رياضة النفس

رياضة النفس و يليه نحو القلوب، به زبان عربى، نوشته ابوعبدالله محمد بن على بن الحسن بن بشر، مشهور به حكيم ترمذى است و در پى آن، كتاب «نحو القلوب»، تأليف ابوالقاسم عبدالكريم بن هوازن قشيرى قرار گرفته است. هر دو كتاب به زبان عربى و در موضوع عرفان عملى است و در يك جلد(با ترتيب مذكور) به چاپ رسيده است.

ریاضة النفس
رياضة النفس
پدیدآورانشمس‌الدین، ابراهیم (معلق)

علی، مرسی محمد (حاشيه نويس)

حکیم ترمذی، محمد بن علی (نویسنده)

قشیری، عبدالکریم بن هوازن (نویسنده)
عنوان‌های دیگرنحو القلوب
ناشردار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
مکان نشربیروت - لبنان
سال نشر1426 ق یا 2005 م
چاپ2
موضوعاخلاق اسلامی

اخلاق عرفانی

تصوف

زبان عربی - نحو
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏‎‏BP‎‏ ‎‏289‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏8‎‏د‎‏9*
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

«رياضة النفس»، فاقد باب‌بندى و فصل‌بندى است و مباحث آن در ذيل دو عنوان «مقدمة الكتاب» و «صفات ظاهرة و باطنة» ذكر شده است.

«نحو القلوب»، در دو بخش تنظيم شده كه بخش اول، مشتمل بر 60 فصل و بخش دوم، داراى 5 باب است.

گزارش محتوا

حكيم ترمذى در كتاب «رياضة النفس»، کیفیت رياضت نفس و مجاهدت و سير الى الله را بيان كرده و نحوه‌ى جهاد صديقين را مورد بررسى قرار مى‌دهد. اين اثر، حاوى مطالب زير است:

وقتى ظاهر انسان به سبب شهوات و معاصى آلوده مى‌گردد، اين آلودگى از ظاهر به باطن سرايت كرده و قلب انسان را كه همان حقيقت اوست، خراب كرده و نابود مى‌سازد و بالعكس وقتى ظاهر انسان متصف به صفات عاليه شد، اين صفات، كم‌كم در جان او رسوخ كرده و حقيقت وى را يك‌پارچه نورانى مى‌كند؛ در اين صورت، قلب، حلاوت محبت و نور توحيد را درمى‌يابد.

مجاهده در اصطلاح صوفيه عبارت است از دشمنى با نفس و شيطان. وقتى سلطان شهوت و حلاوت و لذات نفسانى بر قلب حكومت داشته باشد، در اين صورت قلب از معرفت و ذهن از عقل خالى مى‌شود؛ بنابراین، مجاهده تنها ابزارى است كه مى‌تواند براى شهوات و هواهاى نفسانى مانع جدى به حساب آيد.

آدمى بر اساس توجه تام به مبدأ اعلى و مجاهده‌ى صحيح مى‌تواند به نور معرفت و سلطان عقل دست يابد. رياضت در اصطلاح حكماء، إعراض از شهوات و هواهاى نفسانى است و در اثر رياضت، قلب از رذايل فاصله گرفته و به فضايل روى مى‌آورد و در اين حالت، فرح محمود، آن را فرامى‌گيرد.

فرح محمود بر دو قسم است: فرح بالله و فرح بفضل‌الله. در اولى، ذكر نفس در ذكر مولا غايب است، ولى در دومى، ذكر نفس همراه ذكر مولاست. حكيم ترمذى در اين بخش به آياتى اشاره مى‌كند كه بيان‌گر فرح صديقين و انبياء مى‌باشد.

اهل مجاهده دو فرقه‌اند: يكى، فرقه‌اى كه به حفظ جوارح و اداى فرائض مى‌پردازند و با دل به‌سوى خدا سير مى‌نمايند، پس بر هيچ چيز عروج نمى‌كنند جز آنكه به خدا مى‌رسند و ديگرى، فرقه‌اى كه با رنج و زحمت بسيار به حفظ جوارح و اداى فرائض مى‌پردازند، ولى پياپى در خطا مى‌افتند و برمى‌خيزند.

حكيم ترمذى بعد از بيان فرق اهل مجاهده، به کیفیت محافظت از جوارح پرداخته و بيان مى‌كند كه اعضاء و جوارح چگونه حضرت آدم(ع) را به معصيت سوق داده؛ به‌طورى كه باعث اخراج وى از بهشت شدند.

در مشرب عرفان سير دو نوع است: سير الى الله و سير فى الله. براى سير الى الله نهايتى هست، ولى براى سير فى الله نهايتى وجود ندارد. عبدتا رسيدن به منزل دارالسلام بايد سير و سلوك كند و در ابتداى اين كار بايد خود را به روزه گرفتن عادت دهد تا نفس براى عبوديت و سير آماده گردد.

مصنف بعد از بيان آيه‌ى شريفه‌ى«يا ايها الذين آمنوا اتقو الله و ابتغوا اليه الوسيلة»، به فرق ميان وسيله و وصيله پرداخته و نحوه‌ى ارتباط آن دو را با تقوا بيان مى‌دارد.

تمام هم و غم ابليس و جنود وى اغواگرى است، لذا با ابزار و وسايل مختلف به سراغ انسان مى‌آيد تا وى را به هلاكت برساند و انسان با توجه كردن به خداوند سبحان مى‌تواند مانع اغواگرى وى شود.

فرشتگان الهى داراى مراتب و وظايف خاصى هستند؛ مثلاً حضرت اسرافيل، صاحب صور، حضرت جبرائيل، صاحب رسالت، حضرت ميكائيل، قابض ارزاق آدمى و موكل معاش آنها و حضرت عزرائيل، قابض ارواح مى‌باشد. ترمذى دراين بخش به انواع مختلف فرشتگان و موكلان اشاره مى‌كند و كتاب خود را با کیفیت تأديب نفس و اخذ تقواى ظاهرى و باطنى به پايان مى‌رساند.

قشيرى در كتاب «نحو القلوب» مى‌كوشد تا احكام تصوف را كه به تعبير وى، «نحو القلوب الكبير» است، با نحو ادبى كه «نحو القلوب الصغير» است، تطبيق داده و مبانى عرفان را به اين صورت به رشته‌ى تحرير درآورد. وى در بخش اول، از مباحثى همچون نحو، كلام و اقسام آن، اسم، كلام مفيد و غير مفيد و اعراب و بناء در علم نحو و در علم عرفان سخن مى‌گويد؛ مثلا:

نحو در لغت، قصد به‌سوى كلام صحيح است، ولى نحو قلب، قصد به‌سوى قول حميد است و قول حميد، مخاطب قرار دادن حق با زبان قلب است.

كلام، يا مفيد است و يا غير مفيد. در علم نحو، اولى آن است كه از «اسم و اسم» يا «فعل و اسم» متشكل باشد و دومى، ساير اقسام كلام است، ولى در عرفان، كلام مفيد آن است كه از حق شنيده شود يا حق با آن مخاطب گردد و كلام غير مفيد آن است كه براى خدا نباشد.

وجوه اعراب در علم نحو چهار چيز است: رفع و نصب و جر و جزم. در عرفان، رفع قلب، گاه، به رفع آن از دنياست و گاه، به رفع آن از پيروى شهوات و آرزوها و گاه، به رفع آن از خويشتن و... است.

در بخش دوم، از اقسام كلام، اسماء و اشتقاقات آنها، موانع صرف، اعراب و بناء و بدل در هر دو علم بحث كرده است؛ مثلا:

در علم نحو، بدل، بر چهار گونه است: بدل كل از كل، بدل بعض از كل، بدل اشتمال و بدل غلط. در علم عرفان، اولى، بدل عارفان است كه همه چيز غير از خدا را وانهادند و در عوض به خود خدا كه همه چيز است، رسيدند. بدل بعض از كل، بدل عابدان است كه به جاى معصيت، اطاعت كردند. بدل اشتمال، به گروهى تعلق دارد كه اعمال آنها مشتمل بر خوف و رجاست؛ ازاين‌رو، آنچه را بدان اميدوارند، به آنها عطا مى‌شود و از آنچه بيم دارند، ايمنى مى‌يابند. بدل غلط، بدل رانده‌شدگان از آستان قرب الهى است كه بهره خويش از قرب را با خوشى‌هاى زودگذر دنيوى معاوضه كردند.

وضعيت كتاب

كتاب، توسط ابراهيم شمس‌الدين، تحقيق و تصحيح شده است. وى در آغاز كتاب «رياضة النفس»، به معرفى حكيم ترمذى و علم تصوف و در آغاز كتاب «نحو القلوب»، به معرفى استاد قشيرى پرداخته است.

در پايان كتاب «رياضة النفس»، مراجع و فهرست موضوعات و در پايان كتاب «نحو القلوب»، فهرست محتويات ذكر شده است.

پاورقى‌ها به توضيح پاره‌اى از واژه‌ها و تركيبات و ذكر منابع احاديث و روايات و معرفى برخى از اعلام اختصاص يافته است.

پانويس


منابع مقاله

پانويس


وابسته‌ها