ديوان عفيفالدين التلمساني
ديوان عفيف الدين التلمساني | |
---|---|
پدیدآوران | تلمسانی، سلیمان بن علی (نويسنده) زیدان، یوسف (محقق) |
ناشر | دار الشروق |
مکان نشر | [بی جا] - [بی جا] |
سال نشر | 13سده |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /د9 4374 PJA |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ديوان عفيفالدين التلمساني، مجموعه اشعار ابوالربیع سلیمان بن على بن عبدالله بن علی بن یاسین عابدی، معروف به عفیفالدین تلمسانی (610-690ق) است که با تحقیق یوسف زیدان، منتشر شده است.
دیوان تلمسانی، رساترین اثری است که معرف شخصیت او بوده و نشاندهنده آفاق تصوف وی، بشمار میرود؛ زیرا بقیه آثار و نوشتههای او، بهاستثنای رسالهای که در علم عروض نوشته است، شرحی است بر آنچه پیشینیان نوشتهاند. در واقع این دیوان، مجموعه مستقلی است که تلمسانی در آن، به سخنان دیگران، پایبند نبوده است، بلکه در آن، با حس شاعرانه و لطیف خود، سعی نموده است تا آنچه را که بهعنوان حقایق عارفانه و عاشقانه و دیگر ویژگیهای طریقت صوفیانه میدیده، بیان کند[۱].
بهجرئت میتوان گفت که دیوان حاضر، معروفترین و مهمترین اثر نوشتهشده توسط تلمسانی است و تردیدی در صحت انتساب آن به او، وجود ندارد؛ زیرا تقریبا تمامی مترجمین و شرححالنویسانی که به شرح حال و ترجمه وی پرداختهاند، آن را جزو آثار او برشمرده و علاوه بر آن، بسیاری از مورخین، محققین و نویسندگان، ابیات فراوانی را از آن، اقتباس و نقل کردهاند که در زمان حیات او و پس از مرگ وی، شهرت فراوانی یافته است؛ هرچند در مورد کیفیت اشعار آن، نظرات متفاوتی وجود دارد[۲].
از جمله نظرات متضاربی که در مورد شعر تلمسانی مطرح شده، قول عمر فروخ است که درباره آن، چنین گفته است: «و اما شعر او، آسان و گاه ضعیف است»، در حالی که ابن عماد، معتقد است: «شعر او در بالاترین اوج بلاغت است». ابن شاکر نیز درباره شعر او، اظهار نظر نموده و آن را در غایت خوبی و زیبایی دانسته است. ابن تغری بردی نیز در هنگام معرفی و توصیف تلمسانی، او را از شاعران فاخر، معرفی نموده است. در رابطه با این امر، توجه به این نکته ضروری است که بهطور کلی، قضاوت در مورد کیفیت شعر، آنچنانکه «آمدی» به آن اشاره نموده است، به دلیل تفاوت ذائقه مردم بوده و میزان پذیرش شاعری نسبت به شاعر دیگر، غالبا تابع معیارهای مختلف است. بنابراین، ارزش شعر تلمسانی، تا زمانی که دیوان او را مطالعه نکرده و معیارهای مد نظر را مشخص نکرده باشیم، معلوم نخواهد شد[۳].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه کتاب.