار كرده بود.

    وى آن‌گاه در خانقاه سعيد السعداى قاهره اقامت گزيد و با شمس‌الدين ايكى، شيخ الشيوخ آنجا، ارتباط يافت. او در قاهره در 661ق1263/م صاحب فرزندى به نام شمس‌الدين محمد شد.

    در منابع، به سفر وى به آسياى صغير (روم) نيز اشاره شده است. گويند كه وى در روم 40 نوبت و هر بار 40 روز خلوت گزيد، اما ذهبى اين روايت را مبالغه‌آميز مى‌خواند.

    وى بعدها عازم دمشق شد و در برخى از مشاغل دولتى به خدمت پرداخت. صفدى او را مسئول خزانه‌دارى دمشق خوانده است، اما گروهى فرزندش محمد را عهده‌دار اين منصب دانسته‌اند.

    او در سرزمين شام، اعتبار فراوانى كسب كرد؛ داستان مشاجر او با اسعد ابن سديد كه در ركاب ملك منصور به دمشق آمده بود، بيانگر منزلت و جايگاه والاى او در نزد مردم و حاكم دمشق است.

    گويند كه وى در علوم مختلفى چون نحو، ادب، فقه، اصول دين، منطق، الاهيات و رياضيات تبحر داشت و صاحب تأليف بود.

    بسيارى از علما و فقيهان اهل سنت به سبب گرايش‌هاى عرفانى او سخت بر وى تاخته‌اند. ذهبى وى را از زنديقان عارف خوانده، مى‌نويسد كه او، فرق عرفانى نُصَيْريه از غُلات شيعه را جزئى از خود مى‌دانست. نيز وى را به شراب‌خوارى، فساد اخلاقى و تعصب نسبت به نظريه‌ى وحدت وجود متهم مى‌كند.

    برخى از منابع شيعى، او را شيعى متعصب و متعهد خوانده‌اند، اما دليلى بر اين ادعا ذكر نكرده و سه قصيده‌اى كه در آن‌ها به شخصيت‌هاى شيعه اشاره شده، چيزى را ثابت نمى‌كند.

    از ميان شاگردان او مى‌توان به محمود بن طى عجلونى (د734ق) و يوسف بن زكى (د742ق) اشاره كرد.

    وفات

    وى سرانجام در 690ق1291/م، در دمشق درگذشت و در گورستان صوفيه به خاک سپرده شد.

    از آنجا كه وى هنگام مرگ 80 ساله بود، ناچار بايد تولد او را 610ق1213/م دانست، برخلاف ابن تغرى بردى كه 620ق و بروكلمان كه 613ق را پيشنهاد كرده‌اند.به جز رساله‌اى در عروض و ديوان شعر، ساير مؤلفات تلمسانى، شروحى بر نوشته‌هاى پيشينيان است. شعر او، اگرچه از نظر ابن جزرى در اوج شيوايى است، به عقيد برخى از معاصران گاه به ضعف مى‌گرايد.

    وى هيچ يك از حاكمان و سلاطين زمان خود را مدح نگفته است. در ديوان او تنها يك قطع 7 بيتى به مدح گروهى از مشايخ صوفيه اختصاص يافته است.

    آثار

    1. شرح منازل السائرين خواجه عبدالله انصارى.
    2. شرح اسماء الله الحسنى.
    3. شرح مقامات نفَّرى.
    4. شرح فصوص الحكم ابن عربى.
    5. شرح قصيده عينيه ابن سينا كه آن را «الكشف و البيان في علم معرفة الإنسان» ناميده است.
    6. شرح تائيه ابن فارض معروف به نظم السلوك.
    7. رسالة في علم العروض.

    منابع مقاله

    دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى، 1387، ج16، ص126، نوشته: هادى نظرى.


    وابسته‌ها